پاییز تمام شد/امشب آخرین برگ پاییز هم می افتد/و ننه سرما از راه میرسد/ماهم بساط کرسی و هندوانه و انار را براه میکنیم تا همه ی سردیهای دنیا را گردن ننه سرما بیندازیم/
امشب برای خیلی ها طولانی تر از دیشب نیست/برای کارگر روز مزدی که /دیشبش هنوز هم به صبح نرسیده/ برای رفتگر که خیابانهای شهر/برایش تمامی ندارد /و مسافرکشی که امشب بک کورس بیشتر مسافر جابجا میکند تا یک جور بیشتر میوه به خانه ببرد/
یلدا آمد که بگوید ثانیه ها همیشه از دقیقه ها و ساعتها و روزها و هفته ها و ماه ها مهم ترند/
ثانیه هایی که میتوانددلی را شاد کند/ثانیه هایی که برای ما حکم وقت اضافه رادارد
مادری که امشب یک دقیقه بیشتر فرزندش را دوست دارد/فرزندی که امشب یک دقیقه بیشتر در آغوش مادر است و خدایی که امشب یک دقیقه بیشتر هوایمان رادارد/زندگی کنیم/زیبا و مهربان/طوری که هرکجا فکری مشغولمان شد/گلی در دلی شکوفه کند
یلدا شبی ست که باهمه ی طولانی و سرد و تاریک بودنش/به صبح می رسد ...