متن آهنگ عشق از علیرضا عطایی
چو صید دام خودی پس چگونه صیادی چو دزد خانه خویشی چگونه عیاری بگیر دامن عشقی که دامنش گرم است که غیر او نرهاند تو را ز اغیاری تو خفته باشی و آن عشق بر سر بالین برآوریده دو کف در دعا و در زاری اگر بگویم باقی را بسوزد این عالم هلا قناعت کردم بس است گفتاری