همه ما گاهی رفتاریا کار اشتباهی انجام می دهیم که باعث دلخوری دوست یا خانواده و نزدیکانمان می شود و مجبور به عذرخواهی می شویم. اما ممکن است شیوه درست عذرخواهی کردن را ندانیم و فقط از واژه هایی نظیر «ببخشید»، «متأسفم» استفاده کنیم غافل از این که با این واژه ها نمی توانیم آسیبی را که به طرف مقابل خود وارد کرده ایم، رفع کنیم بنابراین باید روش صحیح معذرت خواهی را بدانیم و درست آن را بکار بریم ؛ برای این امر در این بخش از ساعد نیوز مجموعه متن و شعر ادبی در برای دلجویی فراهم کرده ایم تا به راحتی دل طرف مقابل را بدست آورید و آن ناراحتی را برطرف کنید.همراه ساعد نیوز باشید.
زیباترین متن و شعر ادبی با مضمون دلجویی و معذرت خواهی
قلبی که می داند چطور برای عذر خواهی تعظیم کند،
قلبی است که می تواند بیشتر عشق بورزد
***
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش . . .
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش ، منو ببخش . . .
***
به افتخار مردی که وقتی اشتباه میکنه
مث یه مرد با صدای کلفت میگه
عشقم شرمنده، حق با تو بود…
***
همه چیز درست خواهد شد
و شبِ تاریک نیز از چراغِ ترک خورده
عذر خواهد خواست…
***
گر تو را از ابلهی کردم رها، برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا، بر من ببخش
راه و رسم عاشقی را نابلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا، بر من ببخش
***
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم
بلکه تو لایقآرامش هستی
من آرامش تو را حتی به آرامش خودم نیز ترجیح میدم
***
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
***
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
***
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهر کردی، قهر کردم، سر به سر
تو بیا، در را تماماً باز کن
هر چه می خواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم، داشتی؟
آمدم، حالا تو با من آشتی؟
***
با تو از عشق میگفتم
از پشیمانی
و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟!…
در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد…
***
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا
فردا شد و باز هم تو گفتی فردا
امروز دلم مانده و یه دنیا حرف
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا
نمی خواهم عمری به این امید باشم که
برای بردنش برمی گردی
***
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نازنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
***
گرچه سكوت بلندترین فریاد عالم است
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
كمی با من حرف بزن
***
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
***
هنوز عشق تو امید بخش جان من است
خوشا غمی که ازو شادی جهان من است
چه شکر گویمت ای هستی یگانه ی عشق
که سوز سینه ی خورشید در زبان من است
اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا
که همچنان به رهت چشم خون فشان من است
***
دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرین آواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
***
قهر مكن ای فرشته روی دلارا
ناز مكن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ این همه شیرین
چهره پر از خشم و قهر این همه زیبا
ناز تورا میكشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
***
من را تو ببخش چشم من کور
دستم برود به زیر ساطور
تقصیر دلم نبود دزدی
چشم تو سیاه بود و مغرور
***
از این همه احساس
یک عالمه حسرت به من دادی
و خود
در بی نگاهی یک آینه
پنهان شدی
***
به آغوش تو محتاجم
برای حس آرامش
برای زندگی با تو،
پر از شوقم،
پر از خواهـش…
مرا ببخش ای معنای زندگیم
***
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش عشقم
***
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
***
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
***
منو ببخش تنهام نزار، برای آخرین بار
تنهام نزار، بی من نرو، نگو خدانگهدار
***
هرگز بامن ڪه دوستت دارم
قهر نباش
باران
بی ابر نمی بارد
و ماه بی خورشید نمیتابد
و
این منم ڪه بی تو بودن را
نمیتوانم..!
***
می دانم
نیمه شب که فکر می کنی خوابیده ام
به پاتوقِ مجازیمان سر می زنی
این نوشته را
همان جا می گذارم
تا بفهمی می فهممت
تا بفهمی به حُرمتِ آمدنت
هیچ گاه
صندوقِ دلخوشیِ پنهان مان را
خالی نخواهم گذاشت
مخصوصا شب هایی که
دلگیر از من می روی
مطمئن باش
که نیمه شب
شعری برای دلجویی از تو
در صندوقِ دلخوشیِ پنهانمان
خواهی یافت
وقتی من
خودم را به خواب زده ام
تا بی خبر بیایی و بروی…
***
برای صبح شدن
نه به خورشید نیاز است
نه خنده های باد
چشم هایت را که باز کنی
موهایت که پریشان بشود
زندگی
عاشقانه طلوع خواهد کرد…
***
شاید خیلی دیره
ولی باید بگم نبودنت شده بغض تو گلوم
نفسای بی تو برام درده
نذار بغضم بترکه.برگرد تا دیگه درد نکشم
بی تو تو آینه هیشکی رو نمی بینم برگرد
***
اى سرو خوش بالاى من، اى دلبر رعناى من
لعل لبت حلواى من، از من چرا رنجیده اى؟…
***
اگه بهت بدی کردم، اگه در حقت جفا کردم
اگه نادیده ات گرفتم و اگه عشقم رو به پات نریختم،
الان اینجام که به خاطر همه ی اونها بهت بگم که من رو ببخش
من رو ببخش که نفهمیدم،
من رو ببخش که چشمام بسته بود و عشقمون رو ندیدم
من رو ببخش که فکر کردم برای همیشه دارمت و
هر جور که خواستم رفتار کردم..
*****
نمی خواهم خاطره ی فردایم شوی
امروز من باش
حتی لحظه ای
*****
گر تو را از ابلهی کردم رها، بر من ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا، بر من ببخش
راه و رسم عاشقی را نابلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا، بر من ببخش
*****
درست است که اشتباه از من بود!
اما سوء تفاهمی بود که دهانم که هیچ
تمام بدنم را سوزاند از آش نخورده!
ولی بدان هر موقع که عزم آمدن کردی فکر دیر بودن را نکن…
من با آغوشی باز تو را به سینه میفشارم..!
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
*****
گرچه سکوت بلندترین فریاد عالم است
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
کمی با من حرف بزن..
*****
من نمیخوام هرگز پایان این عشق برسه
عشقی که در بین من و تو جریان داشته، جریان زندگی من بود
اگر این جریان عشق به پایان برسه، حتم دارم که زندگی منم به پایان میرسه،
اگه نمیخوای که روح یک انسان رو با این کار بکشی، دوباره برگرد
این بار برگرد تا بتونیم جریان این عشق رو اینقدر زیاد کنیم که
زندگیمون رو به یک زندگی رویایی تبدیل کنه…
*****
بیا آشتی کنیم
زمانِ خوبی است
هوا سرد است
نمِ بارانی میزند
بهانه ایست برایِ آمدن در آغوشت
بیا آشتی کنیم
به بهانه ی دلتنگی و سرما….
*****
آشنای شهر بارون بیا من شدم پشیمون
فکر این شکسته دل باش پشت ابرا نشو پنهون…
*****
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم
نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها
غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا
چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را
بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
*****
آدما به همه چیز زود عادت میکنند!
پس میونِ قهر و آشتیا و دعواهاتون
وسطِ فاصله گرفتناتون
هرچند برای مدتِ کوتاه،
مراقب باشین به نبودنتون عادت نکنند..!
*****
قهر کردن کار بچه هاست،
اما چه کار کنیم که توی وجود همه ی ما آدم بزرگا،
یک بچه هست که مدام شیطنت میکنه و مدام خودش رو بروز میده
الان خیلی وقتی که بچه های وجود من و تو دارن برای رابطمون تصمیم میگرن،
بیا جلوشون رو بگیریم و بیشتر از این نزاریم که به رابطمون آسیب وارد کنن
بیا اول از همه اون بچه ها رو با هم آشتی بدیم و بعد عشقمون رو دوباره از نو بسازیم
*****
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم و اسیر محبت
هردو به چشمان دلفریب تو پیدا
*****
بخشش جزوی از دوصت داشتنه...
هروقت تونستی طرف مقابلتو با تموم بدیاش بخوای
اونوقت ادعای دوصت داشتن بکن!
*****
دیگران را ببخشید…
بی عقلی، تهمت ها، خیانت و بی ادبی
نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.
انسان های نارس این موارد را زیاد دارند؛
شما انسانی رسیده باشید!
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید،
و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید…
از کنار این ها رد شوید …
اگر هوای دلتان ابری شد و چشمهایتان باریدند،
بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند...
برای انها که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است.
اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانی می شود.
که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است.
*****
ممکنه یکی توزندگیمون باشه که بارهابخشیدیمش
ولی نه اینکه مستحق اون بخشش باشه ها
نه مافقط دلمون نمیخوادازدستش بدیم همین:
*****
بزرگ کسی است که :
قلبش کودکانه ،
قهرش بی کینه
در دوست داشتن بی ادعا
و بخشش او بی منت است
*****
همه را دوست بدار،
به همه خوبی کن،
و اگر بد دیدی،
دل به دریای محبت بزن و بخشش کن
*****
خدایا
یاریمان کن تا بادستهایمان بخشش
با زبانمان دلجویی
بانگاهمان محبت
باافکارمان سازندگی
وبایاد تو
به آرامش برسیم
*****
بخشش را از خورشید بیاموز
محبت را بی محاسبه پخش کن،
دروازه های قلبت رابه روی همه بگشا
و باورداشته باش خدایی که در این نزدیکیست،
بهترینها را برایت رقم زده است.
*****
اگر چیزی را دوست داری،
آن را ببخش...
با بخشیدن بخشی از چیزی که دارید، بیشتر از آنچه می خواهید به دست خواهید آورد...
*****
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهر کردی، قهر کردم، سر به سر
تو بیا، در را تماماً باز کن
هر چه می خواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم، داشتی؟
آمدم، حالا تو با من آشتی؟
*****
با تو از عشق میگفتم
از پشیمانی
و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟!…
در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد…
*****
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا
فردا شد و باز هم تو گفتی فردا
امروز دلم مانده و یه دنیا حرف
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا
*****
برگرد… یادت را جا گذاشتی
نمی خواهم عمری به این امید باشم که
برای بردنش برمی گردی
*****
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نازنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
*****
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
*****
هنوز عشق تو امید بخش جان من است
خوشا غمی که ازو شادی جهان من است
چه شکر گویمت ای هستی یگانه ی عشق
که سوز سینه ی خورشید در زبان من است
اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا
که همچنان به رهت چشم خون فشان من است
دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرین آواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
*****
برام بمون، بهونه باش برای دل سپردن
نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
*****
همه چیز درست خواهد شد
و شبِ تاریک نیز از چراغِ ترک خورده
عذر خواهد خواست…
*****
یاد بگیریم وقتی اشتباهی ازمون سر زد
عذرخواهی کنیم،
و یاد بگیریم وقتی کسی از ما
عذر خواهی کرده بهش احترام بگذاریم!
*****
یک عذرخواهى خوب داراى شش جزء مهم است؛
که عبارتست از
بیان تأسف بخاطر اتفاق رخ داده
توضیح اینکه چطور اینگونه شد!
قبول مسئولیت خود در این مشکل
بیان و ابراز پشیمانى
پیشنهادى براى جبران
درخواست بخشش
*****
وقتی کسی
چه مقصر باشد، چه بی تقصیر،
از شما عذرخواهی می کند،
به خودتان مغرور نشوید!
وقتی کسی پا پیش می گذارد و به سمتتان می آید،
آن را دلیلی بر بهتر بودنِ خودتان ندانید!
شاید او فقط “شهامتی” در قلبش دارد که شما ندارید …
شاید او می داند که “غرور” ،
بعضی وقتها بزرگ ترین موقعیت های خوشبختی را از آدم می گیرد،
اما شما هنوز ندانید!