به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از راشا تودی، وقتی کرملین در واکنش به زمزمههای تازه در پایتختهای غربی درباره امکان استقرار مستقیم نیروهای ناتو در خاک اوکراین اعلام کرد که چنین اقدامی «غیرقابلقبول» خواهد بود، بار دیگر جهان با یادآوری خطر رویارویی مستقیم میان دو قدرت بزرگ نظامی ـ یعنی روسیه و پیمان آتلانتیک شمالی ـ نفس در سینه حبس کرد. از ابتدای بحران اوکراین، یکی از اصلیترین خطوط قرمز روسیه همین مسئله بود: اینکه حضور نظامی ناتو به مرزهایش کشیده نشود. در واقع، تهاجم روسیه در سال 2022 نیز با همین توجیه کلیدی آغاز شد؛ توجیهی که کرملین بارها آن را تکرار کرده است: «نه به گسترش ناتو.» حالا که بحثهایی درباره احتمال اعزام مستقیم یا غیرمستقیم نیروهای این پیمان به اوکراین مطرح میشود، مسکو بار دیگر با لحنی هشداردهنده تأکید میکند که چنین اقدامی معادل عبور از خط قرمز و تهدیدی مستقیم علیه موجودیت روسیه تلقی خواهد شد.
از منظر مسکو، موضوع فقط به استقرار چند هزار نیرو یا چند پایگاه کوچک محدود نمیشود. در منطق امنیتی روسیه، هرگونه حضور ناتو در خاک اوکراین به معنای تغییر بنیادی در توازن قوا در شرق اروپا و تهدید دائمی امنیت ملی است. کرملین این وضعیت را چیزی فراتر از یک مسئله نظامی میبیند: حضور ناتو در اوکراین در نگاه رهبران روسیه نوعی محاصره راهبردی است که میتواند توان بازدارندگی این کشور را تضعیف کند و حلقه فشار غرب را کامل سازد. به همین دلیل است که در ادبیات مقامات روسی، چنین استقراری نه صرفاً یک حرکت تاکتیکی، بلکه اقدامی «وجودی» توصیف میشود.
این موضعگیری تند البته در خلأ شکل نگرفته است. در ماههای اخیر، با طولانی شدن جنگ و فرسایش توان اوکراین، برخی صداها در اروپا بهویژه از سوی سیاستمدارانی مانند امانوئل ماکرون شنیده شده که احتمال حضور مستقیم نیروهای غربی برای پشتیبانی یا آموزش در خاک اوکراین را مطرح کردهاند. هرچند این اظهارات بلافاصله از سوی برخی دیگر از اعضای ناتو تعدیل شد، اما نفس بیان آن کافی بود تا مسکو را به واکنش وادارد. روسیه این نوع گمانهزنیها را نشانهای میداند که غرب آماده است سطح تقابل را یک پله بالاتر ببرد؛ و از نگاه کرملین، سکوت در برابر چنین بحثهایی به معنای پذیرش ضمنی آن خواهد بود.
برای بسیاری از تحلیلگران، هشدار اخیر مسکو تنها یک تهدید لفظی نیست، بلکه بازتابی از ترس عمیق این کشور از تغییر معادله جنگ است. در حالی که روسیه توانسته است در میدان نبرد موقعیت خود را تثبیت کند و خطوط دفاعیاش را حفظ نماید، ورود مستقیم ناتو میتواند توازن موجود را به هم بزند. هرچند رهبران غربی تاکنون بارها تأکید کردهاند که قصد ندارند سربازان خود را به جنگ مستقیم با روسیه بفرستند، اما گسترش کمکهای نظامی، آموزشهای میدانی و حضور مستشاران بهتدریج مرز میان «حمایت غیرمستقیم» و «مداخله مستقیم» را کمرنگ کرده است.
در همین حال، برای غرب نیز این موضوع پیچیدگیهای خاص خود را دارد. از یک سو، بسیاری از رهبران اروپایی و آمریکایی نگراناند که اگر اوکراین شکست بخورد، امنیت قاره اروپا به خطر بیفتد و پیام روشنی به سایر قدرتهای تجدیدنظرطلب مخابره شود. از سوی دیگر، افکار عمومی در کشورهای غربی بهشدت خسته از جنگ است و کمتر کسی حاضر است بپذیرد که فرزندانش به جبهههای شرق اروپا اعزام شوند. این دوگانگی موجب شده بحث اعزام نیرو همواره با اما و اگرهای فراوان همراه باشد و حتی بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی داخلی مورد استفاده قرار گیرد.
اعلام موضع «غیرقابلقبول بودن» توسط مسکو، در حقیقت بخشی از راهبرد بازدارندگی روانی و سیاسی این کشور است. روسیه میخواهد به غرب نشان دهد که ورود ناتو به خاک اوکراین نه یک موضوع قابل مذاکره، بلکه خط قرمزی است که عبور از آن پیامدهای غیرقابل پیشبینی خواهد داشت. این پیامدها چه میتواند باشد؟ کرملین بهطور علنی تهدید کرده که در صورت عبور ناتو از این خط قرمز، روسیه ممکن است دست به اقداماتی فراتر از مرزهای اوکراین بزند. اشارههای ضمنی به سلاحهای هستهای تاکتیکی و افزایش رزمایشهای استراتژیک در همین چارچوب قابل تفسیر است.
با این وجود، برخی تحلیلگران بر این باورند که هشدارهای مسکو تا حدی نیز جنبه تاکتیکی دارد. روسیه بهخوبی میداند که ورود مستقیم ناتو به اوکراین میتواند موازنه جنگ را به ضررش تغییر دهد. بنابراین تلاش میکند با بزرگنمایی خطر و هزینههای احتمالی، مانع از شکلگیری اجماع در میان کشورهای غربی برای چنین اقدامی شود. به بیان دیگر، مسکو با تکرار مداوم واژه «غیرقابلقبول» در واقع میخواهد نوعی هراس راهبردی ایجاد کند تا رهبران غربی حتی از اندیشیدن به این گزینه هم صرفنظر کنند.
در بطن این کشمکش، اوکراین نیز موقعیتی دوگانه دارد. از یک طرف، کییف بیش از هر زمان دیگری به کمکهای خارجی نیازمند است و میداند که بدون حمایت غرب توان مقاومت در برابر روسیه را نخواهد داشت. از سوی دیگر، مقامات اوکراینی با احتیاط به مسئله استقرار نیروهای ناتو مینگرند، زیرا نگراناند که این موضوع بهانهای به دست مسکو بدهد تا دامنه جنگ را گستردهتر کند یا حتی حمایت بخشی از جامعه بینالمللی از اوکراین را تضعیف سازد. در چنین شرایطی، زلنسکی و تیمش تلاش میکنند توازن ظریفی برقرار کنند: فشار بر غرب برای افزایش حمایتها، بدون اینکه این حمایتها به شکل حضور مستقیم نظامی جلوه کند.
ابعاد حقوقی و سیاسی ماجرا نیز اهمیت دارد. پیمان آتلانتیک شمالی طبق اساسنامهاش متعهد به دفاع جمعی از اعضاست، نه مداخله مستقیم در جنگهای خارج از قلمرو خود. هرگونه استقرار نیرو در اوکراین میتواند موجب پرسشهای جدی درباره چارچوبهای قانونی و مشروعیت سیاسی ناتو شود. بهویژه آنکه در بسیاری از پایتختهای اروپایی، افکار عمومی نسبت به گسترش نقش ناتو بدبین است. این ملاحظات باعث میشود احتمال تصمیمگیری یکپارچه در ناتو برای اعزام نیرو بسیار پایین باشد.
با این حال، آنچه مسکو بیش از هر چیز نگران آن است، «لغزش تدریجی» غرب به سمت مداخله بیشتر است. در آغاز جنگ، کمکها محدود به ارسال تجهیزات دفاعی بود. سپس سامانههای توپخانهای پیشرفته، تانکهای مدرن و موشکهای دوربرد به اوکراین رسید. امروز بحث جنگندهها و آموزش مستقیم نیروهای اوکراینی در جریان است. از نگاه روسیه، این روند نشان میدهد که خط قرمزها یکییکی در حال کمرنگ شدن است. بنابراین کرملین میخواهد از هماکنون مانع از مرحله بعدی این لغزش شود: یعنی حضور مستقیم نیروهای ناتو در خاک اوکراین.
پیامدهای احتمالی چنین تقابلی برای نظم جهانی نیز قابل چشمپوشی نیست. رویارویی مستقیم میان روسیه و ناتو به معنای تقابل میان دو قدرت هستهای است که میتواند کل ساختار امنیت بینالمللی را متزلزل کند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حتی یک درگیری محدود میان نیروهای روسی و ناتو میتواند به سرعت به سطوح بالاتری از تشدید برسد و خطر استفاده از سلاحهای غیرمتعارف را به همراه داشته باشد. از این رو، هشدار اخیر مسکو نهتنها برای غرب، بلکه برای کل جهان زنگ خطری جدی محسوب میشود.
در نهایت، میتوان گفت که اعلام غیرقابلقبول بودن استقرار ناتو در اوکراین، بیش از آنکه یک موضعگیری جدید باشد، تکرار همان خط قرمز قدیمی روسیه در قالبی پررنگتر است. مسکو میخواهد نشان دهد که با وجود تمام تحریمها و فشارهای اقتصادی، هنوز در مسئله امنیت ملی کوتاه نخواهد آمد. غرب نیز در برابر این پیام باید انتخابی دشوار انجام دهد: یا از حمایت مستقیمتر از اوکراین صرفنظر کند و خطر شکست کییف را بپذیرد، یا با نزدیک شدن به این خط قرمز، ریسک رویارویی مستقیم با روسیه را به جان بخرد.https://mf.b37mrtl.ru/files/2025.08/l/68a371642030277df54aa7eb.jpg
واقعیت این است که هیچیک از طرفین تمایلی به جنگ مستقیم ندارند، اما همانطور که تاریخ بارها نشان داده، جنگها همیشه با تصمیمات آگاهانه آغاز نمیشوند؛ گاهی یک سلسله محاسبات اشتباه یا سوءبرداشت میتواند جهان را به پرتگاه ببرد. هشدار اخیر مسکو در این چارچوب باید جدی گرفته شود: نه بهعنوان بلوفی تاکتیکی، بلکه بهعنوان نشانهای از شکنندگی وضعیت کنونی و خطری که همچنان بر سر اروپا و جهان سایه انداخته است.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.