اعتراف قاتل 20 ساله به قتل ایلیا و امیر در خیابان

  یکشنبه، 04 اردیبهشت 1401 ID  کد خبر 202346
اعتراف قاتل 20 ساله به قتل ایلیا و امیر در خیابان
ساعدنیوز: پسر جوان در یک درگیری خیابانی دو نفر را به قتل رساند.

به گزارش سایت خبری ساعدنیوز به نقل از رکنا، سه سال قبل، مادرم برای آن که مرا آدم کند و از خلافکاری بازدارد، منزلمان در پایین شهر را رها کرد و به بالاشهر آمدیم تا به خاطر معاشرت با فرزندان بالاشهری ها، من هم با ادب شوم ولی ...

این ها بخشی از اظهارات یک پرونده جنایی است که نیمه شب هفتم فروردین و در یک نزاع خیابانی، دو نفر به نام های ایلیا و امیر را با ضربات چاقو درحالی به قتل رساند که خودش نیز از ناحیه گردن به شدت مجروح شده بود.

عوامل این نزاع مرگبار با دستورات شبانه قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) و تلاش گسترده کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی طی 48 ساعت دستگیر و به پنجه عدالت سپرده شدند.

براساس این گزارش، درحالی که هفت تن از خنجرکش های خیابانی در بولوار دانش آموز مشهد، دستگیر شده بودند، جوان 20 ساله بعد از بازجویی های مقدماتی توسط سروان منفرد (افسر پرونده) به قتل دوتن از دوستانش با انگیزه اختلافات قبلی در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب اعتراف کرد و سپس به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. او پس از بیان جزئیات قتل دو جوان در چهارراه دانش آموز مشهد، به سوالات نیز درباره سرگذشت خود پاسخ داد. آن چه می خوانید نتیجه این گفت وگو با خنجرکش خیابانی است.

نامت چیست؟

علی – خ.

چند ساله هستی؟

20 سال دارم.

تا کلاس چندم درس خواندی؟

تا کلاس دهم دبیرستان تحصیل کردم.

چرا ادامه ندادی؟

باید برای مخارج خانه کار می کردم.

مگر پدرت بیکار بود؟

نه! او کارگر کارخانه است.

فرزند طلاقی؟

نه! پدر و مادرم با هم زندگی می کنند.

مادرت خانه دار است؟

بله! ولی از زمانی که به خاطر دارم او هم کار می کرد تا مخارج زندگی را تامین کند. مادرم قبلا از کودکان نگهداری می کرد و بعد هم با پراید در تاکسی تلفنی بانوان مشغول کار بود.

اهل مشهدی؟

بله! در بولوار دوم طبرسی زندگی می کردیم که بعد مادرم مرا به منطقه آزادشهر آورد تا با بالاشهری ها زندگی کنم! چرا؟ معتقد بود نباید با بچه های پایین شهر بگردم باید با بالاشهری ها معاشرت کنم تا آدم شوم و ادب یاد بگیرم!

از چند سال قبل در بولوار امامت ساکن شدید؟

از حدود 3 سال قبل به این منطقه آمدیم.

بعد از ترک تحصیل چه شغلی داشتی؟

ابتدا شاگرد مکانیکی شدم ولی بعد به «بنگ فروشی» رو آوردم!

چرا ؟

وقتی در مکانیکی کار می کردم با جوانی بزرگ تر از خودم دوست شدم که تاثیر زیادی روی من داشت او مرا با خودش به تفریح می برد و بعد گفت: از مکانیکی چیزی عاید تو نمی شود، بیا کنار خود من زیر بال و پرت را می گیرم. هم خرج خودت را در می آوری و هم به خانواده ات کمک می کنی!

مگر آن جوان چه کاره بود؟

در پارک ملت «بنگ» می فروخت.

معتاد بودی؟

نه! برای اولین بار همان دوستم که «علی – ز» نام دارد سیگار حاوی بنگ را به دستم داد. اول امتناع کردم ولی اصرار کرد که سیگار است من هم کشیدم و بعد از آن دیگر حس لذت جویی رهایم نکرد و به یک معتاد «بنگی» تبدیل شدم.

یعنی بعد از این ماجرا تو هم توزیع کننده مواد مخدر شدی؟ بله! پارک ملت پاتوقم بود. آن جا به دختران و پسران جوان «بنگ» می فروختم و خودم نیز مصرف می کردم.

سابقه هم داری؟

بله! اولین بار به خاطر چاقوکشی روانه کانون اصلاح و تربیت شدم و 30 ماه در زندان بودم.

ماجرا چه بود؟

17 ساله بودم و تازه به بالاشهر آمده بودیم که یکی از دوستانم نزد من آمد و گفت که با پسر دیگری دعوا کرده اند. من هم بادی به غبغب انداختم و چاقو را برداشتم تا از دوستم حمایت کنم ولی درحالی که من یک ضربه بیشتر به طرف مقابل نزدم آن دوستم بیش از 20 ضربه به او زد ولی در نهایت چاقوکشی به گردن من افتاد البته بحث سرقت گوشی و زورگیری مقرون به آزار هم بود که نتوانستم اثبات کنم و راهی زندان شدم.

خدمت سربازی هم رفته ای؟

بعد از آزادی از زندان به خدمت سربازی رفتم ولی چون «بنگی» بودم و خودزنی می کردم مرا به بیمارستان فرستادند و بعد از آن که از مغزم عکس گرفتند به خاطر بیماری اعصاب و روان از سربازی معاف شدم و باز هم به پارک ملت بازگشتم.

با دختری هم ارتباط داشتی؟

بله! در پارک ملت که بنگ و گل می فروختم با دختری آشنا شدم که از من «بنگ» می خرید مدت یک سال با هم ارتباط داشتیم.

آن دختر تنها بود؟

نه! پدر و مادر داشت که در بالاشهر زندگی می کردند در واقع اوضاع مالی خوبی داشتند.

روزی چقدر «بنگ» مصرف می کردی؟

روزی 20 گرم.

درآمدت چقدر بود؟

روزی حدود 500 هزار تومان سود می کردم که مبلغی به خانواده ام می دادم و بقیه را برای «رفیق بازی ها» و آن دختر هزینه می کردم.

«رفیق باز» بودی؟

من هرچه می کشم از همین «رفیق بازی»هایم است.یک روز در پارک ملت زمانی که مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم، ماموران انتظامی از راه رسیدند. وقتی دیدم یکی از دوستانم در محاصره پلیس قرار گرفته است تلاش کردم تا او را فراری بدهم ولی خودم دستگیر شدم و نه تنها سه ماه در زندان بودم بلکه 80 ضربه شلاق هم خوردم!

با مقتولان چگونه آشنا شدی؟

سال 99 وقتی دوباره از زندان آزاد شدم در یک گل فروشی کار می کردم که در زمینه تزیین خودروی عروس فعالیت داشت، آن جا بود که با یکی از مقتولان آشنا شدم. آن روز او نزد من آمد و گفت در آن سوی خیابان چند نفر مرا زدند و فرار کردند. من هم با همین غرورم با چاقو به دنبال آن ها افتادم و چاقوکشی کردم که باز هم هشت ماه در زندان بودم، بعد خانواده ام دیه را ریختند و مرا آزاد کردند. این بار قصد داشتم آدم شوم ولی نشدم.

چه شد که باز هم دعوا کردی؟

بعد از این ماجرا یکی از دوستانم قصد داشت سوپرمارکت راه اندازی کند که باهم کار کنیم ولی در همان روز چند نفر از همین افرادی که با هم اختلاف پیدا کرده بودیم به خانه ما ریختند و شیشه ها را شکستند به گونه ای که مادرم بیهوش شد و او را به بیمارستان بردم، بعد هم از آن ها شکایت کردم که همین موضوع به اختلافات دامن زد چرا که آن ها قصد داشتند با تهدید و چاقوکشی از من رضایت بگیرند. به همین دلیل هم یک بار مرا به شدت کتک زدند و پول ها و گوشی مرا گرفتند. دوباره روز بعد آمدند که بیا آشتی کنیم.

آن ها با همین بهانه مرا به بیابان بردند و به شدت تحقیرم کردند و از این صحنه های زشت فیلم گرفتند که بعد هم ادامه این اختلافات به درگیری چهارراه دانش آموز انجامید و آن ها با خنجر به من و دوستم حمله کردند که در این میان دو نفر از آن ها کشته شدند.

ریشه همه این ماجراها را در چه چیزی می دانی؟ فقط غرور و رفیق بازی!

مادرت تو را نصیحت نمی کرد؟

چرا! خیلی دلسوزانه نصیحتم می کرد که با این دوستانم رفت و آمد نکنم ولی آن زمان گوش شنوا نداشتم. شاید اگر همان پایین شهر ساکن بودیم این سرنوشت برایم رقم نمی خورد! اوضاع بالاشهری ها خیلی اسفبارتر از پایین شهر است!

آخر این «رفیق بازی ها» کجاست؟

یا مرگ است یا زندان!

اولین بار چه زمانی چاقو به دست گرفتی؟

پنج سال قبل یکی از دوستانم چاقویی به من هدیه داد اما مادرم آن چاقو را از من گرفت و پنهان کرد که با کسی دعوا نکنم ولی بعد خودم چاقو خریدم.

چند خواهر و برادر داری؟

یک خواهر و یک برادر دارم.

ازدواج کرده اند؟

خواهرم در دوران عقد طلاق گرفت چون نامزدش جوانی مشروب خور و لات بود!

پشیمانی؟

خیلی! مگر می شود کسی در این شرایط قرار بگیرد و پشیمان نشود!

الان چه احساسی داری؟

فقط می خواهم از این وضعیت رها شوم. خیلی زجر می کشم!

چرا شغل مکانیکی را ادامه ندادی؟

اشتباه کردم! اگر با مردی بزرگ تر از خودم رفاقت نمی کردم، شاید باز هم تقدیرم به گونه دیگری رقم می خورد.

چرا همه اعضای بدنت را خالکوبی کرده ای؟

فقط به خاطر خودنمایی و غرور! با برخی از همین افرادی که با هم درگیر شدیم به بولوار پیروزی می رفتیم و در آن جا خالکوبی می کردیم.

می دانستی چه تصاویری را خالکوبی می کنی؟

نه! فقط از این طرح ها خوشم می آمد! در واقع کله ام باد داشت! برای همین خالکوبی ها هم خیلی سرزنش شدم اگر حتی یک سنگ پا به دستم بدهند حاضرم همه پوستم را بخراشم تا از شر این خودنمایی های بیهوده رها شوم. مادرم خیلی نصیحت می کرد که این کار را نکنم ولی گفتم که آن قدر «بنگ» می کشیدم که به حرف کسی توجه نمی کردم.

آثار خودزنی هم داری؟

بله! حدود 70 تا 80 بار خودزنی کرده ام، به یک باره اعصابم به هم می ریزد و خودم را با تیغه کاشی، چاقو یا اشیای نوک تیز می زنم.

چرا با خودت چاقو حمل می کردی؟

مدتی بود که دیگر چاقوکشی را کنار گذاشته بودم ولی بعد از آن که فهمیدم دوستانم قصد دارند مرا کتک بزنند تا از من رضایت بگیرند دوباره چاقو برداشتم! البته بیشتر دوستانم مرا تحریک می کردند.

اگر زمان به عقب بازگردد چه می کنی؟

فقط به خانواده ام کمک می کنم! هیچ دوستی بهتر از پدر و مادر نیست. دور «رفیق بازی» و خلاف را خط می کشیدم اگر آن روز چاقو به همراه نداشتم این حادثه رخ نمی داد. اکنون حتی از دیدن چاقو هم دست و پایم می لرزد! کاش هیچ گاه چاقویی ندیده بودم!

در بازداشتگاه کابوس هم می بینی؟

بله! هر شب وحشت زده از خواب می پرم، سرم گیج می رود!

از مرگ می ترسی؟

خیلی ترس دارم! کاش چنین غلطی نکرده بودم!

روی دستت خالکوبی کرده ای که «افسانه ای به نام رفاقت» یعنی چی؟ من برای همین «رفیق بازی ها» به این روز افتادم. با هرکسی رفاقت کردم از پشت خنجر خوردم! باور کنید چیزی به نام «رفاقت» وجود ندارد!

چرا قتل کردی؟

من قصد کشتن آن ها را نداشتم، فقط می خواستم از خودم دفاع کنم! فیلم دوربین ها را ببینید. آن ها با خنجر و شمشیر به من حمله کردند و من فقط از خودم دفاع کردم، اگر من نمی زدم آن ها مرا می کشتند همان طور که به گردنم زدند که اگر دیر به بیمارستان می رسیدم من هم مرده بودم!

وقتی از زندان آزاد می شدی، چرا باز دعوا می کردی؟ دوستانم به سراغم می آمدند و باز مرا تحریک می کردند. کاش هیچ دوستی نداشتم!

پایگاه خبری ساعدنیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
چهره دلنشین و معصومانه رهبر معظم انقلاب در کلاس ششم ابتدایی+عکس/ رهبری اینجا 12 ساله بودند و معمم (454 نظر) قامت رعنای رهبر انقلاب در لباس خادمی شاه خراسان+عکس /حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای... با خنده خود به درد ما خاتمه ای (125 نظر) پذیرایی منحصربفرد رهبر معظم انقلاب از مهمانان؛ چای، شیرینی نارگیلی و یک پارچ آب به جای آب معدنی! (104 نظر) خلاقیت خنده دار مادر ایرانی برای عرض تسلیت به همسایه حماسه آفرید/هنر نزد ایرانیان است و بس! (32 نظر) فاتحه خوانی رهبر معظم انقلاب بر مزار پدر بزرگوارشان در حرم امام رضا+عکس/ تاریخ فوتشون چند روز قبل از تولد رهبری بوده (28 نظر) بنر جالب شهرداری اصفهان برای حمایت از سگ ها در سطح شهر/ بهتر از این نمیشد مردمو قانع کرد! (22 نظر) خواستگاری الناز شاکردوست از رضا گلزار در رستوران شیک/ چشم آیسان خانوم روشن + فیلم (21 نظر) تبریک برادر عروس رهبر معظم انقلاب بابت تولد سومین فرزندِ پسرِ رهبری+عکس/ ماشالا خدا حفظش کنه (20 نظر) نگاهی به میز عزای لوکس و تجملاتی زنداداشِ پزشکِ رابعه اسکویی با رونمایی از عکس‌های آتلیه‌ای مرحومه+ویدیو/ روحش شاد چقد جوون بود (18 نظر) رونمایی از مادربزرگ زیبای هانده ارچل بازیگر سریال مست عشق؛ وقتی خوشگلی رو از مامان بزرگت به ارث میبری/ خدا شانس بده والا😅 (17 نظر) عرص ارادت احساسی روحانی، هاشمی و احمدی نژاد به رهبر معظم انقلاب در عیادت از ایشان در بیمارستان+عکس/ صف کشیدن روسای جمهور برای احوالپرسی با حضرت آقا (17 نظر) کفش بندداری که هیچوقت نصیب رهبر معظم انقلاب نشد/ آرزو به دلمان ماند! چقدر غصه خوردیم (17 نظر) (فیلم) خاطره جالب روحانی معروف از آوازخوانی در حضور رهبر معظم انقلاب و آیت الله جوادی آملی / آقا فرمودند آوازشو بیشتر کن ... (15 نظر) رونمایی از 8 مادرشوهر مهربون غزل بدیعی، همسر داغ دیده رضا داوودنژاد/ خدا حفظشون کنه (15 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز یک نانوای ارومیه‌ای برای کمک به همشهری ها/ باریکلا به این شعور و درک بالا+عکس (14 نظر)
دیگران می‌خوانند   
نگاهی به تخت خواب نوزادی شیک دختر زیبای مهران غفوریان/ چه فرشته کوچولوی ناز و دلبری+عکس پسر واقعی سارا والیانی بازیگر نقش آسیه در گیلدخت / یک پسر زیبا و دوست داشتنی تمام کشورهای خارجی که رهبر معظم انقلاب به آن سفر کردند+عکس سابمیت مقاله چیست؟ چاپ فوری مقالات علمی پژوهشی پذیرش و چاپ مقاله علمی پژوهشی در کمترین زمان قهر کردن «شهربانو منصوریان» در مراسم تجلیل از مدال‌آوران+فیلم تعیین زمان دقیق برای اعلام نتایج آزمون ارشد مراحل اکسپت مقاله تصاویری تاریخی از اولین سفر خارجی رهبر معظم انقلاب 40 سال پیش تسهیلات ویژۀ بنیاد نخبگان برای دانش‌آموزان مدارس سمپاد هزینه چاپ یک کتاب خلاقیت عجیب آرایشگر خوش ذوق در تبدیل موی مشتری به سبد میوه حماسه ساز شد+ویدئو/سلطان بی چون و چرای شینیون در سطح خاورمیانه😂 سلاخی هولناک دختر 21 ساله به دست پدر خشمگین/ به طور نامحسوس دخترم رو تحت نظر گرفتم و دیدم که افراد ناشناسی به خانه‌اش رفت و آمد دارند ماشین سواری خنده دار شهاب حسینی با رنوی طوسی داغون در اوج شهرت/ تو خیابون فرشته تهران خاموش شد!+ویدیو نگاهی به خونه زندگی لوکس و تجملاتی بهنوش بختیاری با رونمایی از میز مفصل غذا و میوه برای مهمانان+عکس/ سلیقه‌ش حرف نداره👌 تبدیل پایان نامه به مقاله و کتاب صحبت های خنده دار رشید اصفهانی: من معلم بودم هر سال هم 100 درصد قبولی میدادم الان که بچه ها رو میبینم یا معتادن یا تو زندان😅 +فیلم مراحل چاپ کتاب نحوه تبدیل پایان نامه به کتاب اوج خلاقیت خنده دار یک دانش آموز ایرانی خوش ذوق برای نمره گرفتن از خانم معلم/ چقدرم دست و دلباز+عکس قیمت استخراج مقاله از پایان نامه اسکورت سفت و سخت محمود احمدی نژاد در سفر جدیدش به این کشور+ویدیو/ رژه خودروها برای محافظت از رئیس جمهور سابق رونمایی از نوزاد خوشگل و بامزه لیلا حاتمی +عکس / عاشقانه های لیلا و علی مصفا ارزش صد بار دیدن رو داره👌 صحبت‌هایی دختر غرفه داری که با پوشش نامتعارفش با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد+ویدیو/ نه حضرت آقا و نه محافظان هیچکدوم به من درباره حجابم تذکر ندادند خلاقیت بی نظیر یک طراح مبل راحتی با الهام از مدل نارگیل/ مغز تو رو باید تو موزه نگه داشت+عکس مات و مبهوت ماندن داوران صداتو از خوانندگی پسر کویرنورد با آهنگ چاووشی/ تنهای بی سنگ صبور! +فیلم چهره دلنشین و معصومانه پسر و دختر زیبا و اصیل پیمان معادی، آرمان سریال افعی تهران+عکس محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب در چند ثانیه همسر واقعی و باکلاس پیمان معادی، آرمان سریال افعی تهران/ چقدرم خانومش شبیه خودشه+عکس لباس های سِت جورجینا همسر رونالدو با آقای فوتبالیست/ چه خوش ذوق و عاشقانه +عکس چگونه پایان نامه را به کتاب تبدیل کنیم؟ مراحل سابمیت مقاله رونمایی از ماشین نوستالژی پاشا جمالی، مهیار سریال نون خ/ فروشی هم نیست!! +عکس پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC رونمایی ستاره سادات قطبی از نقاشی احساسی و زیبای یک دختر تهرانی برای پدر جوان فوت شده‌اش در بهشت زهرا/ با چسب چسبونده روی قبر+عکس اکسپت فوری مقاله علمی پژوهشی مراحل چاپ کتاب با بهترین کیفیت تصویری از مزار مادربزرگ مجید واشقانی، آقازاده هفت سر اژدها در همسایگی عموی جوانمرگ و آتش نشانش+عکس/ روح جفتشون شاد
تیتر امروز   
قتل فجیع کودک 11ساله به دست نامادری حسود
تمام کشورهای خارجی که رهبر معظم انقلاب به آن سفر کردند+عکس
تعیین زمان دقیق برای اعلام نتایج آزمون ارشد
تسهیلات ویژۀ بنیاد نخبگان برای دانش‌آموزان مدارس سمپاد
سلاخی هولناک دختر 21 ساله به دست پدر خشمگین/ به طور نامحسوس دخترم رو تحت نظر گرفتم و دیدم که افراد ناشناسی به خانه‌اش رفت و آمد دارند
مرد 62 ساله آلمانی که 217 بار واکسن کرونا زده !!!
قتل یکی از مدیران شهرداری به دست همسرش
جزئیاتی از پرونده مرگ بلاگر معروف مشهدی
واکنش چمران به ودیعه میلیاردی به برخی مدیران شهرداری تهران
جاساز مواد در معده برای فروش در زندان
«آنجلینا جولی» موی خود را برای این دختر دانشجوی آمریکایی قیچی نمی‌کند؟+تصاویر
اعتراف متهمان شبکه‌های فریب و قاچاق دختران+عکس و فیلم
کشف حجاب، سرو مشروبات الکلی و فروش ژامبون‌ با گوشت حرام در رستوران‌های بالای شهر / طرح نور در این رستوران‌ها هم اجرا شود
اتاق شکنجه شوگرمامی برای پسر جوان در حواشی داغ امروز سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1403
افشای راز های عجیب و افسردگی شدید جواد رضویان در برنامه زنده/رضویان:خداوند را فراموش کردم..