ابریشم یکی از نام های زیبای دخترانه ی فارسی و به معنای رشته ای از تارهای پيله برای دوختن و بافتن می باشد. برای مشاهده معنی کامل نام ابریشم و کلمات مشابه این اسم، ادامه این مطلب را مطالعه نمایید.
مشخصات اسم ابریشم
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام:2407
- ابجد کبیر:553
- ریشه نام:فارسی،پهلوی
- نام به انگلیسی:abrisham
- تلفظ به فارسی:ابریشم
- تلفظ نام به انگلیسی:/ābriša(o)m/
معنی اسم ابریشم در ثبت احوال
(پهلوي) ۱- رشته اي كه از تارهاي پيله براي دوختن و بافتن سازند، حرير؛ ۲- (در گياهي) گلي به صورتِ رشته هاي باريك آويخته به رنگ زرد يا سرخ كه در تابستان ها مي رويَد؛ ۳- درخت اين گل؛ ۴- (در قديم) (در موسيقي ايراني) نوعي ساز زهي.
معنی اسم ابریشم در لغت نامه دهخدا و فرهنگ فارسی
- لغت نامه دهخدا:ابریشم. [ اَ ش َ ] ( اِ ) خیط و رشته که از تارهای پیله کنند دوختن و بافتن را. ابریسم. بریشم. حریر. قز. افریشم : و از نشابور جامه های گوناگون خیزد و ابریشم و پنبه.
- فرهنگ معین: (اَ شَ یا شُ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - رشته های بسیار نازکی که از پیلة کرم ابریشم جدا می کنند و استفاده می کنند. ۲ - سازهای زه دار. ۳ - درختی از دستة گل ابریشم ها جزء تیرة پروانه واران که گونه ای از آن در جنگل های شمال ایران به نام شب خسب (شوفِس ) موجود است .
- فرهنگ فارسی:( اسم ) ۱ - ماده ای که کرم مخصوص ( بنام کرم پیله ) بشکل نخ بسیار باریک ( بنام و بوسیل. آن لانهای بیضی شکل برای خود سازد رشته ای که از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند ابریسم بریشم حریر قز افریشم . یا ابریشم هفت رنگ .
نام رودی است - فرهنگ عمید: ۱. تاری بسیارنازک و محکم که از باز کردن پیلۀ کرم ابریشم تهیه می شود و در صنایع نساجی و تهیۀ تار بعضی از سازهای موسیقی به کار می رود.۲. (موسیقی ) [قدیمی] تار سازهایی مانند رباب و چنگ.۳. (موسیقی ) [قدیمی] هر سازی که با مضراب یا ناخن نواخته می شود.۴. (موسیقی ) [قدیمی] نوعی ساز زهی ایرانی که امروزه در دست نیست.
نام های هم آوا با ابریشم
محتشم،وشم،یشما،آبرخ