یکی از نام های زیبایی که می توان برای دختران خود انتخاب کنید، شقایق می باشد. معنی اسم شقایق در زبان عربی نام گلی ریبا بیان شده است. شما عزیزان همراه در ادامه می توانید با دیگر معانی، فراوانی و اسم های مشابه این نام دخترانه عربی آشنا شوید، پس تا پایان همراه ما باشید .
مشخصات اسم شقایق
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام:47686
- ابجد کبیر:511
- ابجد صغیر:7
- ریشه نام:عربی
- نام به انگلیسی:shaghayegh
- تلفظ به فارسی:شقایق
- تلفظ نام به انگلیسی:/šaqāyeq/
معنی اسم شقایق در ثبت احوال
۱- (در گياهي) گلي سرخ رنگ؛ ۲- گياهي يك ساله و علفي يا كاشتني اين گل كه بيشتر در مزارع، دشت ها و دامنه هاي كوهستان مي رويد؛ ۳- كاسه بشكنك.
معنی اسم شقایق در لغت نامه دهخدا،فرهنگ معین،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:شقایق. [ ش َ ی ِ ] ( از ع ، اِ ) شقائق. گیاهی که شبیه است به گل خشخاش وبه تازی شقائق النعمان گویند. ...
- فرهنگ معین:( شَ یِ ) ( اِ. ) گیاهی است یکساله از تیرة خشخاش که غالباً در مزارع و کشتزارها م ی روید. گلش منفرد و ب ...
- فرهنگ فارسی:( اسم ) ۱ - خواهر . ۲ - قسمت فوقانی خارجی صدف استخوان صدغ که صاف و محدب است و عضله گیجگاهی به آن می
- فرهنگ عمید:گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد. لالۀ ح ...
نام های هم آوا با شقایق
سایق،جواهر
شعر با اسم شقایق
تو یعنی لذت دیدن
تو یعنی یک شقایق را
به یک پروانه بخشیدن
اگه تو از پیشم بری سر به بیابون می ذارم
هر چی گل شقایقه رو خاک مجنون می ذارم
اگه تو از پیشم بری من خودم و گم می کنم
به عمر تو رو شرمنده حرفای مردم می کنم
به عاشقی ام گرمی و تب داد شقایق
آرامش مهتابی شب داد شقایق
رسوا شدم آسوده شد او فکرش و من را
یک عاشق دیوانه لقب داد شقایق
آرزوی شقایقا
یه شب کبوتر شدنه
این روا آسمونمون پر از شکسته بالیه
جای نگاه عاشقت باز توی خونه خالیه
ته دلم همش می گم اگه بیاد محشره
دلم با عشقش همه ی ناز اونو می خره
من نگران چشمای روشنشم یه عالم
یعنی شبا بی
لالایی راحت خوابش می بره ؟
لالاییا مال اوناس که عاشقن ، دل دارن
شب و می خوان ، با روزو با
شلوغی مشکل دارن
کسایی که هر چی که قلبشون بگه گوش می دن
واسه شراب خاطره ، کوزه ای از گل دارن
دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی
دیگه شبای بارونی ، چشم من ابری تیره
با عکس اون شاید یه ساعتی خوابم می بره
منتظرهیچ کس نیستم تا یه روزی بیاد
با دستاش آروم بزنه به شیشه ی پنجره
دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی
زمین نطع شقایق پوش گشته
شقایق مهد مرزن گوش گشته
شقایق برویان ز خاک نژندم
بهشتی فرو چین بمشت غباری
خون دلهاست درین جام شقایق گون
تیرگیهاست درین نیلپری چادر
باغها داشتم پر از گل سرخ
دشتها پر شقایق نعمان
تا چو شقایق نبود شنبلید
تا چو بنفشه نبود نسترن
از برگ شقایق ابر فروردین
آویخته قطره های باران را
گویی کوه از شقایق رنگین
آراسته گوهر بدخشان را
والای شقایق است دررنگ
پیراهن غنچه نیم کار است
شقایق را شقایق را تو شاکر بین و گفتی نی
تو هم نو شو تو هم نو شو بهل نطق بیاتی را
بر جویبار شکل شقایق ز روشنی
همچون بر آب نقره ز بیجاده زورقی
بنفشه بر سمن بگرفت ماتم
شقایق در غم گل کرد شیون