آداب و رسوم عید نوروز در آذربایجان غربی
آداب و رسوم آیینهای باستانی و نوروزی در هر دیار رنگ و بوی خاص دارد اما در آذربایجان غربی، رنگین کمان اقوام و ادیان به مانند یک مجموعه کوچک از ایران گرد هم آمده و ویژگی های منحصر به فردی دارد.
شکل گیری تمدن های آشور، اورارتو، مانا، ماد و پارس در قبل از اسلام و ظهور سلسله ها و حکومت های محلی در این بخش از ایران بزرگ به همراه حضور اقلیت های دینی متعدد ترک، کرد، ارمنی و آشوری به همراه هم مرزی با سه کشور خارجی موجب شده تا استان آذربایجان غربی بزرگترین مرکز تعامل فرهنگی در کشور باشد.
هر چند در رهگذر زمان آداب و رسوم نوروزی مردم این منطقه یا رنگ باخته، یا دچار تغییر و تحول شده حتی برخی از آنها نیز در دست فراموشی است اما هنوز در برخی از مناطق می توان این آیین های ناب و کهن را به نظاره نشست.
در آذربایجان غربی از اواسط اسفندماه، خانه ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می زدایند و رنگ و بوی تازه ای می گیرند وسعت این رسم که در منطقه به "هیس آلماق" موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می آورد.
گردگیری، زدودن ناپاکی و ناامیدی از خانه ها و دل ها
در آذربایجان غربی از اواسط اسفندماه، خانه ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می زدایند و رنگ و بوی تازه ای می گیرند. وسعت این رسم که در منطقه به " هیس آلماق " موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می آورد.
مردم آذربایجان غربی هنوز هم اسفندماه را با عنوان بایرام آیئی " ماه عید" می خوانند و مطابق سنت های کهن و قدیمی مردم آذربایجان غربی هفته اول اسفند ماه را "چیله قووان" یعنی هفته ای که چله زمستان را فراری می دهد یا یالانچی چارشنبه "چهارشنبه دروغین" می نامیدند و با آیین هایی اتمام فصل زمستان را جشن می گرفتند.
در گذشته آذربایجان، چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسم به "کوله چارشنبه" یعنی چهارشنبه کوتاه بود و سومین چهارشنبه نیز "موشتولوقچی چارشنبه "چهارشنبه پیام آور" یا قره چارشنبه "چهارشنبه سیاه یا بزرگ" یا "خبرچی چارشنبه" نام داشت.
در مطالعات مردم شناسی انجام گرفته هر کدام از این چهار چهارشنبه ماه اسفند، نمادی از عناصر چهارگانه یعنی آب، خاک، باد و آتش بودند که با طبیعت کشاورزی منطقه آذربایجان غربی نیز سنخیت دارند و مردم نیز هر کدام از این چهارشنبه ها را به نوعی با آیین هایی خاص گرامی می داشتند.
در بعضی خانه های روستایی آذربایجان غربی، رسم است که اسپندی دود کرده در دو طرف در خانه می ریزند تا اهل خانه از چشم حسود و بیگانه در امان بوده و در برخی دهات منطقه هنوز رسم رفتن به سر چشمه و آب تازه آوردن باقی است.
در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباس های تمیز و تازه خود را می پوشیدند و کوزه ای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه می کردند و گاهی چایی صبحانه روز چهارشنبه شان از همان آب تهیه می شد.
از مراسم دیگر در آذربایجان غربی تخم مرغ شکنی است. تخم مرغ ها را در پوست پیاز می پختند تا رنگ بگیرد و آن را در بین کودکان به عنوان سوغاتی چهارشنبه توزیع می کردند.
مراسم شال اندازی سنت و آیینی است که یواش یواش از زندگی شهری خارج می شود ولی هنوز در بیشتر مناطق روستایی آذربایجان غربی معمول است. امروزه، پیشرفت تکنو لوژی و فرهنگ شهرنشینی این رسم زیبا را آرام آرام به فراموشی می سپارد.
شال اندازی در آذربایجان غربی، مبتنی بر شیوه ای بود و آیین آن چنین بوده است که بعد از مراسم آتش افروختن در چهارشنبه، جوانان بر بام خویشان و همسایگان رفته و دستمالی را از پنجره و در روستا ها از روزن بام هابه درون آویزان می کردند و صاحبخانه دستمال را از آجیل و میوه و سایر هدایا پر می کرد و می گفت:"چک الله مطلبین وئرسین ..." یعنی :"بکش، خداوند مرادت را بدهد"
از مراسم بسیار قدیم آخرین چهارشنبه سال، مراسم بخت گشایی بود، هرچند که امروزه همسرگزینی با روش های مدرن و تلفنی و اینترنتی و سایر شیوه ها مرسوم شده است اما یاد آوری این سنت خالی از لطف نیست.
مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود بدین ترتیب که دختران دم بخت گرهی به دستمال یا چارقد خود می زدند و از اولین رهگذر می خواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان، گره را بگشاید.
بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بخت گشایی بود.
فال گیری از مراسمی بود در روز چهارشنبه، که مردم تفالی می زدند بر سالی که در راه بود. در آذربایجان غربی همچنین یکی از مراسم فالگیری، مراسم فالگوش ایستادن بوده است.
این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام می گرفت بدین صورت بود که در مکانی که دیده نشوند می ایستادند و کلیدی زیر پای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش می دادند و تفال می زدند.
یمیش سوفراسی آماده پذیرایی از مهمانان نوروز می شود
در گذشته خانواده های آذربایجانی سفره سفید پارچه ای به نام " بایرام سوفراسی" سفره عید یا " یمیش سوفراسی" سفره خوراکی را در اتاق مهمان پهن می کردند و هر مهمانی که از راه می رسید پای آن می نشست و صاحبخانه از آنها پذیرایی می کرد. این سفره در واقع هم سفره پذیرایی بود و هم سفره هفت سین، اما به شکل محلی و قدیمی که بسان امروز از تشریفات مواد آن خبری نبود.
زنان با سلیقه سفره عید را که پارچه ای چهارگوش مربع یا مستطیل بود با استفاده از نخ های رنگین، گل بوته هایی در چهار گوشه آن سوزن دوزی می کردند و ملزومات سفره را به شکل زیبایی روی آن می چیدند و پای همین سفره از مهمانان پذیرایی می کردند.
معمولا در این گونه مجالس بزرگترها در بالا و صدر مجلس و کودکان در پایین سفره می نشستند و مقابل هر دو نفر هم یک بشقاب گذاشته می شد، این نکته گفتنی است که محتویات این سفره حدودا تا پنجاه سال پیش (دهه ۳۰) به غیر از سفره هفت سین به سبک امروزی بود که در سطور پیش از آن یاد شد.
معمولا در سفره های عید قدیمی و سنتی تنقلاتی مانند نخود، کشمش، مغز بادام و گردو، شیرینی های رنگین، شیرینی نعناعی، سنجد، خرما، انجیر، انار، سیب، " قیزیل ئوزوم" انگور سرخ، ترشی خربزه یا ترشی انگور، شیرینی کوکه، حلوای خانگی و همچنین موادی مانند: سجوق، سماق، سیر، سکه، لپه، برنج، بلغور و سبزه را به عنوان سفره هفت سین در کنار اقلام یاد شده بالا می گذاشتند، سبزه را معمولا از پخله" باقلا" یا گندم و در برخی خانواده از سنب و... تهیه می کردند.
زنانی که با سلیقه بودند بر روی سبزه چند دانه ذرت بو داده هم می ریختند تا شبیه شکوفه باشد و فرا رسیدن بهار و جریان زندگی را نشان دهد یا کمی نشاسته را در آب حل کرده و به شکل نقطه نقطه روی برگهای باقلا می زدند، پس از خشک شدن روی آنها را با رنگ سرخاب تزیین می کردند.
در ایام گذشته معمولا سفره عید خانواده ها تا روز سیزدهم به همان شکل گسترده می ماند و در این روز است که سفره برچیده شده و سبزه آن توسط مسافران سیزده به در به دست آب روان سپرده می شود، چرا که در باور مردم، ماندن سبزه در این روز شگون نداشته و چه بسا رها کردن سبزه نوروزی در آب جاری به منزله جریان زندگی و حیات دوباره جانداران باشد.
آجیل چهارشنبه سوری در آذربایجان غربی
از مراسم دیگر، خرید آجیل چهارشنبه سوری است که هنوز هم در آذربایجان غربی به نام "یئدی لوین" به معنی آجیل هفت رنگ یا "چارشنبه یئمیشی" معروف است.
سفره هفت سین نماد زندگی و سرسبزی بهار
تزیین سفره هفت سین و آماده کردن سبزه نوروزی از دیگر رسومی است که در آذربایجان غربی همچنان رایج است.
سفره هفت سین در مناطق روستایی آذربایجان غربی چندان مرسوم نبوده و به جای آن سفره عید در خانه ها گسترده می شد و افرادی که برای عید دیدنی به آن خانه می آمدند در آن سفره می نشستند و پذیرایی می شدند.
سفره هفت سین در آذربایجان غربی
سبزه رویاندن که معمولا از گندم، عدس، جو و سایر روییدنی ها انجام می گرفت یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا می شد و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی می ماند و در سیزدهم نوروز به دامان طبیعت یا در آب روان رها می شد.
ماندن سبزه عید در خانه بعد از سیزده بدر در بین مردم شگون ندارد و به نوعی می توان گفت که رها کردن سبزه نوروزی در آب روان به معنای جریان زندگی و حیات دوباره جانداران است.
درست کردن سبزه عید در آذربایجان
مردم آذربایجان غربی، در جریان عید و شادی، آیین های دینی و مذهبی را فراموش نکرده اند، هنوز در جای جای آذربایجان غربی رسم گرفتن اولین دریافتی، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است.
قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانوار اسکناس هایی را در درون صفحات قرآن مجید قرار می دهند و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم می گیرند و اعتقاد دارند این به کارشان در سال جدید برکت می دهد.
مردم آذربایجان غربی برای اینکه یاد و خاطره از دنیا رفتگان را نیز گرامی بدارند و تسلی خاطری از بازماندگان کنند نیز رسم و آیین خاصی دارند. در آذربایجان غربی، افرادی که عزیزی را از دست داده اند عید نوروز برای آن ها با عنوان قره بایرام "عید سیاه" نام گرفته است. مردم آذربایجان غربی هنوز برای گرامیداشت یاد و خاطره درگذشتگان خود، یکی دو روز قبل از تحویل سال نو به سر مزار عزیزان درگذشته خود می روند که از این آیین با عنوان "عارافا" نان برده می شود.
بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل از رسوم مردم آذربایجان غربی است که چند روز اول عید در مناطق شهری و روستایی استان به این امر اختصاص می یابد.
مراسم عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان می یابد که در این روز مردم به خارج از شهر ها می روند و این روز را در دامن طبیعت سپری می کنند.