چهارشنبه سوری یکی از اندک جشن های فراموش نشده ایرانیان در طول تاریخ است که از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته و سوری به معنی سرخ ساخته شده است.
ایرانیان از دیرباز ید طولایی در برپا کردن جشن و سرورهای مختلف داشته اند و در تقویم باستانی آن ها هر روز از ماه نامی دارد که اسم یکی از روز ها منطبق بر نام ماه است که در آیین پارسی هر زمان که نام روز و ماه یکی می شد، که مردم با فال نیک گرفتن این اتفاق، جشن و سرور برپا می کردند.
شمار زیادی از این جشن های متفاوت در میان صفحات تاریخی گم شده و به باد فراموشی سپرده شدند، اما هنوز هم که هنوز است پس از گذشت سال های طولانی تعدادی هرچند اندک از این جشن ها در جای جای ایران بر پا می شود که چهارشنبه سوری یکی از اندک جشن های فراموش نشده در طول تاریخ است.
چهارشنبه سوری، جشنی مخصوص است که در شب چهارشنبه آخرین ماه سال برپا می شود که در واقع پیش در آمدی برای جشن های نوروزی است و با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می روند. طبق آیین باستانی ایرانی در این شب آتش بزرگی برپا می شود، که تا صبح زود و طلوع آفتاب، برافروخته می ماند و مردم از روی آتش می پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من، زردی، بیماری و مشکلاتشان را به دست آتش می سپارند و به جای آن سرخی، گرما و نیرو را از آتش هدیه می گیرند.
البته گفتن این نکته خالی از لطف نیست که با وجود قدمت این جشن، در تاریخ کهن این مرز و بوم، که حتی در شاهنامه فردوسی نیز اشاراتی هرچند کوچک بدان شده است، آئین چهارشنبه سوری به طور کامل مربوط به زرتشتیان نمی شود چرا که آن ها پریدن از روی آتش را عملی زشت، مکروه و نا پسند می دانند.
بازاررفتن و رسم بخت گشایی
رفتن به بازارها یکی از برنامه های ویژه چهارشنبه سوری در مازندران است. بازار چهارشنبه سوری یکی از پررونق ترین روزهای سال برای بازاریان مازندرانی است. مردم این خطه باور دارند که خرید در این روز شگون دارد و حتما برای خانه کالایی تازه و نو می خرند. از آنجا که بخت گشایی از خرده آیین های رایج در شب چهارشنبه سوری است و این رسم به شیوه های مختلف در نقاط کشور برپا می شود،
در مازندران هم آیین بخت گشایی دارای شکل و شمایل خاص خود است و به طریقی با بازار ارتباط داشته. زیرا دختران دم بخت در چهارشنبه سوری نیت کرده و به بازار می رفته اند و برای ازدواج کردن پارچه چادری و لباس مراد ازدواجشان را می خریده اند.
آجیل مشکل گشا
پس از برافروخته شدن آتش، اقوام و نزدیکان گرد هم می آمدند و آجیل مشگل گشایی را که تهیه کرده بودند؛ می خوردند و بر این باور بودند که هر کس از آن آجیل بخورد، نمک گیر و نسبت به افراد دیگر مهربان تر می شود .
از شادمانی تا افروختن آتش
«علی حسن نژاد»، پژوهشگر آیین ها و سنت های مازندران آورده است: «در گذشته جشن شب چهارشنبه سوری درمازندران با سرنانوازی و آذین بستن شهر و مغازه ها همراه بود. در این شب اغلب مازندرانی ها، در مناطق مختلف روستایی با برافروختن آتش و پریدن از سر کپه های آتش برای دورشدن از بدی ها و بلاها این شب را سر می کردند.
حسن نژاد معتقد است: «مازندرانی ها براساس سنت های قدیمی ۵، ۷ یا ۹ کپه را در این مراسم آتش می زدند. «گالش» ها که همان دامداران مازندرانی هستند؛ برای روشن کردن آتش شب چهارشنبه سوری از ترکه ها و سرشاخه هایی که دام ها پیشتر برگ های آنها را خورده بودند استفاده می کردند. سوزاندن «کلش» یا همان ساقه برنج بین کشاورزان و در مناطق جلگه ای رواج دارد و مردم هنگام پریدن از روی کپه های آتش این شعر را می خوانند: چهارشنبه سوری کِمبه / پارِ دستوری کِمبه / مِه زردی بوره تِه کش / تِه سِرخی مهِ کش.
کوزه نو
مردم در شب چهارشنبه سوری کوزه های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده و از بالا به پایین پرت می کردند و آن را می شکستند تا کوزه نویی را جایگزین ظرف سفالی پیشین خود کنند، چون بر این باور بودند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می شود که با شکستن کوزه، رفع خواهند شد.
پختن آش چهل گیاه و آش ترش
از مراسم به جا مانده در ایران زمین، چهارشنبه سوری است كه در آخرین چهارشنبه هر سال برگزار می شود. صبح روز چهارشنبه، آش هفت ترشی درست می كنند. آشی كه هفت نوع ترشی، مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سركه، گوجه سبز و آب ازگیل، در آن می ریزند و بعد از آماده شدن، بین همسایه ها پخش می كنند. آنان، با آرزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود، از روی آتش می پرند و "چهارشنبه سوری كمی، پارسال دسوری كمی، امسال دسوری كمی" می خوانند.
«محمد بخشی»، پژوهشگر فرهنگ بومی مازندران معتقد است: «پختن آش چهل گیاه، آش ترش و آش گزنه برای شب چهاشنبه سوری در نقاط مختلف مازندران متداول است که پس از اتمام مراحل پخت، آنها را در ظرف می ریزند و بین آشنایان، فامیل و همسایه ها پخش می کنند. همچنین رسم است کسی که آش را دریافت می کند، ظرف آش را نشسته به صاحب آن تحویل می دهد، زیرا ین رسم را نشان از صمیمت در روابط می دانند».
بانوان سوادکوه مازندران هم صبح این روز در هر نقطه از شهر و روستای این شهرستان اقدام به تهیه و پخت آش می کنند و آش که مهیای خوردن شد بین همسایه ها تقسیم می شود. در این آش که به «آش گزنه» نیز معروف است انواع گیاهان و سبزی محلی و کوهی از جمله انارریجه، زولنگ، اوجی، گزنه و کدو و انواع حبوبات شامل نخود، لوبیا، عدس و باقلا و برای ترش کردن آن از ترشی آلوچه، ازگیل و رب انار استفاده می شود.
شال اِنگِنی
«شال اِنگِنی» یا افکندن شال از دیگر مراسمی بود که شب چهارشنبه سوری در مناطق کوهستانی مازندران رواج داشت. در این رسم جوانانی خود را به بام و یا کنار پنجره خانه ها می رساندند و شالی را از پنجره یا روزنه به درون خانه می انداختند و صاحب خانه بر حسب بخشندگی خود انعام و شیرینی به فرد می داد.
فالگوشی
در یکی از رسوم چهارشنبه سوری به نام فالگوشی دختران جوان نیت می کنند، پشت دری می ایستند و به سخنان اهالی خانه گوش می دهند و بر اساس سخنان آن ها نیت خود را تعبیر می کنند.