زورخانه چیست؟
محلی که در آن انجام می گیرد ورزش باستانی زورخانه نام دارد در زورخانه علاوه بر ورزش زورخانه ای ورزش های دیگری همچون کشتی پهلوانی نیز گرفته می شود و اسم های بزرگی همچون آقا غلامرضا تختی را می توان در آن دید.
ورزش زورخانه ای را می توان جزو فعالیت های اصلی مردم در زمان گذشته دانست. زورخانه حدود هفتصد سال پیش یعنی قرن ۷ خورشیدی به وسیله محمود معروف بنا شده است هر چند منابعی دیگر خبر از قدمت بیشتر این ورزش می دهند اما منابع معلوم حدود قرن ۷ را تایید می نمایید.
تاریخچه ورزش زورخانه ای
در تاریخچه کشتی پهلوانی و ورزش های زورخانه ای آمده که ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیت های اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکاران خود قائل می شدند، چرا که آنان به خاطر داشتن قدرت بدنی و شجاعت روحی شکرگزار بوده و هرگاه که نیاز می شد برای دفاع از خانواده و سرزمین خود در برابر دشمنان حاضر به جانفشانی بودند. آن گاه سرنوشت جنگ ها را هم رقم می زدند، به این ترتیب که پهلوان ها دو طرف جنگ بدون درگیر شدن لشکرها و با یک رقابت پهلوانی سرنوشت جنگ را مشخص می کردند.
راه یافتن داستان پلهوانان به ادبیات و شعر ایران زمین، به وجود آمدن مرامنامه ها و فتوتنامه ها و انتقال سینه به سینه و نسل به نسل ماجراهای پهلوانان در بین مردم ایران زمین، نشان دهنده نقش ویژه و تاثیرگذار پهلوانان بر تاریخ ایران است. لازم به ذکر است در زبان فارسی ایران باستان بیش از 30 لغت در ارتباط با مفاهیم قهرمان و پهلوان وجود دارد که خود این موضوع میزان علاقه وافر ایرانیان به قهرمانان و پهلوانان را مسلم و آشکار می کند. از سابقه و تاریخ پیدایش این رشته در ایران روایات مختلفی مطرح است اما کتاب تاریخ نشان می دهد 4500 سال پیش در لرستان و بین النهرین آثاری وجودداشته که حکایتگر وجود و اهمیت داشتن ورزش و مهارت هایی است که امروز «کشتی» نامیده می شود. نام کشتی از کمربندی به نام «کشتی» گرفته شده که زرتشتیان هنگام خواندن دعا و پهلوانان برای کشتی گیران این کمربند را سه بار دور کمر می بستند. غیر از آثار زرتشتیان، نوشته های مورخین یونانی و روسی و همچنین شاهنامه فردوسی، همه دال بر اصالت و قدمت فرهنگ کشتی و پهلوانی در ایران است.
وسایل ورزش های زورخانه ای
سردم؛ جایگاه مرشد
سردم محلی منزه و قابل احترام است که مرشد بتواند با تسلط به فضای گود مقدس رسم تشریفات و آداب تعارف های زورخانه ای را در حق مستمعین داخل و خارج ادا کند. چنین رسم است که سردم را با پرهای طاووس و قو زینت می دهند. چون در روزگاران قدیم این قبیل پرها را جنگجویان و سرداران جنگی به کلاه خودهای خود نصب می کردند. نمای سکوی سردم را از سنگ مرمر و یا چوب گردو می سازند و بر بالای آن غرفه ای برپا می دارند که یک طاق نصرت زینت بخش آن است. جای مرشد در کنار در ورودی و نشیمنگاه او بر سکوی نسبتا مرتفعی است که طاق های هلالی یا مربع شکل دارد که یک یا چند زنگ به آن آویخته اند.
زنگ
زنگ که براى هماهنگى هرچه بیشتر ورزشکاران و مرشد و تعویض چشمه هاى ورزشى بکار مى رود شبیه کاسه و از جنس مس است که از وسط آن میله اى آویزان مى شود که با برخورد آن به دیواره کاسه صدایى زیبا تولید مى شود. مرشد در زمان ورود یک شخص والامقام یا ورزشکار برجسته و پیشکسوت به محیط زورخانه زنگ را به صدا در می آورد و ضربه ای به ضرب خود وارد آورده و اشعارى مناسب و حماسی در مدح میهن دوستى و یا اولیاء اله می سراید.
ضرب
ضرب یا طبل مرشد شبیه تنبک ولی از جنس سفال است که دهانه بزرگ آن با پوست نازک دباغی شده، پوشانیده شده است و مرشد با نواختن آن با ریتمى مشخص حرکات ورزشى را آهنگین و هماهنگ نموده و نسبت به ایجاد شور و اشتیاق در بین ورزشکاران و تماشاگران مى کوشد.
میاندار
میاندار ورزشکار نخبه ای است که رهبری عملیات ورزش باستانی و هماهنگی با مرشد را برعهده دارد و ورزشکاران داخل گود مکلف به پیروی از ایشان هستند.
آداب زورخانه
برخی آداب زورخانه عبارتند از: هرکس وارد زورخانه شده یا از آن خارج می گردد، نسبت به او توسط مرشد ادای احترام می شود. اگر ورزشکار یا مرشد . اگر ورزشکار ۱ باشد، بستگی به رتبه ای که دارد حق امتیازش بجا آورده می شود یا مرشد نباشد، فقط به او خوش آمد می گویند. البته برخی میهمانان ویژه که ورزشکار یا مرشد هم نیستند بنابه رسم میهمان نوازی و ادای تشریفات به امتیازات مختلف نائل می آیند. ترتیب ورود یا خروج از درب زورخانه، ابتدا سادات سپس از بیشترین رتبه تا پائین ترین انجام می گردد. هنگام سخن گفتن میاندار، دعا کردن، خواندن اشعار توسط مرشد یا فرد دیگر و انجام حرکات فردی نباید از درب زورخانه، وارد یا خارج شد. کوتاه تر از قد انسان می سازند. بطوری که پهلوانان، درب زورخانه را معمولا قهرمانان و… و به طور کلی همه افراد هنگام ورود یا خروج از درب زورخانه با قد خمیده گذر کنند. این درس فروتنی و افتادگی است.