به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، گر کسی، نقطه ضعفی یا اصطلاحاً "آتو"یی از دیگری سراغ داشته باشد، می تواند از او باج بگیرد. مثل کارمندی که اختلاسی از رئیس اش سراغ دارد و می تواند مدام از او باج بگیرد تا راز او را برملا نکند.
این فرمول اصلی باج گیری است.
حالا می خواهیم این فرمول را "عاطفی" کنیم و به باج گیری عاطفی بپردازیم.
در باج گیری عاطفی، شما آتویی دست دیگران ندارید که بتوانند از شما باج بگیرند؛ در اینجا به جای آتو از ویژگی های روحی و عاطفی شما برای باج گیری سوء استفاده می کنند.
باج گیرها ،که معمولاً از نزدیکان شما مثل نامزد یا همسرتان هستند، ویژگی های شخصیتی شما را شناسایی می کنند و با سوء استفاده از آن، می کوشند به خواسته های خود برسند. حتی ممکن است این باج گیری با نقشه قبلی نباشد ولی در نهایت نتیجه یکی است.
این مثال ها را ببینید:
- دختر به پسر (یا بر عکس): اگر مرا رها کنی و با من ازدواج نکنی، خودم را می کشم.
* در اینجا، دختر یا پسر می داند که طرف مقابل اش فردی احساسی و انسان دوست است و نمی خواهد باعث آسیب رساندن به دیگری شود، بنابراین با ایفای نقش قربانی، احساسات او را به بازی می گیرد تا نهایتاً با او ازدواج کند.
این در حالی است که اگر طرف مقابل زیر بار ازدواج نرود، خودکشی هم در کار نخواهد بود و اتفاقاً همان کسی که تا دیروز تهدید به خودکشی می کرد، خواهد گفت که تو لیاقت مرا نداشتی، همان بهتر که زود شناختمت!
- زن به همسرش: زندگی خواهرم را می بینی؟ واقعاً توی رفاه هستند، اما زندگی ما چی؟
* زن می داند که همسرش غرور مردانه دارد، بنابراین به طور غیر مستقیم او را با باجناق اش مقایسه می کند. در اینجا مرد در خود می شکند و احتمالاً می کوشد ولو با قرض هم که شده، خواسته های مالی همسرش را برآورده کند.
- مرد به همسرش: اگر کاری که من می گویم را انجام ندهی، تو را ترک می کنم و برای خودم خانه ای جداگانه خواهم گرفت.
* مرد از میزان وابستگی و عشق همسرش خبر دارد و از این زاویه وارد می شود و تهدید می کند که از این پس، عشق ات را نخواهی دید.
- دختر به نامزدش (یا بر عکس): من خیلی تنها هستم، انگار حق زندگی ندارم و از این بابت واقعاً رنج می کشم. خانواده ات نیز که درباره من بد می گویند و می خواهند ما به هم نرسیم در حالی که من همیشه به آنها احترام گذاشته ام. از تو هم می خواهم وقتی درباره من بد می گویند واکنش منفی نشان ندهی و احترام شان را نگه داری.
* او می داند که نامزدش، هم آدم دل رحمی است و نمی تواند رنج کشیدن او را ببیند و هم خانواده اش را دوست دارد. بنابراین با ادبیات خانواده دوستانه (احترام شان را نگه دار) خود را در ماجرای اختلاف، محق جلوه می دهد. نتیجه این می شود که نامزدش در بحران عاطفی قرار می گیرد و حتی با خانواده اش درگیر می شود.
- پسر به دختر (یا بر عکس) در دوران آشنایی قبل از ازدواج: بعد از ازدواج چنین و چنان خواهم کرد. مثلاً پسر می گوید آخر هر هفته می رویم بیرون شهر و سالی 2 بار سفر خارجی می برمت یا دختر به پسر می گوید وقتی از سر کار آمدی، با دمنوش داغ از تو پذیرایی خواهم کرد و شانه هایت را ماساژ خواهم داد.
* آنها دارند از طریق وسوسه، باج گیری عاطفی می کنند. پسر می داند که دختر عاشق سفر و تفریح است و دختر می داند که پسر دلبسته مهربانی است. در اینجا دختر / پسر برای رسیدن به هدف اش یعنی ازدواج با فرد مقابل، ویژگی های شخصی او را هدف قرار می دهد و از همان طریق وعده و وسوسه اش را شکل می دهد.
باج گیرهای عاطفی، برای این که باج گیری کنند، باید سه کار انجام دهند:
- بسیار به شما نزدیک شوند.
- ویژگی های شما را بشناسند.
- خود را همدل شما نشان دهند (یا حتی واقعاً همدل باشند).
ویژگی های شخصیتی فرد مهرطلب
- اینکه اطرافیانش او را تائید کنند برایش بسیار اهمیت دارد.
- همواره تلاشش بر این است که از هرگونه عصبانیت و جنگ و جدل جلوگیری کند.
- وقتی برای دیگران بخصوص یکی از اطرافیانش حادثه ای رخ می دهد، احساس عذاب وجدان می کند.
- بسیار مهربان است و حس هم دردی دارد.
- اغلب خشم خود را سرکوب می کند (مدیریت نمی کند، بلکه سرکوب می کند و در وجودش می ماند)
- راه درست را در حل و فصل کردن درگیری ها کوتاه آمدن می بیند.
- در قبال دیگران بسیار مسئولیت پذیر است.
- از اینکه مورد انتقاد قرار گیرد بسیار ناراحت می شود، در حالی که بخش آگاه ذهنش از این موضوع بی خبر است! و خودش را آدم ضعیفی در برابر انتقاد نمی بیند. اما ناخودآگاهش هر انتقادی را حمله ای به شخصیت او می بیند.
ویژگی های شخصیتی باج گیر عاطفی
- از آسیب و محرومیت و طردشدن به شدت می ترسد.
- غالبا احساس درماندگی و استیصال می کند.
- می خواهد همه چیز را کنترل کند.
- دائما احساس نا امیدی می کند.
- از شکست متنفر است.
- در بسیاری از موارد فکر می کند که اگر سریع اقدام نکند، درگیر پیامدهای غیرقابل تحملی خواهد شد.
- اضطراب و عدم امنیت دو حسی هستند که به صورت ریشه ای در او وجود دارند.
- در گذشته آسیب هایی دیده و حالا فکر می کند که با تغییر واقعیت کنونی می تواند برخی از دردهای گذشته را جبران کند.
- در نقاط بحرانی زندگی مثل بیماری، طلاق، بحران های تحصیلی و شغلی روحیه ی باج گیری عاطفی در او به شدت فعال می شود.
- فقط روی خواسته های خودش تمرکز دارد. شعار درونی ذهن او این است که: «من چیزی را که می خواهم، در زمانی که می خواهم، می خواهمش!«
- همیشه عمیقا فکر می کند که عامل گرفتاریهایش رفتار اطرافیان است، درحالی که معمولا اصلا اینطور نیست.
- اطرافیان را بسیار خودخواه می بیند، حتی اگر کسی به او محبتی می کند، محبت او را نیز به سبب خودخواهی اش می بیند و می گوید که او محبت می کند چون نیاز به محبت کردن دارد.
- همیشه مطالباتش را بسیار منطقی می داند و معتقد است تنها راه بهتر شدن اوضاع عمل به کاری است که او می گوید.
مکانیزم شکل گیری باجگیری عاطفی
همانطور که گفتیم این چرخه شکل نمی گیرد مگر با حضور هر دو شخصیت باج گیر و مهرطلب. باج گیری عاطفی علاوه بر اثرات بسیار مخربی که بر خود رابطه می گذارد، اثراتی منفی بر سلامت روان طرفین چرخه می گذارد. به خصوص خود فردی که باج گیری عاطفی را انجام می دهد بسیار درگیر اثرات مخرب این چرخه می شود، رفته رفته بر احساس اضطراب درونی اش اضافه می شود و بیشتر احساس استیصال خواهد کرد.
چراکه هر بار که در این چرخه به پیروزی ظاهری دست می یابد احساس توانایی کاذبی در او شکل می گیرد و تصور می کند که همیشه با اجبار و تهدید می تواند شرایط بیرونی را کنترل کرده و به میل خود تغییر دهد. اما واقعیت زندگی این است که همیشه تغییر اصلی از درون است. در واقع آنچه ما توانایی کنترلش را داریم خودمانیم نه بی نهایت عامل بیرونی که هرگز تحت کنترل ما نخواهند بود.
بنابر این، شخصیت باجگیر از شکست متنفر است. زیرا شکست برای او تنها عدم رسیدن به موفقیت نیست. بلکه هر شکستی برایش ضربه ای مهلک است به توامندی اش در کنترل شرایط؛ قدرت کاذبی که که با هر بار به کرسی نشاندن حرفش در چرخه ی باج گیری به آن مطمئن تر و وابسته تر شده است.
پایان دادن به چرخه باجگیری عاطفی
قدم اول در پایان دادن به این چرخه این است که با خودمان رو راست باشیم. اگر ویژگی هایی که برای باج گیران عاطفی و یا مهرطلب ها ذکر شد را در خود می بینیم، بی هیچ مقاومتی بپذیریم که نیازمند انجام تغییراتی در درونمان هستیم تا اوضاع را بهبود ببخشیم.
اگر ویژگی های باج گیران عاطفی را در خود می بینیم، باید بدانیم که این روند موجب تخریب روابط ما می شود و احساس استیصال را در ما نهادینه خواهد کرد. این مائیم که انتخاب می کنیم که انسانی با روحیه ی مضطرب، ترسو و وابسته باشیم و یا انسانی والا و قوی. بنابراین باید تمرین کنیم تا بیاموزیم که دلیلی ندارد که دیگرانی که از نظر روحی به ما وابستگی دارند همیشه مطابق میل ما عمل کنند و برای رسیدن ما به خواسته هایمان قدم بردارند.
بعضی از افراد می توانند این کنترل درونی را در خود ایجاد کنند و برخی دیگر به کمک یک روانشناس یا مشاور در این راه نیازمندند. و این چیزی است که به تیپ های شخصیتی افراد مربوط است و مطلقا بار ارزشگذارانه ندارد. چیزی که ارزش است تصمیم و اقدام مثبت در جهت حرکت به سوی آرامش خود و اطرافیان است.
اگر شما شخصیت مهرطلبی دارید احتمالا از اینکه مهرطلب بودنتان مورد نقد واقع شود دلخور می شوید. چراکه احتمالا علاوه بر مهرطلب بودن واقعا نسبت به اطرافیان رئوف و مهربانید. احساس مسئولیت بالایی در قبال افراد دارید و اینکه در این زمینه مورد نقد واقع شوید در شما این احساس را ایجاد می کند که طبق معمول کسی قدر محبت های شما را نمی داند. اما وقتی که به ضررهای این چرخه ی باطل برای هر دوی شما به خصوص طرف مقابلتان که باج گیر عاطفی است، بیاندیشید، اهمیت پایان دادن به این چرخه را خواهید آموخت. تمرین کنید که در مقابله با یک باج گیر عاطفی بتوانید از این عبارات استفاده کنید:
- من از این انتخاب تو اصلا خوشحال نیستم و امیدوارم که تو این کار را نکنی، اما به هر حال این انتخاب توست.
- متوجهم که چقدر ناراحت هستی، حتما زمانی که آرام تر شدی با هم صحبت خواهیم کرد.
- از این که ناراحتی، متاسفم.
- در این مورد فکر خواهم کرد و بعد با هم صحبت می کنیم.
- ممکن است حق با تو باشد، اما باید در موردش فکر کنم.
نکته ی مهم این است که او درک کند که شما از ناراحتی اش ناراحت هستید و با او هم حسی دارید اما این هم حسی منجر به این نمی شود که هر چه او گفت انجام دهید. بدانید که در اینگونه موارد که شخصی باج گیری عاطفی می کند، اگر بخواهد مسیر خطایی برود، دیر یا زود خواهد رفت و مسئولش تنها خودش است که آن مسیر را انتخاب کرده است. و اگر نخواهد به مسیر خطا برود هم پس از آنکه تهدیدش کارساز نشد نخواهد رفت.