به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اگرچه خود انتقادی ممکن است تا حدی مفهومی مبهم به نظر برسد اما در واقع مشکل آشکاری است که می تواند تاثیر بسیار زیادی روی زندگی، عزت نفس، اهداف و ارتباطتان با دیگران داشته باشد.
یک معلم در ذهنش خودش را برای سختگیری زیاد به یک دانش آموز سرزنش می کند "چرا همیشه این کار را می کنم؟ بچه بیچاره ناراحت به نظر می آمد و همه ش تقصیر منه". یک وکیل موردی را از دست می دهد و بر خلاف موفقیت های بسیاری که در گذشته داشته به خودش می گوید "من به هیچ دردی نمی خورم. من نمی تونم یه پرونده ساده رو مال خودم کنم. نباید وکیل می شدم. من برای این کار ساخته نشدم".
غذا از آنی که باید شورتر است چون همسر و پدر مهارت های آشپزی او را زیر سوال برده اند "خدایا، دوباره این کار را کردم. چرا هیچ وقت درست نمیشه؟ همسرم به خاطر همین از من بدش میاد". این مثال ها آشنا به نظر نمی رسند؟ شما هم گاهی اوقات از این گفتگوهای درونی دارید؟ اگر این طور است ممکن است مستعد خود انتقادی باشید.
صدای خود انتقادی تلاش می کند شما را ایمن نگه دارد، اما تاثیر منفی آن در زندگی شما باعث می شود:
- برای هر اتفاق بدی خود را سرزنش کنید.
- به خود و قابلیت هایتان شک کنید، حتی اگر توانسته باشید در زندگی به چیزهای بزرگی دست یابید.
- خود را به خاطر اشتباهاتتان بیش از آنکه مستحق هستید، سرزنش می کنید.
- دیگران را به خاطر دستاوردهایشان تحسین می کنید، دستاوردهای خود را نادیده می گیرید و فکر می کنید هر کس دیگری هم می توانست این کار را انجام دهد. موفقیت هایتان را به شانس ربط می دهید.
- کارها را به تعویق می اندازید و از زیر انجام آن درمی روید.
- از ریسک کردن فرار می کنید.
- سعی می کنید از هر نوع ابراز عقیده در جمع خودداری کنید.
- خود را با دیگران مقایسه می کنید و در این مقایسه همیشه بازنده هستید.
- استانداردهای بالایی دارید که اکثرا عملی کردن آنها غیرممکن هستند.
- خودانگاره شما با واقعیت شما تطابق ندارد. حتی از ظاهر خود نیز راضی نیستید و یک خال کوچک هم به نظر شما عیب بزرگی است.
- از ترس بی عرضه دیده شدن، یا تلاش برای قوی دیده شدن، از دیگران کمک نمی گیرید.
- اشتباهات دیگران را به راحتی نمی بخشید.
- کمتر پیش می آید که از خودتان تعریف کنید.
- تمجید دیگران از خود را باور نمی کنید و آنها را رد می کنید.
- زمانی که سعی می کنید به چیزی دست یابید، احساس اضطراب می کنید.
- به شدت نگران افکار دیگران درباره خودتان هستید.
- از شکست خوردن می ترسید.
- همه چیز را به خود ارتباط می دهید و حرف های دیگران را بد برداشت می کنید .
- در روابط عاطفی و مشاغلی که به نفع شما نیستند، از شما سواستفاده می شود یا از آنها نفرت دارید، می مانید زیرا از تغییر می ترسید.
خود انتقادی چگونه است؟
برای مثال:
یکی از دوستانم می خواست از شغلش دست بکشد و زندگیش را از اول بسازد. برنامه اش این بود که چند ماهی از کار فاصله بگیرید و درس بخواند.
وقتی از او پرسیدم ایده اش درباره این کار چیست، ناگهان بی وقفه شروع به حرف زدن کرد:
خیلی کار خوبی است، اما اگر بی پول بمانم چی؟ اگر همسرم موافقت نکند چطور؟ اگر مردم بگویند شغلش را از دست داده است چی؟ اگر برای بچه ها وقت کافی نگذارم چطور؟
و فهرست ناتمامی از اگرهایی که هنوز اتفاق نیوفتاده بودند.
چه می توان کرد؟
شنیدن این صدا به این معنی نیست که مشکلی دارید و باید درمان شوید. همه ما این صداها را در سرمان می شنویم و بخشی از انسان بودن ما را شکل می دهند.
هدف کشتن این صدا نیست، بلکه باید خود انتقادی واقعی را از ترس های کاذب تشخیص دهیم.
با تکنیک های زیر می توانید این صدای منفی را در ذهن خود خاموش کنید:
رفتارهای خود تخریبی را بشناسید:
ما تنها چیزهایی را می توانیم تغییر دهیم که از آن آگاهیم. نسبت به افکار خود شناخت پیدا کنید و افکار منفی را زیر ذره بین قرار دهید. هربار که چنین صدایی را در سر خود می شنوید، همان لحظه صبر کنید و از خود بپرسید: این فکر چه کمکی به من می کند؟ اگر جز افکار منفی است، آن را دور بیاندازید و به چیزهای مثبت فکر کنید.
با خود انتقادی صلح کنید:
آن را با اشتیاق بپذیرید. به یاد داشته باشید که هدف آن خوب است: می خواهد از شما در برابر آسیب محافظت کند.
خود انتقادی را به عنوان یک شخصیت ببینید و حتی برای آن نامی انتخاب کنید. وقتی در سرتان شروع به حرف زدن می کند، به او بگویید: از توصیه ات ممنونم، اما این طور نیست.
اعتماد به نفس داشته باشید:
افکار منفی خود را به چالش بکشید. به گذشته خود نگاه کنید. کدام کارها را به خوبی انجام داده اید؟ از انجام چه کاری به خود افتخار می کنید؟
تایید مثبت را تمرین کنید:
تایید و جملات مثبت مخالف افکار منفی و خود انتقادی هستند.
برای این کار، از جملات زیر می توانید استفاده کنید:
- من شادم.
- من دوست داشتنی هستم.
- من می توانم مشکلات مالی را به راحتی حل کنم.
- من به قابلیت های خود باور دارم.
- من در زندگی شایسته بهترین ها هستم.
- من سپاسگذارم.
- زندگی من را دوست دارد و من آن را.
از اشتباهات خود بگذرید:
ماندن روی اشتباه کار غلطی است که از خود اشتباه کردن بدتر است. اگر بارها و بارها به اشتباه خود فکر کنید، به تدریج روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست می دهید. بهترین راه آن است که به جای آنکه اجازه دهید در تنهایی این فکر مثل خوره شما را نابود کند، بلند شوید و برای اصلاح آن یا پیشرفت در کار اقدامی انجام دهید.
به دنبال راه حل باشید:
اگر خود انتقادی راه حلی برای مشکلات شما نیست و نمی توانید آن را ساکت کنید، این وظیفه شماست که بر روی تقویت اعتماد به نفس خود کار کنید. با کمک یک مشاور سعی کنید بر این افکار فائق آیید.
ساکت کردن خود انتقادی به تمرین زیادی نیاز دارد، اما زمانی که مشکل را پیدا کردید، این صدا دیگر کنترلش را بر شما از دست می دهد.