اگر به همین روند ادامه دهیم، ممکن است به سرنوشت ونزوئلا دچار شویم و تورم های غول آسای هزاران درصدی را تجربه کنیم. بنابراین، نیاز مبرم به اصلاح رویه هایی همچون سن بازنشستگی داریم.
ساعدنیوز: در یک ماه اخیر بازار ارز، طلا و سکه دچار التهاب شدیدی شده است و پیرو آن گرانی برخی کالاهای اساسی معیشت مردم را با مشکلات جدی روبرو ساخته است. دولت آقای رئیسی با شعار "عدم گره زدن معیشت مردم به مسائلی همچون احیای برجام" به صحنه وارد شد و قول داد که با اصلاح ساختارهای اقتصادی، تحولی بنیادین را در عرصه معیشت و بازار رقم خواهد زد. بعد از گذشت حدود شش ماه از جراحی اقتصادی دولت، ما شاهد این هستیم که دلار به مرز 38 هزار تومان رسیده است و با توجه به عمر 16 ماهه دولت سیزدهم به عبارتی هر ماه 800 تومان با احتساب دلار 23 هزار تومانی تحویلی دولت آقای روحانی، افزایش قیمت در حوزه ارز داشته ایم. برخی تخمین می زنند که قیمت دلار در نیمه زمستان به 45 هزار تومان خواهد رسید. چه عواملی به اعتقاد حضرتعالی در افزایش قیمت دلار در این مدت نقش داشته است و با اصلاح کدام اشتباهات، دولت می تواند مدیریت بهتری بر بازار ارز داشته باشد؟
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه: بسم الله الرحمن الرحیم؛ در واقع، این دلار نیست که گران شده است، بلکه ارزش پول ملی ما در حال کاهش است. متأسفانه، افزایش نرخ ارز چندین سال است که در کشور وجود دارد و اگر ما اصلاحاتی در رویه هایی که در ادامه جزئیات آن را تشریح خواهم کرد، انجام ندهیم، این روند افزایشی ادامه خواهد یافت و طبعاً تبعات سنگینی هم برای اقتصاد و معیشت مردم در پی خواهد داشت. برای یافتن پاسخی برای این چالش باید بررسی کنیم ببینیم که چه عواملی در کاهش یا افزایش ارزش پول ملی نقش دارد؟ یکی از عواملی که در کاهش شدید ارزش پول ملی نقشی اساسی ایفا می کند، چاپ پول بدون پشتوانه است.
ما در کشور، هشت و نیم میلیون نفر حقوق بگیر داریم. 4 میلیون نفر کارمند، و 4 و نیم میلیون نفر بازنشسته؛ به عبارتی، با احتساب جمعیت 85 میلیون نفری در کشور، به ازای هر 10 نفر یک خانواده حقوق بگیر دولت هستند! منابع موجود و درآمدهای نفتی کفاف تأمین حقوق این افراد را نمی دهد. خب در چنین حالتی، آیا دولت می تواند حقوق کارمندان و بازنشستگان را پرداخت نکند؟ طبیعتاً خیر! دولت برای تأمین نقدینگی لازم جهت پرداخت حقوق این افراد به چاپ پول بدون پشتوانه روی می آورد. چاپ پول بدون پشتوانه هم به معنای کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ها و از جمله نرخ ارز است. در جاهای دیگر دنیا، به ازای هر 6 یا ۷ کارمند، یک بازنشسته وجود دارد؛ در حالی که در ایران، تعداد بازنشستگان، 500 هزار نفر از تعداد کارمندان هم بیشتر است! با پرداخت این حقوق ها با هم ارزش پول کاهش و تورم خواهد یافت. این در حالی است که ما شاهد رشد نرخ امید به زندگی از ۵۲ سال قبل از انقلاب به ۷۶ سال بوده ایم ولی سن بازنشستگی هیچ تغییری نکرده و بلکه در مواردی کاهش هم یافته است.
برخی از کشورهای اروپایی مثل آلمان و انگلستان سن بازنشستگی را به 67 سال افزایش داده اند و آمریکا آن را به 67 سال و 8 ماه افزایش داده است. طبیعتاً انتظار این است که برای کاهش بار تعهد مالی دولت، نیاز هست که سن بازنشستگی افزایش یابد ولی این طور نشده است. از سوی دیگر، کارمندان به دلیل گرانی و تورم خواهان افزایش حقوق هایشان هستند، در حالی که همین حقوق های موجود یکی از عوامل مهم تورم است چه برسد به این که مبالغی هم بر روی آن گذاشته شود. به بیان دیگر، کسانی که خواهان افزایش حقوق ها هستند، خودشان تورم و گرانی بیشتری را در جامعه رقم می زنند. کاهش ارزش پول ملی، گرانی، تورم فقط برای حقوق بگیران دردسرساز نیست، بلکه این موضوعات تبعات به مراتب سنگین تری را برای اقشار مستضعف و فقرا در جامعه در پی دارد. طبیعتاً دولت علاقمند به افزایش حقوق ها و تأمین سطحی از انتظارات رفاهی کارمندان است، ولی به دلیل همین چالش ها و تبعات به ضرر محرومان است که تعلل می کند.
دولت گفته است که قصد دارد با فروش اموال مازاد دولتی، بخشی از نیازهای خودش را برآورده سازد تا به چاپ پول بدون پشتوانه روی نیاورد. اما مسأله این است که روزی این اموال تمام خواهد شد، و حقوق کارمندان و بازنشستگان همچنان سرجای خود باقی است! اگر به همین روند ادامه دهیم، ممکن است به سرنوشت ونزوئلا دچار شویم و تورم های غول آسای هزاران درصدی را تجربه کنیم. بنابراین، نیاز مبرم به اصلاح رویه هایی همچون سن بازنشستگی داریم.
یکی دیگر از عواملی که در کاهش ارزش پول ملی تأثیر قابل توجهی دارد، افزایش تقاضای ارز در کشور است. افزایش در تقاضای ارز به معنای کاهش روزافزون ارزش پول ملی است. کسانی که جنس خارجی می خرند، خواه جنس خارجی ای که از مبادی قانونی وارد کشور شده باشد خواه جنس قاچاق، خواه جنس چینی خواه جنس غربی، باید بدانند که برای تأمین این کالا ارز مصرف می شود هرچند مصرف کننده به ریال قیمت کالا را پرداخت می کند. استفاده از جنس خارجی، ارزش پول ملی، اشتغال و اقتصاد کشور تولیدکننده آن جنس را تقویت می کند و اقتصاد آن کشور را به ضرر ایران پویاتر می سازد و ارزش پول ملی خود ما کاهش می یابد و اقتصاد و تولیدکننده داخلی به صورتی جدی آسیب می بیند. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند که روی خرید کالای ایرانی تعصب داشته باشید. به هر صورت، به بهانه های مختلف، مردم ترجیح می دهند که جنس خارجی بخرند و این مسأله وضعیت معیشت خود مردم را دشوارتر می سازد.
عامل دیگری که در کاهش ارزش پول ملی تأثیرگذار است، درآمد ارزش کشور است. اگر درآمد ارزی کشور بالا باشد، ارزش پول ملی ملی ما هم بالا خواهد بود اگر کاهش یابد، طبیعتاً به تبع آن، ارزش پول ملی نیز کاهش خواهد یافت. اگر در مصرف برق، گاز و بنزین صرفه جویی لازم در کشور به عمل آید، این حجم بالا از انرژی را دولت می تواند به 10 برابر قیمت به خارج صادر کند و درآمد ارزی قابل توجهی را کسب کند و همین موضوع می تواند باعث کاهش تورم و گرانی شود. عرضه و تقاضا در اقتصادهای سالم و متعادل تعیین کننده قدرت پول و اقتصاد هر کشوری با اقتصاد سالم است. ولی در کشور ما اینگونه نیست. در زمینه مصرف گاز، مجموع مصرف گاز ما مساوی مصرف نصف قاره اروپا است! ما یکی از ملت های مُسرف در دنیا در موارد متعدد هستیم. تازه وقتی در ایام سرما در کشور، مثل این روزها تأمین گاز با مشکل مواجه می شود، این تولید کننده است که قربانی می شود نه بخش خانگی! در حالی که در اروپا، در چنین شرایطی، کارخانجات به تولید خودشان ادامه می دهند و بخش خانگی است که باید صرفه جویی کند. آن طور که در رسانه ها منعکس شده، دولت آلمان به دلیل بحران موجود در حوزه تأمین گاز گفته است که بیش از 2 دقیقه نباید شهروندان زیر دوش آب گرم بمانند! به خاطر همین اسراف ها، تأمین گاز در برخی شهرهای شمالی ما با مشکل روبروست و وقتی دولت می خواهد از ترکمنستان گاز مورد نیاز این مناطق را وارد کند، باید به 10 برابر قیمت خریداری کند و به قیمت یارانه ای به مردم بدهد! این قصه پرغصه تقاضا در کشور ما است. وضعیت عرضه بدتر از این است.
فرهنگ کار در میان شهروندان ما بسیار ضعیف است. ساعت مفید کاری، وجدان کاری و انضباط اجتماعی بسیار ضعیف است. امام علی (ع) می فرماید: "بهترین تفریح کار است"؛ مردم ما اکثرا معتقدند که "بهترین کار تفریح است!" متوسط ساعت مفید کاری در ادارات دولتی 22 دقیقه و در کل کشور، 2 ساعت در روز است! آقای رئیسی از زمانی که به ریاست جمهوری انتخاب شده اند به صورتی خستگی ناپذیر کار می کنند. روزهای جمعه و تعطیل هم برای بازدید به سفر می روند. ما هم باید با همین ضرب اهنگ و جدیت وارد میدان شویم. نباید فقط جلوی تلویزیون لم دهیم و از وضعیت خراب اقتصاد بگوئیم، بلکه باید خودمان هم وارد گود شویم.
یکی دیگر از عوامل التهابات بازار ارز، فتنه ها و تخریب هایی است که صورت میگیرد. پیرو همین فتنه ها و به بهانه آنها، تحریم هایی از سوی دشمنان جمهوری اسلامی ایران بر کشور تحمیل می شود، و این تخریب ها و تحریم ها وضعیت را آشفته تر می کند. کسانی که به مسائلی اعتراض دارند، باید بدانند که با فتنه و آشوبگری و تخریب کار بدتر می شود. انعکاس همین تخریب ها، باعث فعال تر شدن دشمنان برای ضربه زدن به اقتصاد کشور می شود. ارزیابی هایی که تا به امروز از تخریب های صورت گرفته، به عمل آمده، حاکی از آن است که حداقل 17 هزار میلیارد آسیب مالی به کشور در این مدت از آشوب ها وارد شده است. آسیب سیاسی قابل ارزیابی با عدد و رقم نیست. یقیناً دشمنان ملت ایران نمیتوانند با این آشوب ها خللی به ثبات کشور وارد کنند، ولی همین تلقی تضعیف ثبات باعث افزایش قیمت ها می شود و این یعنی کاهش ارزش پول ملی، تورم، گرانی و تنش در معیشت، بازار و اقتصاد! اگر می خواهیم وضعیت کشور بهتر شود، همه باید به میدان بیائیم و برای بهبود اوضاع آستین بالا بزنیم. هرکس باید در جایگاه خودش، وظیفه اش را به بهترین وجه به انجام رساند.
هرچند انتقاداتی به عملکرد دولت دارم، و معتقدم در برخی موارد می شد بهترین از اینها عمل کرد، ولی معتقدم که عمده مشکلات خارج از اختیار دولت است. من معتقدم که دولت باید کوچک شود. سن بازنشستگی باید به 65 سال افزایش یابد. در تدوین بودجه 1401 دولت پیشنهاد افزایش دو سال به سن بازنشستگی داد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با آن مخالفت کردند.
به یاد داشته باشیم که حکومت امام علی (ع) که در رأس آن یک معصوم قرار داشت، با مشکلاتی مواجه بود و نهج البلاغه پر است از کلایه از مردمی که به وظایف خودشان عمل نکردند. بنابراین، باید توجه داشته باشیم که حتی اگر در رأس حکومتی یک معصوم هم قرار داشته باشد، و مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند، به اهداف خود نمی رسیم. هرکس باید از خودش بپرسد که وظیفه من چیست؟ مملکت به مانند یک کشتی پارویی است که دولت حکم کاپیتان آن را دارد و مردم پاروزن هستند. بهترین کاپیتان دنیا هم اگر پاروزنان کار خودشان را درست انجام ندهند نمی تواند کاری از پیش ببرد.
من معتقدم که دولت آقای رئیسی دولت پاکدست و کاردانی است. البته هستند کسانی که متهم به فساد هستند و کارشکنی هایی می کنند. ولی دولت آقای رئیسی قابل مقایسه با دولت آقای روحانی نیست و پیشرفت های چشمگیری داشته است. برای موفقیت این دولت همه باید به میدان بیائیم.
من معتقدم که حتی اگر برجام هم احیاء شود، فقط 10 درصد مسائل و مشکلات موجود حل خواهد شد. الباقی را چه کار کنیم؟! دشمن هیچگاه از دشمنی اش کاسته نمی شود.
ساعدنیوز: یکی از انتقادات جدی ای که به دولت از سوی برخی مطرح می شود، عدم اهتمام جدی دولت به حل مسأله پرونده هسته ای با طرف آمریکایی و احیای برجام است. گفته می شود که اگر دولت در همان ابتدای آغاز به کار، اولویت اولش احیای برجام بود، دلار 23 هزار تومانی حداقل تثبیت می شد و دیگر امروز شاهد رشد 15 هزار تومانی آن و ترس از دلار 50 هزار تومانی نبودیم. چقدر این نقد را منصفانه و برحق می دانید؟
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه: هم دولت آقای روحانی و هم دولت آقای رئیسی اهتمام کافی و جدی برای احیای برجام داشته و دارند. مشکل ازطرف مقابل است نه ما! ایران در مذاکرات قبل امتیازات نقدی را برای یک سری وعده های روی کاغذ دارد. ما به تمام تعهدات مان عمل کردیم و این طرف آمریکایی است که زیر میز می زند و حاضر نیست که تعهدات اش را عملی کند. مذاکره قوی یعنی چه؟ کسانی که ایده مذاکره قوی را مطرح می کنند یا عامدانه می خواهند دولت را تخریب کنند یا این که از روابط بین الملل سررشته ای ندارند. من معتقدم که حتی اگر برجام هم احیاء شود، فقط 10 درصد مسائل و مشکلات موجود حل خواهد شد. الباقی را چه کار کنیم؟! دشمن هیچگاه از دشمنی اش کاسته نمی شود.
چه کار کنیم که دشمن راضی شود؟ اگر خوزستان را در همان اول تقدیم صدام کرده بودیم، دیگر نیازی به 8 سال دفاع و خون و ایثار و شهادت نبود. آیا این منطق است؟ همین منطقی که باعث شده ایران از شتر تبدیل به گربه شود؟ رضاخان چقدر از خاک ایران را بخشید؟ محمدرضا شاه بحرین را چگونه از ایران جدا کرد؟ اگر مانده بود جاهای دیگری را هم می بخشید. این برای حفظ قدرت خودش بود و باز این کار را می کرد. وقتی آن زمان نمایندگان مجلس اعتراض کردند، هویدا گفت: بحرین عروسی بود که فرستادیم رفت خانه شوهر! این منطق ما است؟
ما هیچ قصور و کوتاهی در مذاکرات نداشتیم، بلکه این آمریکا است که حاضر نیست تضمینی برای انجام تعهداتش بدهد. این دور از مذاکرات برای فعال کردن گزینه ماشه است. هدف آمریکا از اول هم همین بود. والا همان طور که مرکل جدیداً درباره قرارداد مینسک گفته که از ابتدا هم قرار بر این نبود که این قرارداد اجرا شود و نهایتاً ملت مظلوم اوکراین قربانی ناتو شد، من هم معتقدم برجام هم برای اجرا نوشته نشده است. نه اروپا و نه آمریکا از اول هم قصدی برای اجرای تعهداتشان نداشتند. برخی می گویند اگر سفارت آمریکا را اشغال نمی کردیم و شعار مرگ بر آمریکا نمی دادیم به اینجا نمی رسیدیم! مگر اسناد لانه جاسوسی را نخوانده اند؟ در همان مدت 10 ماهی که بزرگترین سفارت کشور خارجی در ایران یعنی سفارت آمریکا، در ایران بعد از انقلاب حضور داشت کلی طرح برای فتنه افکنی در دست اجرا بود.
مگر سوریه شعار مرگ بر آمریکا می داد که به این روز افتاد؟ مگر مصدق آمریکا را دوست خود نمی دانست و دست یاری به سمت واشنگتن دراز نکرد؟ چه بلایی سر دولت ملی مصدق آوردند؟ معتقدم که هرکس عدم احیای برجام را به گردن ایران می اندازد، در زمین دشمن بازی می کند. اگر بدون ضمانت احیای برجام را قبول کنیم. دولت آمریکا اولین اقدامش فعال کردن گزینه ماشه و بازگرداندن تحریم های سازمان ملل برای نابودی ایران خواهد بود. آرزویی که به دل ترامپ ماند. او غصه می خورد که چرا قبل از خروج از برجام من گزینه ماشه را فعال نکردم و بعد خارج شوم. دولت بایدن می خواهد کار نیمه تمام ترامپ را تمام کند.
با همه این مسائل، کشور در زمینه های مختلف پیشرفت های خوبی داشته است. یکی از دستاوردهای قابل توجه دولت در این 16 ماه، حذف ارز ترجیحی نان، و جلوگیری از قاچاق آرد و گندم بود. به اندازه 25 میلیون نفر، تقلب در سیستم فشل ارز ترجیحی نان و گندم صورت می گرفته است. امروز مبلغ 300 الی 400 هزار تومان به حساب مردم ریخته می شود و این پول نصیب ملت می شود نه دلالان و قاچاقچیان و رانتخواران و این کار بزرگی است.