نیاز به عشق و دوست داشتن از نیاز های اساسی و مهم انسان است و به همین دلیل است که آدمی همواره به دنبال پیدا کردن فردی برای ارضای نیاز های عاطفی خود است. شاید به همین دلیل باشد که در بعضی مواقع به اصطلاح کور می شویم و چشمانمان را بر روی اشتباهات می بندیم.
درگیر روابط احساسی با یک فرد نامناسب و دور از دسترس شدن یکی از دردناکترین الگوهای ارتباطی است. اولین قدم مثبت در این زمینه این است که شما خودتان به این موضوع پی برده که انتخابهایتان اشتباه است و طرف مقابلتان را مقصر ندانید؛ این آگاهی میتواند به شما کمک کند. بدانید این مشکل خیلی از افراد است و به برنامهریزی احساسی ما از دوران کودکی بازمیگردد. ما در زندگی خود مسایلی داریم که درگیریهای زیادی برایمان به وجود میآورند و همگی کوله باری از مشکلات حل و فصل نشده دوران کودکی را با خود حمل میکنیم.شما افراد دور از دسترس را انتخاب کرده و دچار عشق به افراد نامناسب میشوید اگر:
در کودکی از جانب والدینتان احساس طردشدگی کرده باشید: شما ناخودآگاه این الگو را در بزرگسالی نیز دنبال میکنید و به دنبال کسی میروید که به نحوی نمیتواند کنار شما بماند.
اعتماد به نفستان بسیار اندک باشد: چنانچه در خانوادهای بزرگ شده باشید که بسیار آشفته و از هم پاشیده بوده است، اعتماد به نفس اندکی دارید چرا که دائم سرزنشتان میکردند، یا مورد آزار و اذیت قرار میگرفتید یا نادیده گرفته میشدید. به همین دلیل احساس میکنید استحقاق دوست داشته شدن را ندارید و همیشه خود را درگیر روابطی میکنید که دوباره همین احساس دوست نداشتنی بون و توجه و محبت ندیدن را برایتان تکرار کند.
از صمیمت میترسید: شما درگیر عشق به افراد نامناسب میشوید و با کسانی که دور از دسترس هستند وارد رابطه میشوید چرا که این راه بسیار خوبی است برای اینکه از نزدیکی و صمیمیت دوری کنید. چنانچه در کودکی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته باشید شاید تصمیم گرفته باشید هرگز به کسی نزدیک نشوید تا مبادا دوباره صدمه ببینید. یا ممکن است کسانی را انتخاب کنید که هرگز نمیتوانند به شما تعهد بدهند و این روشی است که ناخودآگاهانه انتخاب کردهاید تا درد و رنج کمتری بکشید.
تغییر مثبتی در فرد مورد نظر ایجاد نمیشود.
برنامه های زندگی دو نفر با همدیگر سازگار نیست.
هزینه ها به طور نامتعادلی از سوی یک نفر پرداخت میشود.
عادت های نادرستی در زندگی در حال شکل گیری است.
ارتباط با دوستان و خانواده کمتر شده است.
نوسانات زیادی در رابطه وجود دارد.
اهداف و معیارهای هر دو نفر از زندگی متفاوت است.
به طرف مقابل عادت کرده و جدایی را غیرممکن میدلنند.
رفتارهای یکی از طرفین، فرد مقابل را در جمع شرمنده میکند.
معذرت خواهی در رابطه اتفاق نمی افتد.
در زمینه نیاز های جنسی با همدیگر راحت نیستند .
در مقابل بیان خواسته ها از همدیگر ترس دارند.
وجود خستگی روحی و عاطفی
فردی که فقط به خواسته های فرد مقابل اهمیت میدهد و خودش را نادیده میگیرد.
ضمیر ناخواسته ما زمانی که حس می کند این انتخاب مناسبی برای ما است ماده های شیمیایی خاصی را ازاد می کند تا حس خوشحالی کنید. ولی مشکلی که موجود ضمیر ناخوداگاه زمانی که شخص در انتخاب فرد مرتکب اشتباه شود هم این احساسات را ارسال می کند. به عبارت دیگر در صورتی که اگاه نباشید و نتوانید احساسات خویش را کنترل کنید امکان دارد عاشق شخص نامناسبی شوید ولی اگر روی خودتان کنترل داشته باشید می توانید بدون این که تحت تاثیر احساساتتان قرار بگیرید شخص مناسبی را انتخاب کنید.
بسیاری از افراد به این موضوع آگاه هستند که عاشق آدم اشتباهی شدهاند و این رابطه مناسب آنها نمیباشد. اما نمیدانند که چگونه باید از رابطه بیرون بیایند تا هر دو نفر سختی کمتری را تحمل کند. اکثر این افراد زمانی که تصمیم به قطع رابطه میگیرند اگر ندانند چگونه رابطه را به پایان برسانند، آسیب بسیاری برایشان رقم میخورد. رابطه باید به همان خوبی که شروع شده تمام شود. البته این کار ساده نیست و نیاز به زمان و مهارت دارد. بهترین راه حل برای افراد کمک گرفتن از مشاوره شکست عشقی میباشد.
در یک رابطه نادرست، شما نمی توانید صادقانه اظهار وجود کنید. شریک عاطفی تان به افکار و نظرات شما گوش یا اهمیت نمی دهد و نمی توانید درباره احساسات خود صادق باشید. شما در رابطه ای غلط و نادرست قرار دارید، اگر شخصیت تان پایمال می گردد و از داشتن یک زندگی شاد، سالم و مثبت محروم هستید. به یاد داشته باشید که یک رابطه عاشقانه سالم باید باعث شکوفایی شما گردد، نه اینکه شما را مدفون کند.