همزادپنداری به معنی تاثیرپذیری یکسان است و فرد با الگوبرداری متقابل از رفتارهای فرد دیگر به صورت مشابه از محیط های خاصی تاثیر می پذیرد و این الگوبرداری به احساس شبیه به هم منجر می شود. بین فرد و همزاد مخصوص به خود، در بسیاری از موارد ارتباط روانی و عاطفی شکل می گیرد و این ارتباط در بیشتر موارد احساس می شود و همزادپنداری خود را بیشتر نشان می دهد.این احساس متقابل بدون دلیل خاصی در افراد تجربه می گردد و هر انسانی ممکن است در مواردی با همزاد خود حس متقابلی را دریافت کند.در چه مواردی همزاد پنداری بیماری تلقی می شود ؟
همزاد پنداری هنگامی ایجاد می شود که سه عامل : خواسته های شخصیت ها به اضافه ی انگیزه های آن ها به اضافه ی رفتارشان به درستی در کنار هم قرار بگیرند. در کنار هم قرار گرفتن درست این عوامل، فضایی را برای ما ایجاد می کند تا روند منطقی و یا احساسی که باعث شده شخصیت ها این گونه عکس العمل نشان دهند را بفهمیم. ما تنها در صورتی خواسته های شخصیت داستان و عکس العمل هایی که نسبت به آن دارد را درک می کنیم که بر اساس احساسات انسانی باشد. درست مانند عکس العمل ها و رفتار خودمان. اصولا مهم نیست شخصیت های داستان از چه جنسی باشند. ماشین مسابقه ای باشند یا حشرات یک دشت سرسبز توجه به همین نکته کافی است تا رفتار آن ها برای ما قابل درک باشد و سرنوشت و اتفاقاتی که برایشان می افتد برایمان اهمیت پیدا کند.
«همذات پنداری» چیست؟
اصطلاحی در روانکاوی است. فروید اصطلاح همانندسازی را تمایل به افزایش دادن احساس ارزشمند بودن، ازطریق متصل کردن خود به یک شخص، گروه، یا سازمانی که مهم به حساب می آیند قلمداد می کند. انتخاب مُد، موسیقی، مجلات یا کتاب ها، یا حتی طرز حرف زدن یا رفتارهای دیگر نیز می توانند نمونه هایی از همانندسازی باشند، به این شرط که فرد را از لحاظ روانی به افرادی که وی آنها را موفق، قدرتمند، یا جذاب می داند، نزدیک تر سازد. اگر به اصلِ آلمانیِ این اصطلاح نگاه کنیم، می توانیم بگوییم که در این مکانیسم دفاعی، فرد، هویّت یک شخص دیگر را، تا حدی، به خود می گیرد.پس:
همزادپنداری یعنی قرار گرفتن در شرایط محیطی یکسان با شخصی دیگر (=تاثیرپذیری یکسان)؛ و همذات پنداری «تاثیرگذاری» یکسان و مشابه، با الگوبرداری از رفتار شخصی دیگر است.همزادپنداری، شبیه شدن لحظه ای و گذراست؛ در حالی که همذات پنداری، شبیه دیگری شدن طولانی مدت تر و پایاست.عموماً همزادپنداری میکنیم. افرادی که همذات پنداری میکنن، غالباً نیاز به روانکاو دارند.
همزادپنداری در چه مواردی بیشتر تجربه می شود؟
در مواقعی که فرد با مشکلات روحی و روانی خاصی مواجه شود؛ با همزاد خود ارتباط بیشتری برقرار می کند که این ارتباط را بیشتر انسان ها احساس خواهند کرد.همزادپنداری به شباهت فرد از نظر روحی و بدنی به فرد دیگر تلقی می گردد که در موارد زیادی این میزان تشابه بیشتر نشان داده می شود و فرد شباهت خود را به همزاد بیشتر می کند.با شاد شدن انسان همزاد نیز احساس شادی فراوان می کند و تاثیر زیادی بر حالات فرد می گذارد. در این زمینه افراد با شخصیت هایی که به فرد شباهت دارد؛ خود را نزدیک تر می کنند و ارتباط مناسب و راحت تری را با این فرد برقرار کرده و بین فرد و همزاد شباهت ایجاد می شود.
هر انسانی دارای همزاد است و با توجه به باور پیشینیان همزاد، همراه فرد در دنیا زندگی می کند.در کل همزاد موجودی خارج از فرد محسوب نمی شود؛ بلکه همزادپنداری به قسمتی از وجود انسان اشاره دارد که به هیچ عنوان از فرد جدا نیست. در شرایط مشخص این عمل بیشتر احساس می شود و در این موارد خود را نشان می دهد و انسان ها وجود همزاد خود را تجربه می کنند.در موقعیت هایی که افراد با مشکلات بیشتری مواجه می شوند و مشکلات روحی و روانی بیشتری آنها را درگیر می کند همزادپنداری بیشتر تجربه می گردد. در شرایط استرس و افسردگی شدید احساس وجود همزاد و صحبت با خود به وجود می آید و این احساس در این موارد تشدید می شود.
در چه مواردی همزادپنداری به عنوان بیماری تلقی می شود؟
افرادی که در شرایط روحی و روانی سختی قرار دارند؛ با توجه به فشار عصبی شدیدی که تجربه می کنند، نجواهایی را احساس کرده و در گوش خود صداهایی می شنوند که در این موارد ممکن است با عامل صدایی که مشاهده نمی گردد نیز به گفت و گو بپردازند.در مواقع خاصی حالت روحی فرد باعث می شود که این وضعیت ادامه داشته باشد و حال بیمار بدتر از قبل گردد و افکار ذهن را به میزان بیشتری درگیر کند. افرادی که افسردگی شدید یا هجوم افکار بیشتری را تجربه می کنند و به درمان مشکلات روحی خود رغبتی نشان نمی دهند؛ بیماری آنها با شدت بیشتری ادامه می یابد و در زمان کوتاهی فرد از اطرافیان دور می شود و تنها با همزاد ارتباط برقرار خواهد کرد.