درباره کتاب اعلام یک قتل
کتاب «اعلام یک قتل» A Murder is Announced یک داستان جنایی معروف از «آگاتا کریستی» نویسنده ی معروف و محبوب انگلیسی است که اولین بار در ژوئن سال 1950 در انگلستان و پس از آن در ایالات متحده باقیمت تقریباً دو دلار به چاپ رسید. این اثر در دهه ی پنجاه میلادی به عنوان پنجاهمین اثر «آگاتا کریستی» منتشر و با استقبال خوبی روبه رو شد. این کتاب درباره ی ساکنان خیابان های دهکده ی چی پینگ کلگ هورن است که به مطالعه ی روزنامه بسیار علاقه دارند. جانی بات هر روز به غیر از جمعه ها دسته های روزنامه را جلوی خانه های این محله می گذارد. خانم سووتن هام پس از دریافت روزنامه ی صبحگاهی اش به دنبال خبر جدید و هیجان انگیزی به سرعت آن را ورق می زند. خانم سووتن هام در حالی که سر تیتر اخبار را با صدای بلند برای پسرش می خواند بر این باور است که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است اما لحظه ای مکث می کند. او با تیتری عجیب و کمی گران کننده روبه رو می شود، «یک قتل اعلام می شود. روز جمعه بیست و نهم اکتبر، ساعت شش و نیم بعدازظهر در لیتل پداکس. دوستان توجه داشته باشید این آگهی تکرار نخواهد شد.»
داستان «اعلام یک قتل» نوشته ی «آگاتا کریستی» یکی از داستان های جنایی کلاسیک بسیار زیبا و خواندنی است. در این اثر «خانم مارپل» Miss Marple یکی از شخصیت های برجسته و مشهور «آگاتا کریستی» حضور دارد و به کمک نبوغ و هوش برجسته اش سرنخ ها را در کنار هم قرار می دهد و معمای داستان را حل می کند. «کریستی» این داستان زیبا را در طی چند فصل به نگارش درآورده است که عبارت اند از:
- قتلی اعلام می شود.
- صبحانه در لیتل پداکس.
- ساعت شش و سی دقیقه
- هتل رویال اسپا
- خانم بلكلاک و خانم بانر
- جوليا، میتزی و پاتریک
- در میان حاضرین
- خانم مارپل وارد ماجرا می شود
- توجه به در
- پیپ و اما
- خانم مارپل به صرف چای می رود
- یک روز صبح در دهکده چپینگ کلگهورن.
- سیری در گذشته
- مرگ لذت بخش
- بازگشت سربازرس کراداک
- آلبوم عکس ها
- نامه ها
- بازسازی صحنه جنایت
- خانم مارپل مفقود می شود
- سه زن
- شب در خانه کشیش
خلاصه کتاب اعلام یک قتل
در یک آگهی روزنامه محلی در یک روستای کوچک، قتلی در محل خانهٔ زنی به نام لتیشا بلک لاک اعلام می شود. در ساعت مقرر و درحالی که تعدادی از اهالی روستا در محل گفته شده حاضرند، ناگهان برق ساختمان قطع می شود. در همین حین مردی با چراغ قوه در ورودی اتاق ظاهر می شود. پس از شنیده شدن صدای چند گلوله و هنگامی که برق مجدداً وصل می شود، حضار با جسد فرد چراغ به دست و اسلحه ای در کنار وی مواجه می شوند. پلیس برای یافتن راز قتل از خانم مارپل کمک می گیرد. در این بین شخصی دیگر از مدعوین و نیز دوست و هم خانه خانم بلک لاک نیز به قتل می رسند.خانم مارپل در نهایت قاتل را پیدا می کند.
درباره نویسنده کتاب اعلام یک قتل
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

قسمتی از کتاب اعلام یک قتل
خانم مارپل گفت:
- بله. مثلاً به ما کمک می کند به هویت واقعی اشخاص پی ببریم و بفهمیم آیا یک نفر واقعاً همان کسی که ادعا می کند، هست یا نه.
بعد ادامه داد و گفت:
- همین موضوع است که شما را نگران کرده، مگر نه؟ در واقع از زمان جنگ به این طرف، وضع دنیا به ویژه از این لحاظ دچار تغییرات اساسی شده است. مثلاً اگر همین دهکده چی پینگ کلگ هورن را در نظر بگیریم که شباهت زیادی به دهکده سینت مری مید دارد که من در آن زندگی می کنم، می بینیم تا پانزده سال پیش در اینجا همه همدیگر را می شناختند و می دانستند خانواده بانتری، در آن خانه بزرگ زندگی می کند، خانواده هارت نل، پرایس ریدلی و ودربی و غیره و غیره هم در جاهای دیگر. یعنی این ها کسانی هستند که به غیر از خودشان، پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، عمو و عمه شان هم قبلاً در اینجا زندگی می کرده اند و کاملاً همدیگر را می شناختند. اگر اتفاقاً تازه واردی می خواست به اینجاها بیاید و زندگی کند، باید حتماً یک معرفی نامه رسمی دولتی ارائه می کرد و هر وقت غریبه ای (واقعاً غریبه) و ناشناس وارد این جور دهکده ها می شد، مردم تا کاملاً به هویتش پی نمی بردند، آرام نمی نشستند.
بعد، آهسته سرش را تکان داد و در ادامه گفت:
اما حالا دیگر این طور نیست. روستاها و دهکده های کوچک و بزرگ پر از اشخاص غریبه است که بدون هیچ قیدوبندی در آن ها رفت وآمد و یا کار و زندگی می کنند. خانه های بزرگ به فروش رفته و کلبه ها تبدیل به چیز دیگری شده اند. مردم از هر جا وارد می شوند و شما با همه جور آدمی برخورد می کنید و اطلاعاتی که راجع به آن ها دارید، منحصر به چیزهایی است که خودشان می گویند. شما چیز بیشتری نمی دانید. آن ها اکنون از تمام نقاط دنیا، هندوستان، هنگ کنگ، چین، فرانسه، ایتالیا و یا جزایر کوچک و بزرگ دور و نزدیک وارد می شوند و هیچ کس هم آن ها را نمی شناسد. کسانی هم هستند که به علت فقر مالی به کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا مهاجرت کرده اند و بعد از مدتی کار و تلاش در آن کشورها با مقداری پس انداز به کشور مراجعت کرده اند و درباره آن ها هم کسی چیز زیادی نمی داند. امروزه شما می توانید سوغاتی هایی از نقاط مختلف دنیا مثل ظروف برنجی، هندی، نوشیدنی تایلندی یا عکس هایی از کلیساها، کتابخانه ها و جاهای دیدنی کشورهای دیگر در خانه تان داشته باشید، مانند خانم هینچ کلیف و مورگانروید که بعضی از این چیزها را در خانه شان دارند. به هر حال، دنیا عوض شده و دیگر مثل سابق نیست که همه همدیگر را می شناختند و حتی از جزئیات زندگی یکدیگر خبر داشتند.
شناسنامه کتاب اعلام یک قتل
- نویسنده: آگاتا کریستی
- ترجمه: محمدعلی ایزدی
- انتشارات: هرمس
- تعداد صفحات: 362
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
معرفی کتاب پرده اثر آگاتا کریستی










































