معرفی رمان اتاق شماره ۶ اثر آنتوان چخوف

  دوشنبه، 17 خرداد 1400   زمان مطالعه 11 دقیقه
معرفی رمان اتاق شماره ۶ اثر آنتوان چخوف
کتاب اتاق شماره ۶ اثر داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس روسی آنتوان چخوف است که در زمان حیاتش بیش از ۷۰۰ اثر ادبی خلق کرد. چخوف را مهم‌ترین نویسنده در زمینه داستان کوتاه می‌دانند و وی را پس از شکسپیر، بزرگترین نمایش‌نامه‌نویس نیز می‌دانند. چخوف در ۴۴سالگی بر اثر بیماری درگذشت.

درباره کتاب اتاق شماره ۶

اتاق شماره ۶ داستانی کوتاه اثر آنتوان چخوف است که اولین بار سال ۱۹۸۲ در یکی از نشریات کشور روسیه منتشر شد. چخوف در این داستان فضای یک بیمارستان روانی را ترسیم کرده است. در اتاق شماره ی ۶ این تیمارستان ۵ بیمار حضور دارند و پزشکی به نام آندری یفیمیچ مسئول رسیدگی به آن هاست. چخوف حالات روانی هر ۵ نفر را برای خواننده توصیف می کند و سعی می کند گفت وگوهایی را شکل دهد.

بیماری به نام ایوان دمیتریچ گروموف سوژه ی اصلی این ماجراست. او مردی است که قبلاً مأمور دادگاه بوده و الان این توهم را دارد که بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد دنبالش هستند و قصد دستگیری اش را دارند. داستان با ورود یک پزشک جدید به بیمارستان شکل تازه ای به خود می گیرد، او مشکوک شده است که خود پزشک نیز ممکن است سلامت روانی اش را از دست داده باشد.

اتاق شماره ۶ داستان کوتاهی است که در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد و بارها و بارها در قالب یک اثر مستقل یا در مجموعه آثار چخوف ترجمه و منتشرشده است.

خلاصه داستان اتاق شماره ۶

اتاق شمارة ۶ ” داستان تلخ زندگی بیمارانی است در بخش روانی یک بیمارستان، که در میانشان جوان اندیشمندی دچار توهم و عذاب های روحی به سر می برد. دکتر معالج او «آندره راگین» در یکی از ملاقات هایش پی می برد که بیمار جوانش تنها فرد عاقلیست که در سراسر آن شهر می توان با او به گفتگو نشست. دیدارهای مکرر آنها و بحث پیرامون مقولات مهم فلسفی ـ اجتماعی باعث می شود تا دکتر راگین را هم یک دیوانه بشمارند و با توطئه و دسیسه به سکونت در همان اتاق وادارند.
موضوع مهم و عمیق این اثر آنتون پاولویچ چخوف ـ به طور نمادین ـ پرداختن و تصویرِ زوال و انحطاط روحی و اجتماعی در زندگی سرزمین روسیه در واپسین سالهای قرن نوزدهم است. داستان اتاق شماره ۶ اینگونه اتفاق می افتد که :
در یکی از اتاق های بیمارستان – که وضع مناسبی ندارد و مخصوص دیوانگان است – پنج نفر هستند . مویسیکاتنها دیوانه ای است که می تواند به راحتی از بیمارستان خارج شود.یکی دیگر از این دیوانگان ،"ایوان دمیتری گروموفاست .او پیش از این، دادستان استان داری بود. یک روز هنگامی که از کوچه ای می گذشت دو زندانی را دید که به زنجیر کشیده شده اند.این موضوع او را به این اندیشه واداشت که مبادا او را نیز به اشتباه به زندان بیفکنند.او به مرحله ای رسید که به همه شک داشت تا این که روزی بخاری سازان را با مأموران آگاهی اشتباه گرفت. دیوانه وار از خانه بیرون زد و به دویدن پرداخت. حالت شگفت او مردم را دچار تردید کرد تا این که وی را گرفتند و به خانه بردند. دکتر "آندره یفی میچ "را صدا زدند .دکتر آمد و ایوان را به بیمارستان و اتاق شماره ی شش فرستاد .
دکتر آندره یفی میچ در جوانی به علوم دینی بسیار علاقه مند بود؛ ولی به دلیل مخالفت پدرش، در رشته ی پزشکی تحصیل کرد .یکی از دوستانش میخاییل بود که هر چند گاه یک بار نزد وی می آمد و به گپ زدن می پرداختند.روزی دکتر آندره هنگامی که برای تهیه کفش برای مویسیکا نزد "نیکیتا" ی دربان رفته بود ، ناگهان ایوان دمیتری را دید. ایوان رفتاری خشونت آمیز داشت ولی بعد از لحظاتی با هم گرم گفت و گو شدند .از آن پس ، هر روز دکتر پیش ایوان می رفت و مشغول صحبت می شدند .
دکتر "خابوتوف"– که تازه به آن بیمارستان آمده بود – یک روز حرف های رد و بدل شده بین آندره و ایوان را شنید. شگفت زده شد و رفت .آندره از هنگام دیدارش با ایوان، خود را در محیطی رمزآلود و اسرار آمیز احساس می کرد .
در ماه اوت او را به استان داری فراخواندند و به بهانه ی تعمیر داروخانه از او پرسش های کردند تا ببینند آندره یفی میچ از حالت طبیعی خارج شده یا نه.وقتی دکتر از این امر آگاه شد، خشمگینانه آن جا را ترک کرد و به منزل رفت .در همین هنگام میخاییل نزدش آمد و از وی خواست که با هم به مسافرت بروند.دکتر ابتدا مخالفت کرد ولی سرانجام ستعفایش را اعلام کرد و با هم به مسکو قدم گذاشتند .
میخاییل در نظر آندره اخلاق خوبی داشت؛ ولی پر حرف و قمار باز بود .او پول هایش را در قمار باخت و از آندره پول گرفت .سپس به شهر خود بازگشتند .آندره که اندوخته ای نداشت کم کم فقیر شد . میخاییل و دکتر خابوتوف از وی خواستند که برای بهبودش به بیمارستان برود .آندره خشمگینانه آن ها را از خانه اش بیرون انداخت .پس از رفتن آن ها از کارش پشیمان شد .برای پوزش خواهی نزد میخاییل رفت.با هم صحبت کردند و در پایان ،آندره پذیرفت که برای درمان به بیمارستان برود .

چندی بعد خابوتوف به آن جا آمد و به بهانه ای او را به بیمارستان برد و در اتاق شماره ی شش بستری کرد.دکتر آندره نخست واکنشی نشان نداد؛ ولی هنگامی که خواست از آن جا بیرون برود با مخالفت سرسختانه ی"نیکیتا"ی نگهبان رو به رو شد .دکتر با سخنی ناسزا گونه از وی خواست که مانعش نشود؛ اما نیکیتا رفتاری دیگر بروز داد .به داخل رفت و دکتر آندره را تا می خورد،زیر مشت و لگد گرفت.
دکتر آندره پس از این حادثه دیگر نه صحبت می کرد و نه غذا می خورد تا این که در اثر سکته ی مغزی جان سپرد .

درباره نویسنده کتاب اتاق شماره ۶

آنتون پاولوویچ چِخوف (زادهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در تاگانروگ – درگذشتهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۰۴) پزشک، داستان نویس، طنزنویس و نمایش نامه نویس برجستهٔروس است هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید.[۲] او را مهم ترین داستان کوتاه نویس برمی شمارند و در زمینهٔ نمایش نامه نویسی نیز آثار برجسته ای از خود به جا گذاشته است.
آنتون پاولوویچ چِخوف (Anton Chekov) نویسنده ی روس متولد 29 ژانویه 1860 در روسیه است. او در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدر چخوف که در راس این خاندان قرار داشت فردی به شدت خشک و مذهبی بود تا حدی که فرزندانش را تنبیه بدنی می کرد. او پسرانش را مجبور می کرد که هر یکشنبه همراهش به کلیسا بروند.
آنتوان در نیمه ی سال 1880 در رشته ی پزشکی تحصیلاتش را آغار کرد، این سال همان سالی بود که نخستین نوشته او به چاپ رسید. اولین نوشته ی چخوف به گفته ی خودش متنی 15 خطی بود که در نشریه دراگون فلای منتشر شد. این نوشته در واقع داستان کوتاهی به نام نامه ی ستپان ولادمیریچ اِن، به همسایه ی دانشمندش دکتر فردریخ است. چخوف در سال 1884 از دانشگاه مسکو در رشته ی پزشکی فارغ التحصیل شد و در همان سال جهت طبابت به اطراف مسکو رفت. با وجود اینکه چخوف بعد از فارغ التحصیلی از رشته ی پزشکی به عنوان یک نویسنده و داستان نویس مشغول به کار شد، اما علم پزشکی او سبب شد که نقش پزشک در داستان هایش یک نقش تکرار شونده باشد.
آنتوان چخوف از اوایل سن 24 سالگی، نخستین نشانه های بیماری سل یعنی سرفه های خلط دار را در خود مشاهده کرد. چخوف در 16 ژوئن سال 1904 همراه با همسرش برای درمان به کشور آلمان رفت. اما این سفر برای او مفید نبود و بیماری مهلک او را بهبود نبخشید. آنتوان چخوف، نویسنده ی شهیر روسی در ساعات اولیه روز 15 ژانویه سال 1904 در نبرد با بیماری سل، جان خود را باخت. همسرش اولگا کنیپر لحظه ی مرگ آنتوان را به این شکل توصیف می کند: «دکتر او را آرام کرد. سرنگی برداشت و کامفور تزریق کرد؛ و بعد دستور شامپاین داد. آنتون یک گیلاس پر برداشت. مزه مزه کرد و لبخندی به من زد و گفت «خیلی وقت است شامپاین نخورده ام.» آن را لاجرعه سرکشید. به آرامی به طرف چپ دراز کشید و من فقط توانستم به سویش بدوم و رویش خم شوم و صدایش کنم. اما او دیگر نفس نمی کشید. مانند کودکی آرام به خواب رفته بود.»

قسمتی از کتاب اتاق شماره ۶

آه، چرا انسان زندگی جاودان ندارد؟ این همه شیارها و کانون های مغز به چه درد می خورند، قوه ی بینایی، گفتار، احساس، نبوغ به چه درد می خورند اگر قرار است همگی بروند زیر خاک و در نهایت به همراه پوسته ی زمین سرد بشوند و بعد میلیون ها سال بدون معنا و بدون هدف همراه زمین دور خورشید بچرخند؟ برای سرد شدن و چرخیدن که هیچ لازم نیست انسان را با این عقل والا و تقریبا الهی از نیستی آورد و بعد، انگار برای ریشخند کردنش، دوباره او را به گل تبدیل کرد.

لعنت به این زندگی! از همه تلخ تر و ناراحت کننده تر این است که در آخر این زندگی به خاطر رنج ها هیچ پاداشی نصیب آدم نمی شود، بر خلاف اپرا هیچ صحنه های باشکوه پایانی نیست بلکه فقط مرگ است.

جامعه به هیچ چیز والا علاقه و کشش ندارد و گرفتار زندگی بی معنا و پیش پاافتاده ای است که سعی می کند با زور، با دورویی و فسادی زننده به آن تنوعی ببخشد؛

مردمی که حرفه شان با رنج و بدبختی دیگران راتباط دارد، مثل قضات، ماموران پلیس و دکترها با گذشت زمان در اثر عادت چنان آبدیده می شوند که اگر خودشان هم دلشان بخواهد، نمی توانند با ارباب رجوعشان رفتار غیررسمی داشته باشند؛ از این نظر هیچ فرقی با دهقانی ندارند که در حیاط پشتی گوسفند و گوساله سر می بُرد و اصلا متوجه خون نمی شوند. در رفتار رسمی و فاقد احساس هم برای محروم کردن یک انسان بی گناه از کلیه حقوق اجتماعی و محکوم کردنش به اعمال شاقه، قاضی فقط به یک چیز احتیاج دارد: زمان. فقط زمانی برای رعایت بعضی تشریفات که بابت آنها به قاضی مواجب می دهند، و بعد همه چیز تمام است.

اصلا فکر کردن به عدالت هم مسخره است وقتی جامعه هر خشونتی را یک ضرورت عاقلانه و هدفدار می شمرد و هر رحم و شفقتی، مثلا حکم تبرئه، به غلیان احساس نارضایتی و انتقام جویی منجر می شود.

تعالیمی که مبلّغ بی اعتنایی به ثروت و رفاه باشد، مبلّغ خوار شمردن رنج و مرگ، اصلا برای اکثریت قریب به اتفاق آدم ها قابل درک نیست، چون این اکثریت نه با ثروت آشناست نه با رفاه. خوار شمردن رنج و مرگ هم برای آنها در حکم خوار شمردن خود زندگی است، چون تمام وجود انسان از احساساتی تشکیل شده مانند گرسنگی، سرما، رنجش، محرومیت و ترس هاملت وار از مرگ. تمام زندگی در همین احساس هاست: آنها ممکن است بر آدم سنگینی کنند، می توان از آنها نفرت داشت، ولی نمی شود خوار شمردشان. بله، به این ترتیب تکرار می کنم: تعالیم ریاضت طلبان هرگز نمی تواند آینده ای داشته باشد، در عوض، همان طور که می بینید، از اول قرن تا امروز چیزهایی که در حال پیشرفت هستند مبارزه است و حساسیت در برابر درد و توانایی پاسخ دادن به عوامل تحریک کننده.

عقل تنها منبع موجود برای لذت بردن است. ولی چشم و گوش ما در این دور و بر نشانه ای از عقل نمی بیند و نمی شنود، یعنی ما از لذت محرومیم. البته کتاب داریم، ولی این اصلا جای مصاحبت و گفت وگوی رو در رو را نمی گیرد. اگر اجازه بفرمایید تشبیه ضعیفی بکنم، می شود گفت کتاب ها مثل نت هستند، در حالی که گفت و گو مثل آواز است.

شناسنامه کتاب اتاق شماره ۶

نویسنده: آنتوان چخوف

مترجم: آبتین گلکار

ناشر: هرمس

تعداد صفحات: 92


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
لحظه باورنکردنی شکار یک عقاب توسط خرس گرسنه در نوک درخت!+ فیلم (1 نظر) فراجا: مأمور خاطی پلیس بازداشت و معلق از خدمت شد (1 نظر) استقبال عجیب دانش آموزان دختر از شهردار زنجان+عکس/ به صف شدن دختران برای تعظیم؟ (1 نظر) رونمایی از چهره هانیه غلامی در 22 سالگی وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل شد / چقد ظریف و زیباست (1 نظر) شهرداری کرمانشاه مجسمه پاندای کونگ‌فوکار را به آغوش مردم ایران بازگرداند/ رفته میکاپ کرده اومده😂+عکس (1 نظر) لوازم آرایش یک خانم شاغل که همیشه باید با خود داشته باشد (1 نظر) فرح پهلوی در چه شرایطی برای سگ سالومه مجری منوتو گریست؟ + ویدئو (1 نظر) استایل جذاب و جوان‌پسند داریوش فرضیایی، عموپورنگ خوش انرژی در 50 سالگی/ ماشاءالله پوستش چقدر صافه+عکس (1 نظر) از واکنش همایون شجریان به خیانتش تا صف طولانی امضای سروش صحت در حواشی داغ امروز سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 اعتراف چندش و عجیب اهالی قبیله آدم‌خوارها: من گوشت یک مرد و یک زن را خورده‌ام!+ویدیو فال انبیاء روزانه پنجشنبه 27 اردیبهشت ماه 1403 سلفی بامزه و سر صبحی شبنم قلی خانی با دختر یکی یدونه‌اش، شانا خانوم+عکس/ ماشالله بزرگ شده😍 طراحی چهره رهبر معظم انقلاب بر روی برگ درخت توسط این هنرمند+ویدئو/ منحصربفرد و بی نقص عکسی از درختکاری آیت الله جنتی در حیاط شورای نگهبان بررسی جذابیت های آلمان برای مهاجرت با موسسه مهاجرتی میرداماد
دیگران می‌خوانند   
استوری عاشقانه و جذاب مونا کرمی از همسرش سپند امیرسلیمانی/ تابلوی دیواری چقدر خاص و شیکه+عکس عاشق‌ترین و رمانتیک‌ترین حیوانات جهان را بشناسید+عکس نگاهی به خانه جذاب و شیک عموپورنگ و ننه نقلی و رونمایی از عکس آتلیه‌ای زیباشون+عکس (ویدئو) نحوه درست کردن یک دسر خوشمزه آلمانی با توت فرنگی و شیر (عکس) تیپ و چهره جدید «بابا پنجعلی» سریال پایتخت در مراسم تولد ایرج طهماسب تمسخر و خنده های ارژنگ امیرفضلی از نحوه پر کردن چاله های خیابان در کانادا+ویدیو فال انبیاء روزانه یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 ماجرای باقلوای یزدی دستپخت مادربزرگ رهبر معظم انقلاب نقاشی 400 ساله‌ای که یک پادشاه را «عاشق» کرد التماس سگ به پاکبان برای نجات توله های گرفتارش در آب بی جواب نماند+ویدئو/ مهربانی مهم ترین اصل انسانیت است... شباهت بی حد و اندازه پسر خوشتیپ و جذاب دانیال حکیمی به آقای بازیگر/ خندیدنشون هم کپی همدیگه هست+عکس تصویری از پسر قدبلند، مو فرفری و ریش دار کمند امیر سلیمانی در کنار دایی جان/ ماشالله چه بزرگ شده پشت صحنه جالب و دیدنی نماز خواندن شاهرخ استخری در سریال فاصله ها+ویدیو جواب قابل تامل آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره مسئله ترسیدنشان از مرگ+ویدیو نگاهی به تاج کیانی و کمربند زرین و لوکس ناصرالدین شاه قاجار+عکس سی امین سالگرد ازدواج مرجان صفابخش و همسرش مرحوم آرش میراحمدی بر مزارش +ویدئو غوغای اجرا و گیتارنوازی بی‌نظیر عرفان طهماسبی با آهنگ شدم سرگشته حیرانت ای دوست/ از شنیدنش محاله سیر بشید+ویدیو تجربه زندگی متفاوت در عربستان سعودی از زبان جورجینا نامزد رونالدو حال خوب زهره حمیدی بعد گذراندن دوران شیمی درمانی در کنسرت جدید محسن ابراهیم زاده +ویدئو وقتی میخوای فیلم آموزش خانه داری ضبط کنی اما همه جا رو به گند میکشی+ویدیو/ اینجا باید گفت تا آموزشهای بعدی خدا نگهدار😂 نوشته تحسین برانگیز روی شیشه مغازه یک شاطر تهرانی که نان رایگان میدهد/ دست مریزاد+عکس فال شمع روزانه امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 وزارت ارشاد ناشران مجازی را غافلگیر کرد تقویت میل و عملکرد جنسی با این 10 ماده غذایی شگفت انگیز! فال قهوه با نشان روز یکشنبه 30 اردیبهشت ماه 1403 فال روزانه امروز یکشنبه 30 اردیبهشت ماه 1403 فال حافظ با تفسیر امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403+فیلم کبد چرب را با این میوه های شگفت انگیز درمان کنید! چگونه از افتادگی سینه‌ها جلوگیری کنیم؟ نگاهی به تیپ جوان پسند و امروزی احمدرضا عابدزاده در مراسم عروسی دخترش نگار+عکس/ بهش میخوره داماد باشه تا پدر عروس هم اکنون بارش شدید تگرگ در حرم رضوی/ مردم در منازل خود بمانند حیرت کاربران از صدای بهشتی و دلنشین فرشید نوابی مهران در سریال جدال با سرنوشت / شاهکار دیدنی آقای بازیگر سلفی عابدزاده با ستاره دربی 6 تایی رونمایی از خانواده جدید ستاره سادات قطبی و بچه های قد و نیم قد! چه خانواده پرجمعیتی+عکس فال ابجد روزانه یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 راه اندازی خط تولید آب معدنی {0 تا 100 هر آنچه باید بدانید!} جدیدترین ویدئو از وضعیت خیابان های مشهد بعد از بارش سیل آسا ویدیوی عجیب که در یک روز 12 میلیون لایک گرفت؛ خوردن یک ظرف 100 لیتری پُر از توت‌فرنگی در 12 ساعت+ویدیو سفر به ترکیه با بودجه محدود روش آسان طرز تهیه ترشی گوجه سبز با رب انار
منتخب روز