بیوگرافی امیر نوری
امیر نوری متولد 6 شهریور 1363 در تهران، بازیگر است. دیپلم دارد، پدرش کارمند شرکت واحده بود که در سال 91 فوت کرده است و مادرش خانه دار است، فقط سه خواهر دارد و خودش فرزند سوم خانواده است، عضو فوتبال و والیبال تیم هنرمندان است.
ازدواج
امیر نوری هنوز ازدواج نکرده و مجرد است.
بازیگری از زمین های خاکی …
یه روز که داشتم فوتبال بازی می کردم یه سری بچه به همراه دوربین فیلمبرداری و یه گروه به آنجا آمدند آن زمان کمی از الان چاق تر بودم، بگذریم، آقایی پیش من آمد که بعدها فهمیدم نامش فریدون حسن پور می باشد و کارگردان است، به من گفت : در فیلم من بازی می کنی، گفتم نه بابا حوصله ندارم روز بعد بازهم با تعدادی از بچه ها همانجا آمدند و وقتی فهمیدم برای بچه ها مرخصی از مدرسه گرفتند، گفتم حالا که آنها مدرسه نمی روند من هم بازیگر می شوم و از همانجا بود که به بازیگری روی آوردم.
شروع حرفه ای + شهرت
من از سال ۷۲ و زمانی که ۹ ساله بودم، بازیگر شدم اما بینندگان تلویزیونی با من در سال 1380 و سریال یادداشت های کودکی و پس از آن در بدون شرح سال 80 آشنا شدند از بازیگری راضی ام فکر می کنم بازیگری بهترین شغل دنیاست، چون در آن واحد می توانی چند شغل داشته باشی وقتی یک بازیگر نقشی را بازی می کند، یعنی برای مدت زمانی شغل آن نقش را می پذیرد
شغل دوم
شغل دیگری هم دارم که رستوران داری است.
علاقه به سفر
خیلی زیاد. من عاشق سفر کردن هستم و هر وقت فرصتی داشته باشم ، به سفر می روم ، تقریباً به تمام ایران سفر کرده ام یعنی به بیشتر استان ها رفته ام ، اما در کنار ایرانگردی ، جهانگردی چندان نداشته ام و فقط به چند کشور حوزه خلیج فارس سفر کرده ام .
طرفدار استقلال بودم !
طرفدار استقلال بودم اما حالا بی طرف شدم چون در آن مقطعی که استقلال را دوست داشتم، عاشق بازیکنان آن نسل بودم.
اوقات فراغت
با کتاب خواندن و گوش دادن به موسیقی و یادگیری آن ، وقتم را می گذرانم و گاهی اوقات هم با دوستانم هستم و بیشتر در کنار خانواده ام روزها را سپری می کنم.
حضور در خط مقدم جنگ با داعش
امیر نوری، بازیگر کشورمان که مدتی در فلوجه به سر می برد عنوان کرد. من نه بخاطر عراق نه سوریه نه پول نه عکس نه کار نه مطرح کردن خودم نه برای سیاست نه تبلیغات، نه یخچال نه کولر نه و … فقط فقط بخاطر ایران و مردمم آمدم، آمدم که از طرف مردم به مدافعان خسته نباشید بگم و دستشون و ببوسم.
تهدید داعش
حضور او در فلوجه در کنار مدافعان حرم، سرو صدای زیادی به پا کرده تا جایی که او حتی در برخی صفحات مجازی متعلق به اعضای داعش تهدید شد.
خاطره با علی صادقی
یه ۲۰۶ خریده بودم، با علی تماس گرفتم و گفتم علی یه ماشین خریدم، گفت : بیا دنبالم گفتم : مگه خودت ماشین نداری، می خواهی راننده هم استخدام کنی گفت بیا تا بهت نشون بدم ماشین چیه ؟ وقتی به خانه اش رسیدم، دو تا بلندگو دیدم که اندازه یخچال بود، هر کدومش ۱۵ میلیون تومان قیمت داشت از تعجب داشتم شاخ در می آوردم، منو بگو که کلاس اتومبیلم را می گذاشتم.