شیخیّه کرمان یکی از فرق انحرافی در جهان تشییع میباشد که خود را از پیروان شیخ احمد احسائی میدانند و معتقد به توحید، نبوت، امامت و رکن رابع هستند. یکی از فرقه هایی که از عقاید شیخیه جدا شد نیز فرقه بهائیت هست که در زمان خودش رشد چشم گیری نیز پیدا کرد و خود را از پیروان میرزا حسین علی نوری ملقّب به بهاءالله میدانستند.
رکن رابع به این معناست که در هر عصری شخصی برای وساطت میان امام زمان و مردم آن عصر نیاز هست در حالی که این عقیده در نزد شیعیان بنابر توقیع شریف امام زمان عج به نائب چهارم خودشان جناب سمری باطل شمرده شده است.
در توقیع اینگونه وارد شده است که:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی بن محمد السمری اعظم الله اجر اخوانک فیک؛ فانک میت ما بینک و بین سته ایام فاجمع امرک و لا توص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التامه فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره و ذلک بعد طول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جورا و سیاتی شیعتی من یدعی المشاهده. ( و الارتباط بالامام الغائب بعنوان النائب الخاص). الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم؛
به نام خداوند بخشنده مهربان
ای علی بن محمد سمری! خداوند در سوگ فقدان تو پاداشی بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینی خود مگمار. دروان غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم خواهد بود. افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی بکند، دروغگو و افترا زننده است و هیچ حرکت و نیرویی جز به خداوند عظیم نیست.»
شیخ صدوق، کمال الدین و اتمام النعمه، ص516
انجمن حجتیه از گروههای فعال معاصر در حوزۀ مهدویت با دیدگاههای ویژه است که در راستای مقابله با عقائد انحرافی بهائیت و به ریاست شیخ محمود ذاکر زاده تولائی در مشهد شروع به فعالیّت کرد اما پس از مدتی خود نیز از اهداف اش منحرف شد.
یکی از اصلی ترین عوامل انحراف این انجمن آشنایی شیخ حلبی با تفکّرات و اساتید مکتب تفکیک آن زمان مشهدمقدس از جمله میرزا مهدی اصفهانی بوده است.
مخالفت این انجمن با تشکیل هرگونه حکومتی قبل از تحقق ظهور و مساوی دانستن حکومت های قبل ظهور با حکومت های طاغوتی که بنابر این تفکّر خود در زمان قبل و بعد از انقلاب هیچ حمایت و همراهی با انقلابیون و امام خمینی رحمه الله علیه نداشتند و کسانی را که با سیاست آمیخته می شدند از انجمن طرد می کردند.
جدایی دین از سیاست یا همان سکولاریسم برخلاف فرمایش امام خمینی ره که سیاست را عین دیانت میدانستند و جوانان متدیّن و انقلابی را امر به مشارکت در امور حکومتی و سیاسی می نمودند.
عدم اعتقاد این انجمن به ولایت فقیه در زمان غیبت امام زمان به گونه ای که شهدای هشت سال دفاع مقدّس را که طبق فرمان و فتوای امام خمینی ره راهی جبهه شده بوده اند را نعش خطاب میکرده اند!
با فاصله 5 ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجمنی ها شروع به تغییراتی در اساسنامه خودشان کردند از جمله اینکه:
به ظاهر شروع به موافقت با حکومت اسلامی وقت ایران کردند تا در جامعه و از طرف مردم طرد نشوند.
ممنوعیّت ورود در مناصب سیاسی و حکومتی برای اعضای انجمن برداشته میشود تا عملیات نفوذ انجمن در بدنه حکومت امکان یابد، تا جایی که خود شخص شیخ محمود حلبی برای شرکت در مجلس خبرگان رهبری ثبت نام میکند اما رای نمی آورد.
چرخش دیدگاه انجمن راجع به مسئله ولایت فقیه قبل و بعد از انقلاب 180درجه باهم متفاوت است به گونه ای که انجمن طی بیانیه ای اعلام میدارد که هرکسی که معتقد به ولایت فقیه نباشد اصلا شیعه نیست!
پرویز ثابت رئیس ساواک حکومت پهلوی
حبیب الله ثابت معروف به پاسال رئیس رادیو و تلوزیون پهلوی
منصور روحانی رئیس اداره آب و برق و کشاورزی پهلوی
عباس آرام وزیر امورخارجه پهلوی
غلامرضا کیان پور وزیر ادراه دادگستری پهلوی
دکتر منوچهر شاهگلی وزیر بهداشت و سلامت پهلوی
منصور هویدا که 14سال نخست وزیر پهلوی بود.
باید مراقب نفوذ بهائیت در مناصب و دستگاه های حکومتی و حیاتی کشور بود چرا که در بزنگاه های حیاتی و در نیازمندی هایی که کشور به حمایت همه جانبه خواهد داشت چنین اشخاصی که متدینین غیرانقلابی هستند نمی توانند برای انقلاب و اسلامی مفید فایده باشند.
گفتنی است که نفوذ انجمنی ها در دولت های آقایان خاتمی و احمدی نژاد و روحانی خیلی بوده است به طوری که آقای مسیح مهاجری مدیر روزنامه جمهوری اسلامی مینویسد که کابینه دولت آقای حسن روحانی حیاط خلوت انجمنی ها بوده است!