جوک های خنده دار
همانطور که شاهد هستیم بیشترین جوکها و مطالب طنز و خنده دار بین کاربران به اشتراک گذاشته می شود در ادامه چند مورد از جوک های خنده دار که در این فضا به اشتراک گذاشته می شود را در این بخش از سرگرمی در اختیارتان گذاشته ایم.
آدیداس اصل
فروشی
.
.
از مسجد برداشتم
قیمت توافقی….☺️😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
تنها افتخار و موفقیت من تو زندگیم اینه یه بار یه پورشه پانامرا زد تو خیابون مث آشغال پخشم کرد
.
.
.
.
انقدر ذوق داشتم با پای شیکسته بلند شدم ازش تشکر کردم😂
.
.
.
.
😂
.
.
.
.
تا چند وقت فامیلا میومدن عیادت با این خاطره پز میدادم و فخر میفروختم
😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
یه بار داشتم سیگار میکشیدم
بابام اومد ؛ گفتم این چیه دستت؟
گف عقب مونده این دیالوگ من بود 😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
کامنتای زیر پستای ماه عسل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برنامتون عالی بود ازگریه کور شدم
از شدت بغض نتونستم افطار کنم بابت برنامه خوبتون تبریک میگم
دمت گرم داداش 😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
بابا؟
بابام : بله؟
پاشم کولرو روشن کنم. گرمه. خوابم نمی بره
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بابام : رو خودت پتو بنداز
من میگم گرمه. شما میگی پتو بندازم
بابام : بعدش پتو رو از رو خودت بزن کنار خنک میشه من خودم اینکارو می کنم. یه بار سردم شد حتی.😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
افطار ﺑـﺮﻧــﺞ ﻫــﻨــﺪﯼ ﺧــﻮﺭﺩﻡ ﺭﻓــﺘـﻢ ﺑـﯿــﺮﻭﻥ 1 ﺩﻭﺭ ﺑــﺰﻧــﻢ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻫــﺮ ﺩﺭﺧــﺘـﯽ ﺭﻭ ﺩﯾــﺪﻡ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷـﺘــﻢ ﺩﺳــﺘــﻢ ﺭﻭ ﺩﻭﺭﺵ ﺣـﻠﻘـﻪ ﮐـﻨـﻢ ﻭ ﺩﻭﺭﺵ ﺑـﭽـﺮﺧـﻢ !!! ^_^😂😜
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
اگر شب ها موقع خواب گوشیتونو سایلنت نمیکنین .. 😂☝️
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یعنی دوستاتون از نظر روانی سالمن 😂☝️😂😜
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
قرآن رو باید بخونی و عمل کنی تا به خدا برسی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اینکه سالی یکبار قرآنو بذاری رو سرت گریه کنی مثل این میمونه که امتحان داشته باشی، به جای اینکه درس بخونی جزوه رو بذاری رو سرت گریه کنی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
زنگ زدم به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت همون سحری امروز صبح.
گفتم سحری امروز صبح چی بود؟
گفت افطار دیشب. ترسیدم ادامه بدم برسم به نوروز
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
حتی من تو خلوت خودمم میخوام بشینم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مادرم میگه اونجا نشین میخوام جارو کنم😂
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
يكى از دوستان فاميليش “مصطفى” است، اسم پسرش رو گذاشته محمد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
معلمش عمرا بتونه حين حضور و غياب جلوى صلوات فرستادن بچه ها رو بگيره