درباره کتاب
سه خط سیر که در داستان به چشم میخورد، با فلاش بک هایى به جا، ذهن خواننده را درگیر کرده و او را بر آن میدارد براى دانستن آنچه رخ خواهد داد به صفحات بعد پناه ببرد. روایت پیش افتاده ى دادگاه سارا باتلر که در همان صفحات نخستین تصویرى از زندانى شدن او را به تصویر میکشد، بهترین تکنیک براى قلاب انداختن در برکه ى ذهن خواننده بوده است.
خط سیر بعدى، ماجراى ورود رهام به خانه ى اقاى ویلارد، پیرمرد هنرمندى است که درصدد است با در اختیار قرار دادن کتابخانه ى اجدادى اش راه را بر تحقیقات رهام هموار کند. این وجهه از داستان گاه در پس زمینه ناقل شرایط بغرنج جنگ، اوضاع جنگ زده ى انگلستان و گوشه هایى از ایرانِ قحطى زده است.
و بالاخره داستان رنج کودکى رهام و مرگ دلخراش مهرانگیز که توانسته با در هم آمیزى خیال و واقعیت فضایى دیگرگون، جداى از اتفاقات مرسوم ژانر جنایى ، کشش و جذبه اى سورئال به اثر ببخشد.
و اما تار و پود کاراکتر رهام، با تمام پیرایه هاى شخصیتىِ مرد ایرانى، در هم آمیخته با غرور و تعصب، درصدد ورود به دنیایى نو، همچون ترمه اى که در ینگه دنیا چشم را دو چندان خیره میکند، با ظرافت شکل گرفته است. در بخش هایى رهام در مواجهه با رفتار سبک سرانه ى آلبا، به وضوح برآشفته مى شود و این دستاورد جامعه و فرهنگى است که رهام در آن رشد یافته است. این ظرافت هاى ساختارى است که به خواننده اطمینان خاطر میدهد
و کاراکتر مهم و نقش آفرین دیگر، فلورا، مادر ساراست که به وضوح از فروپاشى روانى و ترلزل اخلاقى رنج مى برد. نیمى از حوادث داستان در نتیجه ى اعمال فلورا به وقوع مى پیوندد، زنى که مى توان درباره ى روان رنجورى اش بسیار نوشت.
و در آخر، نکته اى که میتوان به اندازه ى روایت داستان بر آن تاکید ورزید، طرح جلد پیچیده، گویا و متفاوت کتاب است که خود به تنهایى مى تواند راوى داستان کتاب باشد.
خلاصه داستان
کتاب کاج ها وارونه اند، یک رمان تریلر روان شناسانه است که بیشتر از آن که بر سوال «قاتل کیست؟» تمرکز داشته باشد، هدف خود را بر نمایش «چگونگی» و «چرایی» قتل می گذارد. چگونگی قتل را نویسنده با استفاده از وجه تریلر ژانر و از طریق پس و پیش کردن زمان وقایع و ایجاد تعلیق از این راه، مدیریت کرده است. اما عمده تمرکز او بر چرایی قتل است.
درباره نویسنده
سامان نورايي متولد سال 1363 در تهران می باشد. وی رشته گرافیک را در مقطع کارشناسی خوانده است و حرفه اش نیز در همین زمینه است، این طراح گرافیک آزاد، در نخستین رمان خود دست به نوشتن اثری در ژانر تریلر زده است که در ایران مغفول مانده است.
قسمتی از کتاب
جبر بى چون و چراى کسى شدن. انگار این اصلى ترین هدف مادر در قبال پسرش بود. هرچه ماه بانو دایره ى تفریح هاى او را محدودتر مى کرد، بیشتر به کتاب ها و به خصوص داستان هاى درونشان چنگ مى انداخت. خود را غوطه ور در دنیاى پر رمز و رازشان مى کرد و نه تنها مواخذه نمى شد، بلکه بیشتر و بیشتر هم تشویق مى شد. در نوجوانى برعکس کودکى به موجودى خجالتى و منزوى تبدیل شده بود و برخلاف همسالانش هیچ دوستى نداشت. آدم ها را بیشتر از درون کتاب ها مى شناخت. گاهى پدر بر او خرده مى گرفت که چرا در حضور مهمان ها حرف از دهانش بیرون نمى آید یا چرا با حسن، پسر آقا مراد همسایه شان، تیله بازى و توپ بازى نمى کند، اما در مجموع چون سر به زیر بود،کسى چندان پاپیچش نمى شد؛ بماند که بعدتر دریافت که کتاب ها ماجراهایى هزاران بار جذاب تر از آنچه پسرانِ پشت لب سبز شده در ذهن براى خود مى سازند، به ارمغان مى آورند.
شناسنامه کتاب
نویسنده: سامان نورایی
ناشر: هلیا
تعداد صفحات: 306
معرفی رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی










































