متن آهنگ دیده بگشا از محمد اصفهانی
♫♫ دیده بگشا ای به شهدِ مرگِ نوشینت رضا دیده بگشا بر عدم ای مستیِ هستی فزا دیده بگشا ای پس ازسوء القضا حسن القضا دیده بگشا ازکرم ، رنجورِ دردستان ، علی بحر ِمرواریدِ غم ، گنجورِ مردستان ، علی دیده بگشا رنجِ انسان بین و سیلِ اشک وآه کبرِ پُستان بین و جامِ جهل و فرجامِ گناه تیر و ترکش ، خون وآتش ، خشمِ سرکش ، بیمِ چاه دیده بگشا بر سِتم ، دراین فریبستان ، علی شمعِ شبهای دژم ، ماهِ غریبستان ، علی دیده بگشا نقشِ انسان ماند باجامی تهی سوخت لاله ، مرد ، خشک شد سروِ سهی زآگهی مان جهل ماند و جهل ماند از آگهی دیده بگشا ای صنم ای ساقیِ مستان ، علی تیره شد از بیش و کم ، آیینة هستان ، علی ♫♫