به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از برترین ها، زن جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه قرار گرفت، درباره زندگی مشترکش گفت: سه سال پیش با یوسف آشنا شدم و عاشق هم شدیم. یوسف از همان ابتدا مرد مشکوکی بود و روی تمام رفت و آمدها و ارتباطات من حساس بود. تصور میکردم خیلی دوستم دارد و از روی غیرت و تعصب اینطور رفتار میکند. حتی خوشم هم میآمد. اما کمکم این رفتارهایش برایم آزاردهنده شد. شش ماه پیش زندگی مشترکمان را شروع کردیم و از آن زمان به بعد زندگیمان بدتر و رفتارهای یوسف آزاردهندهتر شد. او مرتب به همه چیز گیر میداد. وقتی از خانه بیرون میرفت، چند بار تماس میگرفت و میپرسید کجا و با کی هستم. هرکجا میخواستم بروم باید از او اجازه میگرفتم. تازه خیلی از مواقع اجازه هم نمیداد. در کل بهانهگیریهایش برای دعوا و جنجال راهانداختن بسیار زیاد شده بود. تا اینکه چند روز پیش لوله آب خانهمان ترکید. آب آشپزخانه را برداشتهبود. من هم با یک تعمیرکار تماس گرفتم و از او خواستم برای تعمیر بیاید. تصور میکردم کارش زود تمام میشود و این موضوع را به یوسف نمیگویم. ولی کار تعمیرکار طول کشید و یوسف به خانه آمد. وقتی مرد تعمیرکار را در خانه دید جنجال به راه افتاد. شروع کرد به داد و فریاد و توهین. حتی با تعمیرکار هم درگیر و کار به پلیس کشیده شد. او پیش همسایهها آبروی مرا برد. من هم دیگر از رفتارهایش خسته شدم و از خانه رفتم. یوسف هم پیشنهاد طلاق را مطرح کرد. برای همین من هم تصمیم گرفتم به زندگی مشترک با این مرد برای همیشه پایان دهم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسر من میدانست من خیلی روی این مسائل حساس هستم. اما در همه این مدت رفتارهایی را میکرد که من از آن بدم میآید. بارها سر این موضوعات با هم درگیر شدهبودیم ولی فایدهای نداشت. نازگل مرتب به من دروغ میگوید. کارهایی میکند که به او مشکوک شوم. تا اینکه بدون خبر دادن به من، یک تعمیرکار مرد را به خانه آورد. او که آن مرد را نمیشناخت، حداقل میتوانست به من خبر بدهد تا خودم هم در خانه باشم. شاید خودم میتوانستم لوله را تعمیر کنم. ولی او باید به من دروغ میگفت و اعصابم را به هم میریخت.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند اما وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.