به گزارش ساعد نیوز، علامه محمد تقی جعفری با تمایز نهادن میان دو نوع فرهنگ، فرهنگ پیشرو و فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو را اینگونه تعریف کرده اند: " فرهنگ هدفدار و پیشرو: این نوع فرهنگ، شامل آن دسته از نمودها و فعالیت هایی است که ریشه در سرچشمه های زلال عقل، وحی، وجدان و قوانین ثابت طبیعت دارند. " به اعتقاد علامه جعفری، امام حسین و اصحاب ایشان نماد کامل این نوع فرهنگ است که باید در جامعه بشری نهادینه شود. در ذیل فرازی از نوشته ایشان را در وصف دروسی که باید از حرکت امام حسین گرفته شود، ارائه می گردد:
"حسين، آن سالار شهيدان كوي حق، در آن روز با لب تشنگان بادية آزمايش نهايي در بستري از خاك و خون غنودند، اما دروس دهگانه اي كه به آدميان آموختند، هرگز فراموش نخواهد گشت.
اين دروس شامل موضوعاتي بوده كه مي توان بعضي از آنها را به اين قرار مطالعه نمود:
1 ـ حيات انسان ها نبايستي بازيچه هوس هاي كاموران قرار بگيرد.
2 ـ مسأله اكثريت و اقليت در بنياد اساسي قوانين هستي و انساني مطرح نيست. اگر هفتاد و دو تن در مقابل صدها هزار فريب خوردگان، راه ديگري را انتخاب كرده و اكثريت آن دوران را محكوم كردند؛ به همين جهت بود كه واقعيت هاي زيربنايي حيات انسان ها چنان كه با تراكم شمارش حمايت كنندگانش ارزش اضافي پيدا نمي كند، همچنين با اندك بودن تعداد ياورانش ارزش خود را از دست نمي دهد. حق اگر يك نفر هم باشد امت است و باطل هم اگر جهاني باشد، كف روي آب است.
3 ـ براي وصول به عالي ترين جلوه گاه انساني كافي است كه انسان به طور جدي از خود بپرسد كه من در اين وضع چه موقعيتي دارم؟ سعادت چيست و من چه تكليفي دارم؟ چنان كه حرّبن يزيد رياحي از خود پرسيد.
4 ـ انسان ها مي توانند خود را قرباني قوانيني كنند كه آن قوانين ابديت انساني را تضمين مي كند و آن قوانين، فرامين الهي است.
5 ـ ارتكاب به قصاص پيش از جنايت كار صحيح نيست. چنان كه ديديم حسين (ع) پيش از شروع پيكار، نافع بجلي را از تيراندازي به سوي شقي ترين مخلوقات خدا (شمربن ذي الجوشن) جلوگيري كرد.
6 ـ وحدت در ايده آل الهي متحدين را به اعضاي يك پيكر تبديل مي كند. در دشت نينوا يك انسان وجود داشت به نام حسين بن علي (ع) با هفتادو يك تن ديگر.
7 ـ تن به زندگاني ذلت بار دادن و سقوط از انسانيت در قاموس مردان الهي محكوم است. مرد الهي بايد در راه نجات زندگي سعادت مند و ارزش آن از هر وسيله مناسب بهره برداري كند.
8 ـ اتكا به خداوند است كه مي تواند قيافة جدي زندگاني را آشكار بسازد.
9 ـ چنان كه عظمت و اعتلاي شخصيت انساني هيچ حد و مرزي نمي شناسد، بالعكس سقوط و پستي انساني هم نهايتي ندارد.
10 ـ تاريخ انساني در پشت پردة هياهو و غوغاهاي ظاهري اش يك وجدان مخفي دارد كه كارش منحصر در حفظ خاطرات با اهميتي است كه نيروي ايجاد كننده يا ادامه دهنده «خليفه الله» در روي زمين است."