برند آلمانی BASF از فعالان قدیمی صنایع شیمیایی محسوب می شود که امروز لقب بزرگ ترین تولیدکننده ی محصولات شیمیایی جهان را یدک می کشد. BASF شرکت آلمانی فعال در صنعت شیمی و بزرگ ترین تولیدکننده ی محصولات شیمیایی در جهان است. گروه BASF زیرمجموعه ها و فعالیت های شراکتی متعددی در ۸۰ کشور جهان دارد. این برند آلمانی علاوه بر ۶ کارخانه ی تولیدی اصلی، در ۳۹۰ سایت تولیدی دیگر در قاره های اروپا، آسیا، استرالیا، آمریکا و آفریقا، محصولات شیمیایی تولید می کند. مرکز مدیریت BASF در شهر لودویگسهافن قرار دارد و محصولات خود را در ۱۹۰ کشور جهان به مجموعه ای از صنایع وابسته عرضه می کند.
شرکت شیمیایی BASF با وجود ابعاد عظیم و فعالیت در حوزه های متنوع، شهرت زیادی در اذهان عمومی ندارد. آن ها از دهه ی ۱۹۹۰ فعالیت و عرضه ی محصولات با برند BASF را در صنعت محصولات الکترونیکی مصرفی متوقف کردند که در کاهش شهرت عمومی، تأثیر زیادی داشت. سهام BASF اکنون در بازارهای بورس فرانکفورت، لندن و زوریخ عرضه می شود. برند آلمانی قبلا سهام خود را در بازار نیویورک نیز به فروش می رساند که از سال ۲۰۰۷ از آن بازار خارج شد.
تاریخچه تأسیس باسف
تأسیس غول شیمیایی آلمانی به قرن ۱۹ و کشف اولین رزانه (جوهر) مصنوعی از قطران زغال سنگ باز می گردد که توسط هنری ویلیام پرکین، صنعت گر انگلیسی تبار رخ داد. استفاده از قطران زغال سنگ به عنوان ماده ی اولیه ی ساخت جوهر، پس از این کشف و از سال ۱۸۵۶ ممکن شد. فریدریش انگلهورن، تاجر و طلاساز مالک شرکت صنایع گازی در مانهایم بود. او به سرعت به ظرفیت های قطران زغال سنگ پی برد که توسط شرکت خودش تولید می شد. او به سرعت تولید مواد رنگرزی قرمز فوچسین و آنیلین را شروع کرد.
شرکت BASF از ابتدای تأسیس رویکردهای ساختارشکن و مدرنی را در مراکز تولیدی و مدیریتی خود دنبال می کرد. آن ها یک سال پس از تأسیس کارخانه، اولین پزشک را استخدام کردند که در صنعت شیمی آلمان نیز اولین محسوب می شد. دپارتمان پزشکی و سلامت BASF در سال های بعد توسعه یافت و به کلینیک سرپایی مجهز در آستانه ی قرن بیستم تبدیل شد. مرکز پزشکی BASF در آن زمان امکانات قابل توجهی همچون مراکز درمان و جراحی پیشرفته، اتاق های تصویربرداری اشعه ی ایکس، فیزیوتراپی و درمان های دارویی حرفه ای داشت.
اولین مرکز تولیدی BASF در خارج از آلمان، در سل ۱۸۷۷ در بوتریکی مسکو روسیه تأسیس شد. یک سال بعد، فرانسه و شهر لیون، میزبان BASF بود. البته تولید BASF در کارخانه های خارجی در طول قرن های ۱۹ و ۲۰ تنها به عنوان یک استثنا پیگیری می شد و زمان هایی که محدودیت های پتنتی یا موارد مشابه وجود داشتند، این کارخانه ها به کار گرفته می شدند. به هرحال رویکردهای صادراتی از همان دهه های ابتدایی در برند آلمانی وجود داشتند که با همکاری نماینده ها و آژانس های بین المللی انجام می شدند.
یکی از محصولات انقلابی BASF که شهرت شرکت را جهانی کرد، رنگ نیل به نام Indigo Pure BASF بود که برند آلمانی را به پیروزی در رقابت تولید سلطان جوهرهای طبیعی رساند. رنگ نیل به سرعت به یکی از محصولات اصلی BASF تبدیل شد و موفقیت های بی شماری را در پی داشت؛ چرا که تولید رنگ آبی از منابع طبیعی در آن سال ها دشوار بود و امکان ترکیب مواد مصنوعی برای ساخت رنگ مورد نظر، حکم برگ برنده را در صنایع شیمیایی داشت.
تولید کود شیمیایی
یکی از شرکای تجاری BASF در کارلسروهه، فریتز هابر (Fritz Haber) بود که تحقیقاتی را روی آمونیاک انجام می داد. تیمی تحت مدیریت کارل بوش در BASF، فعالیت های هابر را ادامه دادند و از سال ۱۹۰۸ به دنبال کشف روشی برای ترکیب آمونیاک در مقیاس صنعتی بودند. درسال ۱۹۱۳، اولین مرکز تولید آمونیاک شرکت در اوپائو لودویگسهافن مشغول به کار شد. تولید صنعتی آمونیاک توسط BASF را می توان مثالی بارز از همکاری دانشگاه با صنعت دانست.
تولید موفق اولین کود شیمیای با استفاده از آمونیاک، BASF را مجاب کرد تا فعالیتی جدی تر در صنعت کشاورزی داشته باشد. آن ها در سال ۱۹۱۴ ایستگاه تحقیقات کشاورزی خود را در نزدیکی لودویگسهافن تأسیس کردند که امروز به نام BASF Agricultural Center Limburgerhof شناخته می شود. هدف اصلی مرکز تحقیقاتی مذکور، شناسایی تأثیر انواع کود بر گیاهان و خاک کشاورزی و باغ داری بود. به علاوه دستورالعمل استفاده از کودها برای مشتریان نیز در همین مرکز آماده می شد. مرکز تحقیقاتی جدید، مسیر را برای فعالیت بین المللی BASF در صنعت کشاورزی فراهم کرد.
جنگ جهانی اول و سلاح های شیمیایی
جنگ جهانی اول در تابستان ۱۹۱۴ شروع شد. آلمان منابع خود را به فعالیت های نظامی اختصاص داد که فشار زیادی را به اقتصاد کشور وارد کرد. جنگ به جامعه ی صنعتی شده ی آلمانی نشان داد که بسیاری از محصولات شان، طبیعت دوگانه دارند. بیش از همه، صنایع شیمیای به این کاربرد دوگانه پی بردند. آمونیاک که زمانی برای تولید کود و درنهایت پرورش غذای بهتر برای مردم استفاده می شد، تحت فشار دولت کاربردی دیگر پیدا کرد.
دولت آلمان، BASF را مجبور کرد تا تولید آمونیاک را در اولیویت اول قرار دهد. آمونیاک تولیدشده در مرکز تولید اوپائو، سپس به نیتریک اسید تبدیل می شد که در صنعت مهمات انفجاری کاربرد داشت. فریتز هابر در آن زمان مدیریت دپارتمان شیمی وزارت جنگ پادشاهی پروس را بر عهده داشت. او پیشنهاد ساخت سلاح های شیمیایی با گاز کلر را به مسئولان نظامی ارائه داد. در سال ۱۹۱۵، اولین حمله ی شیمیایی در جبهه ی غربی جنگ جهانی اول در نزدیکی ایپر بلژیک رخ داد. جنگ شیمیایی به صورت رسمی از آن سال شروع شد.
در جریان جنگ جهانی اول، سلاح های شیمیایی متعدد دیگری هم توسعه یافتند. از میان آن ها می توان به فسژن و گاز خردل اشاره کرد. BASF به عنوان تولید و توزیع کننده ی اصلی گاز خردل و فسژن در جنگ جهانی اول شناخته می شد. فسژن که از ابتدای قرن بیستم به عنوان ماده ی واسط در تولید جوهر رنگی استفاده می شد، به صورت مستقیم به وزارت جنگ می رفت تا به عنوان سلاح استفاده شود. به علاوه مواد اولیه ی تولید گاز خردل نیز توسط BASF برای کارخانه های دیگر تولید می شد.
جنگ جهانی اول علاوه بر تولید سلاح های شیمایی با رخداد تأسف بار کار اجباری نیز همراه بود. شهروندان خارجی و زندانیان نظامی در بخش های صنعتی و کشاورزی آلمان، مجبور به کار بودند. تعدادی از آن ها در کارخانه های BASF در لودویگسهافن، اوپائو و مرزبورگ به کار گماشته می شدند تا جایگزین نیروهای اعزام شده به جنگ باشند. شهروندان لهستانی و بلژیکی و زندانیان نظامی از ایتالیا و روسیه، در کارخانه های BASF مجبور به کار می شدند.
در سپتامبر سال ۱۹۲۱، انفجار بزرگی در یکی از کارخانه های اوپائو رخ داد که ۵۰۰ نفر را به کام مرگ کشاند. مناطق اطراف کارخانه نیز خسارت های بسیاری را تجربه کردند. حادثه ی مذکور در جریان نرم کردن نیترات سولفات آمونیوم در انبارها رخ داد که باعث تعطیلی تولید این کود از سوی BASF شد. تولید کود مذکور تا دهه ی ۱۹۴۰ و توسعه ی روشی بهینه، متوقف باقی ماند.
توسعه فناوری و افزایش حوزه های فعالیت باسف
اثر جنگ جهانی اول بر اقتصاد و صنعت آلمان تا سال ها ادامه یافت. BASF که پس از پایان جنگ به دنبال بازیابی اقتصادی بود، با چالش های متعددی همچون ناآرامی های سیاسی، پرداخت غرامت جنگی، از کار افتادن کارخانه ها، کمبود مواد اولیه همچون زغال سنگ، چالش های حمل ونقل، اشغال منطقه ی غربی راین توسط فرانسوی ها و کشیده شدن مرز فرضی روی این رودخانه روبه رو شد. شرکت های متعدد صنایع شیمیایی آلمان تصمیم گرفتند تا ادغام فناوری ها و مراکز تولیدی، اقتصادی شیمیایی را احیا کنند.
شرکت I.G. Farben Aktiengesellschaft در سال ۱۹۲۵ در اثر ادغام BASF با پنج شرکت شیمیایی دیگر تأسیس شد. مرکز رسمی شرکت جدید در فرانکفورت قرار داشت. سایت های تولیدی لودویگسهافن و اوپائو، مراکز اصلی گروه جدید در منطقه ی بالایی رودخانه ی راین بودند. شرکت فاربن، چهار مرکز تولیدی در سرتاسر آلمان داشت. از سال ۱۹۳۳، سهم عمده ای از محصلات فاربن در سیاست های حکومت آلمان مبنی بر توسعه ی نظامی کاربرد پیدا کردند. به همین دلیل همکاری در نگه داری و تولید محصولاتی همچون نیتروژن، گازوئیل و بونا برای دولت شروع شد. حکومت آلمان، BASF را مجبور به تولید مواد اولیه ی سلاح های شیمیایی کرد.
تولید پلاستیک، دستاورد بزرگ BASF در قرن بیستم بود. آن ها اولین تحقیقات را روی فعالیت های تحقیقاتی را در صنعت پلیمر انجام دادند که منجر به تولید استایرن در لودویگسهافن شد. از سال ۱۹۲۹ و با موفقیت در تولید اولین مواد پلاستیکی، سهم عمده ای از فعالیت های مرکز لودویگسهافن و اوپائو به تولید این مواد اختصاص یافت.
بسیاری از مواد تولیدی BASF در صنعت پلیمر، برای تولید انبوه پلاستیک ها استفاده می شود. ترکیب های آکرلیک پلمیری، پلی استایرن، پلی واینیل کلراید، پلی سابوتایلین، پلی واینیل اتر و پلی اتیلین از محصولاتی بودند که تا پایان دهه ی ۱۹۳۰ در BASF تولید و به صنایع وابسته فروخته شدند. همین فعالیت های تحقیقاتی ابتدایی باعث شد تا برند آلمانی در اوج گیری صنعت پلاستیک در دهه ی ۱۹۶۰ عملکرد تأثیرگذار داشته باشد و امروز هم یکی از فعالان اصلی و موفق صنعت محسوب شود.
برند آلمانی BASF با فعالیت در صنایع شیمیایی و حوزه های وابسته، نقش مهمی در توسعه ی محصولات فناوری اطلاعات هم داشت. آن ها در توسعه ی نوارهای صوتی، ویدئویی و دستگاه های انتقال داده که از بازیگران اصلی تولد عصر اطلاعات بودند، نقشی حیاتی داشتند. همه ی محصولات مذکور، نوارهای مغناطیسی هستند که تولیدشان تاحدودی به صنایع شیمیایی وابسته می شود.
باسف در جنگ جهانی دوم و تکرار تاریخ
با شروع جنگ جهانی دوم، بار دیگر اقتصاد آلمان وارد فاز جنگی شد. شرکت فاربن هم مجبور به ادغام در سیستم جدید ایزوله ی نازی ها بود و فعالیت خود را مبتنی بر تولید محصولات ویژه یعنی نیتروژن، لاستیک و گازوئیل ادامه می داد. بار دیگر تعداد زیادی از کارمندان مرد شرکت در دوران جنگ به جبهه های نبر فراخوانده و با کارمندان زن، زندانی های سیاسی و جنگی و نیروهای کار اجباری جایگزین شدند. زندانیان کمپ های کار اجباری، بیشتر به سایت تولید بونا در آشویتس فرستاده می شدند که در تاریخ جنگ جهانی دوم، به دفعات به آن پرداخته شده است.
اردوگاه های کار اجباری، بخشی اجتناب ناپذیر از تاریخ جنگ جهانی دوم هستند. شرکت BASF در دومین جنگ جهانی هم مانند نبرد اول، در مراکز متعدد از زندانیان این اردوگاه ها بهره برداری کرد. زندانیانی از لهستان، اتحاد جماهیر شوروی، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، بلژیک، هلند، کرواسی و اسلواکی در کارخانه های متعدد BASF در لودویگسهافن و اوپائو به کار گرفته می شدند که تعداد آن ها در آوریل ۱۹۴۳ به اوج رسید و رکورد ۱۳،۷۲۷ نفر (حدود یک سوم کل کارگران کارخانه) را ثبت کرد.
جنگ های جهانی، نقطه های تاریک تاریخچه ی BASF هستند که تأثیر این برند عظیم را علاوه بر به کارگیری نیروی کار اجباری، در تولید سلاح های شیمیایی هم نشان می دهند. فاربن در جریان جنگ جهانی دوم، مواد جنگ افزاری همچون تابون و سارین و گاز خردل را در سایت های گوناگون خود تولید می کرد. سیکلون ب، محصول شیمیای دیگری بود که توسط نازی ها برای قتل عام در اردوگاه های کار اجباری استفاده می شد. این ماده، تولیدی یکی از شرکت هایی بود که فارین، سهام عمده ای از آن را در اختیار داشت. دادگاه های نظامی پس از جنگ جهانی دوم، به دنبال پیدا کردن نقش و آگاهی فاربن از کاربرد سیکلون ب، تحقیقات متعددی انجام دادند و هنوز به نتیجه ای مشخص نرسیده اند.
BASF در بخشی از تاریخچه ی خود که به نقش آن ها در تولید سلاح های شیمیایی اشاره می کند، مسئولیت تاریخی و اخلاقی خود را متذکر می شود. برند آلمانی امروز می داند که در قتل عام میلیون ها نفر در جریان دو جنگ جهانی نقش داشته است. این شرکت به همراه چند شرکت آلمانی دیگر، بنیادی به نام «Remembrance, Responsibility and Future» را در سال ۲۰۰۰ تأسیس کردند تا خسارت واردشده به قربانیان رژیم نازی را جبران کنند. BASF بیش اتز ۷۰ میلیون یورو به بنیاد مذکور کمک مالی انجام داده است.
بازسازی تا اوج گیری صنعت پلاستیک باسف
سال های پس از جنگ، مجددا دشواری های توسعه و ازسرگیری فعالیت ها را برای BASF به همراه داشت. کارل ورستر، از مدیران برند آلمانی در میانه ی قرن بیستم درباره ی بازسازی پس از جنگ می گوید: سال های بازسازی از مارس ۱۹۴۵ تا اصلاحات ارزی در ژوئن ۱۹۴۸، دشوارترین سال های تاریخ BASF بودند. دستاوردهای ما در آن زمان بدون تلاش های همه جانبه ی نیروی کار و ازخودگذشتگی آن ها ممکن نمی شد. نیرویی که در شرایط دشوار کاری و حتی با حداقل درآمد و غذا، به توسعه ی کارخانه کمک می کردند.
بازسازی تا سال ۱۹۴۸ با دشواری تمام پیش رفت و درنهایت سایت های لودویگسهافن و اوپائو مجددا نزدیک به ۲۲ هزار نیروی کار در اختیار گرفتند تا به فعالیت عادی نزدیک به سال های پیش از جنگ بازگردند. از سال ۱۹۴۹، دوران تازه ای در توسعه ی محصول در BASF شروع شد. پس از سه سال تحقیق و توسعه در مرکز تحقیقات کشاورزی، اولین تولیدات در دسته ی حفاظت از محصولات زراعی به بازار عرضه شدند. علف کش U46، اولین محصولی بود که خانواده ی محصولات دفاعی برند آلمانی را شکل داد. تا سال ۱۹۶۴ انواع محصولات دفاعی و حفاظتی کشاورزی و با غ داری توسعه یافتند که همگی حاصل تحقیق و توسعه در مرکز کشاورزی لیمبورگرهوف بودند.
BASF در میانه ی دوم قرن بیستم، توسعه ی محصولات پلاستیکی و مواد اولیه ی صنعت پلاستیک را با قدرت ادامه داد. آن ها پلی استایرنی به نام Styropor را در سال ۱۹۵۱ به بازار عرضه کردند که بعدها موفق به فتح بازارهای جهانی شد. ماده ی مذکور که به نام فوم هم شناخته می شود، شامل ۹۸ درصد هوا است و درنتیجه حاصیت عایق بندی هوا را نیز دارد. مهندسان سازه و طراحان بسته بندی، از پلی استرایرن جدید کاربردهای زیادی استخراج کردند و امروزه شاهد استفاده ی وسیع از آن در عایق بندی سقف و دیوار کف و انواع بسته بندی هستیم.
در سال ۱۹۶۴ مرکز توایدی جدیدی در آنتورپ بلژیک توسط BASF تأسیس شد. این مرکز به خاطر موقعیت لجستیکی عالی به مرور لقب دومین سایت بزرگ اروپایی BASF را به دست آورد. تولید کود، واسطه های فیبری، پلاستیک و مواد اولیه ی شیمیای در مرکز آنتورپ انجام می شود.
BASF در سال ۱۹۶۵، جشن ۱۰۰ سالگی خود را برپا کرد و برای توسعه به بازارهای جدید آماده شد. مدیران تصمیم داشتند تا شرکت را به مجموعه ای بین المللی تبدیل کنند و در این راه، انواع فعالیت ها را از تأسیس سایت های خارجی تا سرمایه گذاری های عظیم در آمریکا و دیگر کشورهای صنعتی جهان انجام دادند. به علاوه توسعه ی تولید به محصولات باکیفیت و مصرفی نیز در برنامه های رشد قرن دوم فعالیت BASF دیده می شد.
صنعت پوشش دهی، یکی از صنایع جانبی شیمیایی محسوب می شود که جریان مالی مناسبی را هم به همراه دارد. BASF در سال ۱۹۶۵ با خرید یکی از بزرگ ترین تولیدکننده های مواد پوششی در اروپا (Glasurit) به صورت مستقیم وارد فرایند تولید شد. برند آلمانی تا قبل از آن تنها مواد اولیه ی صنعت پوشش دهی را برای صنایع وابسته تأمین می کرد. خرید و ادغام های مشابه در سال ها و دهه های بعد ادامه پیدا کرد که منجر به شکل گیری زیرمجموعه ی مستقل پوشش دهی BASF شد. از محصولات کنونی زیرمجموعه ی Coating Division می توان به مواد پوششی صنعت خودرو اشاره کرد.
فرایندهای خرید و ادغام در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ (دوران اوج گیری صنعت پلاستیک) رشد BASF را در صنایع متعدد به همراه داشت. آن ها ابتدا با Wintershall AG از بزرگ ترین شرکت های نفت و گاز آلمان ادغام شدند که دسترسی به امکانات فراوان صنعت پتروشیمی را به همراه داشت. شرکت مذکور در سال ۱۹۹۰ همکاری جدی را با غول نفتی روسیه، Gazprom شروع کرد که به توسعه ی بازارهای نفتی اش انجامید.
صنعت پلی اورتان، مقصد دیگر BASF بود که با خرید کامل سهام Elastomer/Elastogran Group انجام شد. پلی اورتان، محصولات فومی را شامل می شود که کاربرد گسترده ای در صنایع خودرو و محصولات ورزشی دارند. ورود به آمریکا نیز در شراکت با Dow Chemical Company در سال ۱۹۵۸ رخ داد. در سال ۱۹۶۹ شرکت Wyandotte Chemicals در میشیگان به زیرمجموعه ی BASF پیوست و توسعه ی بازار آمریکا را ممکن کرد.
اولین سایت تصفیه ی آب لودویگسهافن، در سال ۱۹۷۴ و پس از ۱۷ سال تحقیق و توسعه راه اندازی شد. مرکز BASF را می توان بزرگ ترین تصفیه خانه ی مکانیکی-بیولوژیکی آب در اورپا نامید. ظرفیت این مرکز، توانایی تصفیه ی آب مصرفی برای ۶ تا هفت میلیون نفر را دارد. روند توسعه و بهینه سازی مرکز مذکور به صورت ادامه دار در BASF جریان دارد. به عنوان مثال از سال ۲۰۰۱ فرایند مدرن نیتریفیکاسیون در آن مرکز به کار گرفته شد. فرایند جدید، دفع نیتروژن از کارخانه های BASF را به رودخانه ی راین، از ۳،۵۰۰ تن در سال ۲۰۰۱ به ۵۹۳ تن در سال ۲۰۱۳ کاهش داد.
قرن ۲۱ و وضعیت کنونی BASF
دهه ی پایانی قرن بیستم با مدرن سازی و سلامت هرچه بیشتر فعالیت های BASF سپری شد. آن ها از سال ۱۹۹۴، مدل پایایی (Sustainability) را به سازوکار خود اضافه کردند. با مدل کاری جدید، موفقیت اقتصادی با مسئویت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست ترکیب می شود. به هرحال از آن سال استراتژی های برند آلمانی بر پایه ی مفاهیم مذکور شکل گرفت و در تدوین بیانیه های مأموریت نیز نقش مرکزی داشت.
فعالیت جدی در بازارهای آسیایی، با ورود به قرن ۲۱ در استراتژی BASF شکل گرفت. مرکز کوانتان مالزی در سال ۲۰۰۰ تأسیس شد که نقشی اساسی در استراتژی برند آلمانی در منطقه ی آسیا و اقیانوسیه داشت. مرکز بعدی در سال ۲۰۰۵ در نانجینگ چین و با همکاری شرکت چینی SINOPEC تأسیس شد. سایت چینی، بزرگ ترین سرمایه گذاری انفرادی در تاریخ BASF بوده است.
فرایندهای خرید و ادغام با هدف توسعه ی پورتفولیو و صنایع فعالیت، در قرن ۲۱ در BASF با قدرت پیگیری شدند. از اهداف اصلی برند آلمانی در خرید شرکت ها می توان به در اختیار گرفتن کسب وکارهای مبتنی بر خدمات مشتری و فعال در حوزه های نوآوری و رشد اشاره کرد. شرکت Engelhard در نیوجرسی یکی از این خریدها محسوب می شود که در صنعت پوشش دهی سطوح و تولید حلّال فعالیت می کند. از خریدهای دیگر می توان به German Deguss فعال در صنعت تولید مواد شیمیایی ساخت وساز و Johnson Polymer فعال در صنعت رزین اشاره کرد.
BASF مانند بسیاری از شرکت های باسابقه ی صنعتی، در سال های اخیر پیاده سازی سازوکارهای مدرن را در فرایندهای خود در نظر گرفته است. آن ها دیجیتالی کردن فرایندهای تحقیقاتی را به عنوان اولویتی در مراکز تحقیق و توسعه ی خود لحاظ کردند. ازفعالیت های جدی در دیجیتالی کردن تحقیقات می توان به نصب یک ابرکامپیوتر در سایت لودویگسهافن اشاره کرد که قدرتی برابر با ۱/۷۵ پتافلاپس دارد. مدل سازی و شبیه سازی سریع تر و گسترده تر، از قابلیت های ابرکامپیوتر جدید BASF محسوب می شود.
آخرین آمارهای BASF، درآمد شرکت را در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۶۳ میلیارد یورو عنوان می کنند. برند باسابقه ی آلمانی اکنون بیش از ۱۲۲ هزار کارمند در سرتاسر جهان داشته و مارتین بروپرمولر، مسئولیت مدیریت عامل را در آن بر عهده دارد. برند BASF درحال حاضر رتبه ی ۹۹ باارزش ترین برندهای رسانه ی فوربز را به خود اختصاص داده است.