بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت
هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو
جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد
مولانا
****
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر، چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما، چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت، چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را.
چون باد، سبک آمد و، چون کوه، گران رفت.
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آن ها که به صائب ز وداع رمضان رفت
صائب تبریزی
****
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار
دل برگرفته بودم از ایام گل، ولی کاری بکرد همت پاکان روزه دار
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
حافظ
****
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت
این با طرب و خرمی و فرخی آمد
وان باکرم و محنت و رنج و مرضان رفت
ید آمد و عیش آمد و شد روزه و شد غم
زین آمد و شد جان و دلی دارم خرم
ماه رمضان گرچه مهی بود مبارک
شوال نکوتر که مهی هست مکرّم
قاآنی
****
رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر
خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر
بس گرامی بود این ماه ولیکن چکنم
رفتنی رفته به و روی نهاده بسفر
سبکی کرد و بهنگام سفر کرد و برفت
تا نگویند فروهشت بر ما لنگر
رمضان پیری بس چابک و بس باخردست
کار بخرد همه زیبا بود و اندر خور
رمضان گر بشد از راه فراز آمد عید
عید فرخنده ز ماه رمضان فرخ تر
گاه آن آمد کز شادی پر گردد دل
وقت آن آمد کز باده گران گردد سر
روز عید رمضانست و سر سال نوست
عید او فرخ و فرخنده و فرخ سرماه
فرخی سیستانی
****
عید رمضان آمد، المنه لله
آنکس که بود آمدنی آمده بهتر
و آنکس که بود رفتنی او رفته بده به
برآمدن عید و برون رفتن روزه
ساقی بدهم باده، بر باغ و به سبزه
منوچهری
****
دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت
با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت
در های مغفرت به روی ما گشوده بود
مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت
شب های قدر او چقدر باشکوه بود
ساعات غرق عفو گنه دمبدم گذشت
برخرمن گناه من آتش کشید دوست
با آن که دید معصیتم از رقم گذشت
دست مرا گرفت خدا و نجات داد
وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت ای دل بهوش باش پس از ماه مغفرت
ماهی که میزدند گنه را قلم گذشت
هرکس نبُرد بهره از این چشمه زلال
باور کنید زندگیش در عدم گذشت
در عیدفطر خوان کرم چیده می شود
گرماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت
یارب به وصل دوست سروری به ما ببخش
این روز های هجر که با درد و غم گذشت
همسایه رضاست «وفائی» و می سرود
اوقات خوب ما همه دراین حرم گذشت
سیدهاشم وفایی
****
ماه خدا رفته و عید آمده
بر همگان فطر سعید آمده
مزد به طاعت بدهد روز عید
این ز خداوند نوید آمده
باد مبارک به همه مومنین
روز درخشان امید آمده
هر که شده صائم ماه خدا
حال به اوصاف حمید آمده
بنده حق ناز کند بر همه
حق بنگر بهر خرید آمده
عید شده رو به نماز و ببین
محشر کبرا به پدید آمده
اسماعیل تقوایی
****
نور عشق است و شور و جذبه و حال
بهر توفیق درک ماه خداست
قلب ها از نشاط، مالامال
جشن قرآن و جشن غفران است
عید اسلام و روز فخر و جلال
رمضان، ای مه نماز و دعا ای ره اکتساب فضل و کمال
رمضان، ای گناه شوی بشر
زآن همه چشمه های اشک زلال
رمضان، ای فضای رحمت حق
که زند مرغ دل، به اوج تو بال
رمضان، ای که روز نیمه ی توست
مطلع آفتاب عشق و جمال
عید مسعود زاد روز حسن
مجتبای محمدی تمثال
رمضان، ای که در شب قدرت
لطف یزدان، برون ز حد مقال
ماه غفران و ماه توحیدی
ماه قرآن و ماه احمد و آل
حبیب الله چایچیان
****
الا ای دوستان عید صیام است
چه بنشستید این عید قیام است
طلوع صبحدم را این روایت
هلال ماه نور این پیام است
خوشا حال تمام روزه داران
که حسرت شد نصیب روزه خواران
ره صدق و صفا پویید امشب
جمال یار را جویید امشب
وضو گیرید با عطر بهشتی
به مهدی تهنیت گویید امشب
خوش آن عیدی که با دلدار باشیم
همه با هم کنار یار باشیم
اگر چه عید فیض و عید نور است
اگر چه عید شوق و عید شور است
اگر چه عید مجد است و سعادت
تمام عید ها روز ظهور است
بدون یار، گل خار است خار است
گل نرگس اگر آید بهار است
غلامرضا سازگار
****
هلال عید بغل در وداع روزه گشاد
صلاح و تقوا پا در رکاب عزل نهاد
گذشت موسم شبگیر طاعت و باید
سحور را به صبوحی بدل کنند، عِباد
کلیم همدانی
****
بر شما همسفران سفر روزه سلام
روزه هاتان همه در نزد خداوند قبول
روزگار خوشتان، مظهرِ توفیقِ مُدام
عزّت و همّتتان شاهد تأیید و ظَفَر
عیدتان خُرّم و شیرینیتان باد به کام
محمد روحانی
****
رسیده موسم شادی دل روزه دارا
گلای خنده شکفته رو لب فرشته ها
می باره بارون رحمت خدا تو دلامون
خدایا قبول کن از ما نماز و روزه هامون
عید اومد با بوی یاس و نسترن اقاقیا
عید فطره عید پاکی هدیه خوب خدا
عید اومد چه باشکوهه روی سجاده خواهش
زیر گنبد نیایش خدا رو کنیم ستایش
مژده که عید اومده نور بارونه آسمون
بر شما بادا مبارک عید ماه رمضون
****