متن آهنگ پدرم از مازیار ظریف
نخواستم که به من درس آب و نان بدهی مرا گرفته از خواب ها تکان بدهی نخواستم که بگویم پدر بمان با من زمین نخواست تو را تا به من زمان بدهی نخواستم که بگویی چه میشود بی تو نخواستم که به من راه را نشان بدهی قبول کردی و کردم جدایی و غم را که خواستی بروی تا که امتحان بدهی نخواستم بنویسم زمانه از سنگ است نخواستم بنویسم ولی دلم تنگ است برای تو که دوباره مرا بغل بکنی تویی که از دل این بچه باخبر بودی برای اسم قشنگت که یاریم میداد تلصم آرامش موقع خطر بودی برای تو که تمامی خوب های منی برای تو که خلاصه کنم پدر بودی قرار شد که به من غربت جهان برسد قرار شد پدر من به آسمان برسد شبی که غصه از این بیشتر نخواهد شد شبی دراز که دیگر سحر نخواهد شد بگیر دست مرا مثل کودکی هایم بگیر دست مرا پا به پات می آیم بگیر و پاره کن این روز های زشت مرا به دست حادثه نسپار سرنوشت مرا نشسته است زمستان بهار خوابیده شبی که ساعت شماطه دار خوابیده بگیر دست مرا مثل مرده ها سردم پدر کمک بکن از راه رفته برگردم تمام عشق تمام زمان تمام زمین تمام شهر منو اشک های مختصرم تمام آنچه که باید تمام آنچه که نیست برای خوبترین واژه ی جهان پدرم پدرم پدرم پدرم پدرم