به گزارش سایت خبری ساعدنیوز، 21 ماده این میزان در کل شامل 94 سوال، به صورت عبارات ترتیبی که هر کدام از ماده ها مربوط به یک علامت خاص افسردگی می باشد، تنظیم شده است.
این 21 ماده بر اساس علایمی مانند:
1- غمگینی
2- بدبینی
3- احساس شکست
4- نارضایتی
5- احساس گناه
6- نیاز به مجازات (انتظار تنبیه داشتن)
7- نفرت از خود(بیزاری از خود، دوست نداشتن خود)
8- تهمت به خود(اتهام بستن به خود)
9- خود آزاری
10- گریستن(دوره های گریه کردن)
11- زود رنجی(تحریک پذیری)
12- انزوای اجتماعی(گوشه گیری)
13- بی تصمیمی
14- پندار شخص از خود(تغییر در تصویر بدن)
15- سستی و کندی(کندی در انجام کار، کاهلی در کار)
16- اختلال در خواب
17- خستگی پذیری
18- کاهش اشتها(بی اشتهایی)
19- کاهش وزن
20- اشتغال ذهنی
21- کاهش نیروی جنسی
انتخاب این ماده ها بر اساس تظاهرات آشکار رفتار در بیماری افسردگی بوده و دلیل بر هیچ فرضیه ای در مورد علت شناسی یا فرایند روانی در بیماری افسردگی نیست.
در این آزمون در برابر هر یک از ماده های مورد نظر، که مشخص کننده یکی از علایم مرضی افسرگی است،4 تا 6 جمله نوشته شده است که به ترتیب بیانگر خفیف ترین تا شدیدترین وجه آن خصیصه مورد نظر است و آزمودنی باید جمله های هر ماده را به دقت بخواند و جمله ای را که بیانگر بیشترین حالت فعلی وی است با کشیدن دایره به دور آن مشخص کند.
ارزش های کمی هر ماده از 0 تا 3 به این ترتیب تعیین شده است:
0 سلامت روانی در ماده مورد نظر
1 احساس اختلال خفیف در ماده مورد نظر
2 احساس اختلال شدید در ماده مورد نظر
3 احساس اختاتل حاد و شدید در ماده مورد نظر
از این پرسش نامه چندین فرم تهیه شده است، در این جا فرم معمولی آن که شامل بیست و یک ماده (بک و بک ،1972) است معرفی می شود. این پرسش نامه یک آزمون خود آزما است که برای تکمیل آن 5 تا 10 دقیقه وقت لازم است و برای فهمیدن کامل معنای ماده ها خواندن در سطح کلاس پنجم تا ششم مورد نیاز است.
نحوه نمره گذاری
برای بررسی نتایج، آزمونگر باید نمراتی را که آزمودنی با کشیدن دایره مشخص کرده است، با یکدیگر جمع کند. باید یاد آور شد که فقط یک جمله از هر ماده که بالاترین ارزش را دارد، مورد قبول در محاسبات است. جمع نمرات از 0 تا 62 می تواند نوسان داشته باشد، نمره منفی منظور نمی گردد. این درجات در تشخیص افسردگی پیشنهاد شده است(باید توجه داشت که این درجات به دو صورت ذکر شده است).
1- میانگین بهنجار (15 - 1 ) یا (18 - 1 ): افرادی که افسردگی ندارند و در سطح عادی هستند.
2- افسردگی خفیف (31 - 16) یا ( 28 - 18 ): افرادی که به افسردگی در سطح خفیف مبتلا هستند.
3- افسردگی متوسط( 47 - 32 ) یا ( 35 - 29 ): افرادی که به افسردگی در سطح متوسط مبتلا هستند.
4- افسردگی عمیق(62 - 48 ) یا ( 63 - 36 ): افرادی که به افسردگی در سطح شدید مبتلا هستند.
البته باید توجه داشت که برای یافتن مرز مورد اطمینان بین حالت سلامت یا بیماری نیاز به تحقیق و پژوهش های بیشتری است، و چون برداشت گروه های گوناگون در یک اجتماع متفاوت است، بنابراین بهتر است که این آزمون را در جامعه مورد نظر استاندارد کرد.
در آزمون بک ایجاد یک سیستم شایسته در نظر گرفته شده است، زیرا به عقیده بک تنها تشخیص بالینی کافی نیست و ناگزیر باید روشی را به وجود آورد که اولاً افسردگی را تعریف کند و ثانیاً دارای اعتبار و روایی کافی باشد. نتایج معیارهای موجود در این آزمون ابتدا از مشاهدات بالینی و در ضمن دوره های روان درمانی مبنی بر تجزیه و تحلیل روانی بیماران افسرده به دست آمده است.
به طور کلی، این پرسش نامه به عنوان یک آزمون نابسته به فرهنگ شناخته شده و ماده های مورد بحث آن اختصاص به محیط اجتماعی ندارد و حتی مخصوص هیچ طبقه اقتصادی یا تحصیلی معینی نیست، این مسأله به سادگی بیانگر آن است که وقتی کسی به عنوان افسرده در این آزمون تشخیص داده شد(نظر به این که او فقیر یا غنی، تحصیل کرده یا کم سواد، و یا ... باشد)، آزمون به هر صورت عمق افسردگی او را در خود منعکس می کند. این آزمون همچنین از نوع آزمون های خود سنجی است.
مزایای این آزمون از نظر آرون بک:
1- با توجه به گوناگونی تشخیص های کلینیکی، این آزمون یک میزان اندازه گیری استاندارد شده را در دسترس قرار می دهد.
2- این آزمون را می توان توسط یک مصاحبه گر آموزش دیده انجام داد که این مسأله از نظر اقتصادی از یک مصاحبه روان پزشکی مقرون به صرفه تر است.
3- به علت داشتن نمره و نمره گذاری آن مقایسه کردن اطلاعات با سایر یافته ها از نظر کمی و کیفی اسان می شود.
بک معتقد است به علت وسیع بودن دامنه امتیازات این پرسش نامه نسبت به سایر قضاوت های کلینیکی که بر پایه مصاحبه های روان پزشکی قرار دارد ، این پرسش نامه در مورد سنجش عمق افسردگی حساسیت بیشتری دارد.
به طور کلی هدف BDI این بوده است که نشان شناسی افسردگی را به طور جامع در بر گیرد. اما برروی محتوی شناختی بیشتر تأکید می ورزد لازم به ذکر است که با وجود آن که این آزمون برای استفاده در جماعت های بالینی ساخته شده است، اما در جماعت های عادی مانند دانشجویان نیز به کار می رود.
اعتبار و روایی
از هنگام تدوین BDIتاکنون، ارزیابی های بسیاری توسط محققان و پژوهشگران در مورد آن صورت گرفته است.
گلدمن و متکاف در سال 1965 به منظور دست یابی به میزان افتراقی افسردگی در میان دو گروه افسرده و سالم به این نتیجه دست یافتند که عدد 17، عدد مناسب افتراق در بین این گروه است. همچنین متکاف برای میزان همبستگی پرسش های بالینی روان پزشکی و پرسش نامه بک به یک نتیجه همبستگی در سطح بالا رسید.
می و همکاران 1969 تأکید کردند که این آزمون از نظر تشخیص دارای روایی بوده و قادر به پیش بینی است. بک، استیر و گاربین( 1988 )، در یک تحلیل سطح بالا از کوشش های مختلف برای تعیین همسانی درونی، ضرایب 73/0 تا 92/0 با میانگین 86/0 را به دست آوردند.
ارزشیابی روایی محتوایی، سازه و افتراقی و نیز تحلیل عاملی عموماً نتایج مطلوبی داشته اند. محتوای ماده های BDI با هم فکری و هم رأی متخصصان بالینی در مورد نشانه های مرضی بیماران افسرده تدوین شده و شش مورد از نه مقوله DSM III برای تشخیص افسردگی نیز در آن گنجانیده شده است(بک و همکاران، 1961).
روایی همزمان با درجه بندیهای بالینی برای بیماران روان پزشکی نشانگر ضرایب همبستگی از متوسط تا بالا و r = 72 Mdn 0/55 – 0/96 است(بک و همکاران، 1988).
همبستگی این آزمون با مقیاس درجه بندی همیلتون برای افسردگی (73/0)، مقیاس خودسنجی افسردگی زونگ(76/0)، و مقیاس افسردگی MMPI (76/0) به دست آمده است(بک و همکاران، 1988).
استیر، بک، براون و برچیک(1987) گزارش کردند که افراد مبتلا به افسردگی عمده در مقایسه با افراد مبتلا به افسرده خویی نمره های نسبتاً بالایی در این آزمون می گیرند. در حالی که دیلی، پیکات، لمپریر، و میروز(1963) نتوانستند تفاوتی بین افسردگی درون زاد، افسردگی رجعتی و افسردگی روان زاد پیدا کنند.
از این آزمون حتی برای افراد تنها( گلد، 1982)، تحت فشار روانی(هامن و میول، 1982) و کسانی که درباره اضطراب خود گزارش داده اند(بیکر و جساب، 1980) استفاده شده است.
به طور کلی پژوهش های تحلیل عاملی نشانگر آن است که BDI یک عامل کلی افسردگی و نیز نگرش منفی نسبت به خود، اختلال عملکرد و اختلال بدنی را اندازه گیری می کند(تاناکا و هوبا، 1984).
واهب زلده (1352) به منظور بررسی چگونگی ارزش تشخیصی این آزمون در موردد بیماران افسرده و افراد سالم در ایران، ارزش تشخیصی آن را مورد تأیی قرار داد. همچنین پرتو (1353) در یک تجقیق تجربی در مورد پراکندگی افسسردگی در میان دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه تهران، نشان داد که این آزمون از اعتبار (روایی) و ثبات (اعتبار) کافی برخوردار است. وی این آزمون را در سال 1370 بر روی جمعیت ایران میزان کرد.
پودات (1357) ضریب همبستگی مثبتی در سطح 56/0 رابا پرسش نامه کنترل درونی و بیرونی راتر روی گروهی از دانشجویان مرد دانشگاه تهران به دست آورد. چگینی (1361) همبستگی 54/0 را با مقیاس افسردگی MMPIبه دست آورد.
دستور العمل: این پرسش نامه شامل 21 گروه سوال است. خواهشمند است جمله های هر گروه را به دقت مطالعه مطالعه کنید و فقط دور شماره جمله ای که بیش از چند از جمله دیگر حالت و احساسات شما را بیان می کند، یک دایره بکشید. دقت کنید که در هر گروه از جمله ها فقط باید یک جمله را انتخاب کنید. در ضمن، برای پاسخ دادن به سوال ها، حالت های خود را از دو ماه گذشته تا کنون در نظر بگیرید.
الف:
0- من احساس غمگینی نمی کنم.
1- احساس می کنم دلم گرفته یا غمگینم.
2(الف)- من هیشه دل گرفته و غمگینم و نمی توانم از آن رهایی یابم.
2(ب)- به قدری غمگین و بی نشاطم که برایم دردناک است.
3- به اندازه ای غمگین و بی نشاطم که تاب تحملش را ندارم.
ب:
0- نسبت به آینده، بدبینی یا دلسردی خاصی ندارم.
1- نسبت به اینده احساس ناامیدی می کنم.
2(الف)- احساس می کنم که هیچ امیدی به آۀینده ندارم.
2(ب)- احساس می کنم که هیچ وقت بر مشکلاتم غلبه نخواهم نکرد.
3- احساس می کنم که امیدی به آینده ندارم و شرایطم بهتر نخواهد شد.
پ:
0- احساس نمی کنم که شخص شکست خورده ای باشم.
1- احساس می کنم که بیش از یک شخص معمولی شکست خورده ام.
2(الف)- احساس می کنم که به ندرت کار معنی دار یا پر ارزشی انجام داده ام.
2(ب)-هر وقت به زندگی گذشته فکر می کنم جز شکست های زیاد چیزی نمی بینم.
3- احساس می کنم که شخص کاملاً شکست خورده ای هستم.
ت:
0- مثل گذشته از زندگیم راضی ام.
1(الف)- بیشتر اوقات احساس بی حوصلگی می کنم.
1(ب)- دیگر مثل گذشته، از چیزها لذت نمی برم.
2- دیگر از هیچ چیز احساس رضایت نمی کنم.
3- از هر کس و هر چیزی که بگویی، ناراضی هستم.
ث:
0- احساس گناه خاصی ندارم.
1- بیشتر اوقات احساس می کنم که شخص بد یا بی ارزشی هستم.
2(الف)- احساس می کنم کمی گناهکارم.
2(ب)- حالا دیگر تقریباً همیشه احساس می کنم شخص بی ارزش و بدی هستم.
3- این طور احساس می کنم که گویی شخص بسیار بد و بی ارزشی هستم.
ج:
0- احساس نمی کنم دارم مجازات می شوم.
1- احساس می کنم ممکن است اتفاق بدی برایم رخ بدهد.
2- احساس می کنم مجازات می شوم یا مجازات خواهم شد.
3(الف)- احساس می کنم که مستحق مجازاتم.
3(ب)- دلم می خواهد مجازات شوم.
چ:
0- من از خود مأیوس نیستم.
1(الف)- من از خود مأیوسم.
1(ب)- من خودم را دوست ندارم.
2- من از خود بیزارم.
3- من از خود متنفرم.
ح:
0- من احساس نمی کنم که از دیگران بدتر باشم.
1- از خودم به خاطر خطاهایم انتقاد می کنم.
2(الف)- همیشه خودم را به خاطر خطاهایم سرزنش می کنم.
2(ب)- برای هر اتفاق خود را سرزنش می کنم.
خ:
0- من در فکر آن نیستم که به خود آسیبی برسانم.
1- من درباره این که به خود آسیبی برسانم فکر می کنم، ولی به آن عمل نمی کنم.
2(الف)- احساس می کنم اگر مرده بودم، بهتر بود.
2(ب)- من برای این که خود را بکشم نقشه های معینی کشیده ام.
2(ج)- احساس می کنم اگر مرده بودم برای خانواده ام بهتر بود.
3- اگر می توانستم خودم را می کشتم.
د:
0- من بیش از حد معمول گریه می کنم.
1- حالا بیشتر از گذشته گریه می کنم.
2- من حالا بیشتر از گذشته گریه می کنم و نمی توانم از گریه کردن خودداری کنم.
3- من در گذشته به راحتی می توانستم گریه کنم، اما حالا اگرچه می خواهم ولی نمی توانم.
ذ:
0- حالا بیشتر از گذشته آزرده نیستم.
1- من بیش از گذشته آزرده و رنجیده می شوم.
2- من همیشه احساس رنجش می کنم.
3- به اندازه ای رنج می برم که چیزهای رنج آور گذشته هرگز رنجم نمی دهند.
ر:
0- من علاقه ام را نسبت به مردم از دست نداده ام، مثل همیشه مردم را دوست دارم.
1- اکنون علاقه ام نسبت به مردم کمتر از گذشته است.
2- من بیشتر علاقه ای که نسبت به مردم داشته ام از دست داده ام وعلاقه ام نسبت به آنها جزئی شده است.
3- من همه علاقه ای را که نسبت به مردم داشته ام از دست داده م و اصلاً به آنها علاقه ای ند ارم.
ز:
0- من مانند گذشته تصمیم می گیرم.
1- من اکنون به خود اطمینان کمتری دارم و سعی می کنم تصمیم گرفتن را به تعویق بیاندازم.
2- دیگر بدون کمک دیگران نمی توانم تصمیم بگیرم.
3- دیگر به هیچ وجه نمی توانم تصمیم بگیرم.
ژ:
0- من احساس نمی کنم که از گذشته بدتر به نظر برسم.
1- من از این که پیر یا ناجذاب به نظر می رسم، نگرانم.
2- من احساس می کنم تغییرات دائمی در ظاهر من به وجود می آیند و مرا ناجذاب نشان می دهند.
3- من احساس می کنم که زشت و کریه المنظر به نظر می رسم.
س:
0- من می توانم به خوبی گذشته کار کنم.
1(الف)- برای این که کاری را شروع کنم به کوشش زیاد احتیاج دارم.
1(ب)- من نمی توانم به خوبی گذشته کار کنم.
2- برای این که کاری را انجام بدهم باید به خودم فشار بیاورم.
3- اصلاً نمی توانم کاری انجام بدهم.
ش:
0- من می توانم مثل همیشه خوب بخوابم.
1- من صبح ها خسته تر از گذشته از خواب برمی خیزم.
2- من یکی دو ساعت زودتر از وقت معمول بیدار می شوم و به سختی می توانم دوباره به خواب بروم.
3- من هر روز زود از خواب بیدار می شوم و نمی توانم بیش از 5 ساعت بخوابم.
ص:
0- من بیشتر از گذشته خسته نمی شوم.
1- من زودتر از گذشته خسته می شوم.
2- من از انجام هر کاری خسته می شوم.
3- من آن قدر خسته می شوم که نمی توانم کاری انجام بدهم.
ض:
0- اشتهایم تغییر نکرده است.
1- اشتهایم به خوبی گذشته نیست.
2- اشتهایم خیلی کم است.
3- دیگر اصلاً اشتها ندارم.
ط:
0- اخیراً وزنم خیلی کمتر نشده است.
1- وزنم بیش ازر 5/2 کیلوگرم کم شده است.
2- وزنم بیش از 5 کیلوگرم کم شده است.
3- وزنم بیش از 5/7 کیلوگرم کم شده است.
ظ:
0- من بیش از حد معمول درباره سلامتی خودم نگران نیستم.
1- من درباره دردها و رنجوری ها یا سوء هاضمه و یبوست و یا علایم ناخوشایند بدنم نگرانم.
2- من به اندازه ای درباره سلامتی و چگونگی حالم نگرانم که فکر کردن به چیزهای دیگر برایم مشکل است.
3- من کاملاً در افکار و احساساتم نسبت به سلامتی خود غرق شده ام.
ع:
0- من احساس نمی کنم که در علاقه من به امور جنسی تغییر تازه ای به وجود آمده باشد.
1- حالا کمتر از گذشته به امور جنسی علاقه دارم.«میل جنسی ام کمتر شده است».
2- حالا علاقهء من به امور جنسی خیلی کمتر از گذشته است.
3- من تمام علاقه ای که به امور جنسی داشتم از دست داده ام.
کلید پرسش نامه: بعد از اجرای پرسش نامه اعدادی که دور آن ها خط کشیده شده است یا گزینه مورد نظر انتخاب شده است جمع می کنیم، سپس با توجه به جدول زیر وضعیت آزمودنی را از لحاظ افسردگی به دست خواهیم آورد. لازم به ذکر است که در ادامه نیز وضعیت آزمودنی را می توان بر اساس رتبه درصدی به دست آورد یعنی این که از چند درصد افراد از لحاظ افسردگی وضعیت بهتری دارد یا این که در وضعیت بدتری.
به طور مثال: اگر یک آزمودنی در این آزمون نمره خام معادل 36 به دست آورد با توجه به جدول می توان گفت که آزمودنی مورد نظر افسردگی شدیدی دارد و باید هر چه سریع تر جهت مراجعه به روان شناس یا مشاوره اقدامات لازم صورت گیرد( هر چند که در این جا باید به تاریخچه آزمودنی توجه داشت).
جدول افسردگی بک فرم بلند 21 ماده ای
جمع امتیازات میزان افسردگی کمتر از 4 انکار احتمالی افسردگی، ارائه تصویر خوبی از خود، این نمره در مورد افراد بهنجار غیر معمول است.
10 – 5 طبیعی
16 – 11 کمی افسرده
20 – 17 نیازمند به مشورت
30 – 21 به نسبت افسرده
40 – 31 افسردگی شدید
بیشتر از 40 افسردگی بیش از حد، این نمره به گونه معنی دار بالاتر از نمره افراد دارای افسردگی شدید است، نشان دهنده اغراق احتمالی درباره افسردگی است، شاید مشخصه اختلالات نمایشی یا مرزی است.احتمال افسردگی در سطح معنادار نیز وجود دارد.
لازم به ذکر است که در مشاهدات روزانه انواع این حالت ها را به صورت موقتی یا زود گذزر می توان تجربه کرد. البته افرادی وجود دارند که تمایل به افسردگی یا بیماری افسردگی در آنان شروع شده و ممکن است افسردگی آنان شدت یابد.