در طول زندگی بشر بر روی این کره ی خاکی، تولد به معنای جشن گرفتن و شادی کردن بوده است و مردم برای گذراندن اوقات خوش در این روز به مهمانی گرفتن و هدیه دادن پرداخته اند، اما در برخورد با روز تولد، افراد به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ی اول آن هایی که خوشحال هستند و طبق تصور دیگران در حال جشن و پایکوبی اند. دسته دوم اما برخلاف دسته ی اول خوشحال که نیستند هیچ، حتی ناخودآگاه غم و اندوه خاصی را تجربه می کنند. در واقع افراد دسته ی دوم در روز تولد خود دچار افسردگی روز تولد می شوند. اما مگر تولد یک اتفاق قشنگ در زندگی انسان ها نیست پس چرا این افراد در روز تولدشان غمگین می شوند؟ با ما همراه باشید.
افسردگی تولد در چه افرادی بیشتر دیده می شود؟
- افراد مبتلا به افسردگی یا وجود سابقه خانوادگی افسردگی:اگر در حال حاضر با افسردگی مزمن روبرو هستید یا در گذشته به آن مبتلا بوده اید، افسردگی روز تولد می تواند تأثیر چشمگیری بر روی شما بگذارد. به همین ترتیب، اگر سابقه خانوادگی افسردگی دارید این موضوع می تواند در ابتلای شما به افسردگی روز تولد مؤثر باشد.
- افراد مبتلا به اضطراب:اضطراب، از هر نوع آن ( اضطراب اجتماعی، انواع ترس ها و …) می تواند احساس افسردگی را در شما حتی با وجود آیتم های خوشحال کننده ای مثل کیک و هدیه تولد ایجاد کنند.
- افراد درونگرا:افراد درونگرا اغلب به عنوان افراد منزوی شناخته می شوند، اما این مطلب لزوماً درست نیست. بسیاری از افراد درونگرا همانند هر کس دیگری اجتماعی هستند. آنها نسبت به برونگراها به محرک های کمتری در اطرافشان احتیاج دارند
دلایل درونی افسردگی در روز تولد
از منظرهای مختلف می توان به ماجرا نگاه کرد، اما دیدگاهی که این غم در روز تولد را دقیق تر توجیه می کند، رویکرد روان شناسی وجودی است.دلایل درونی منظور همان احساسات درونی فرد است. افراد با نزدیک شدن به روز تولد عموما احساس می کنند که در سال های گذشته موفقیتی نداشته اند و احساس پیری و نزدیکی به مرگ می کنند. اغلب این افراد با نگرش به گذشته تصور می کنند سنشان افزایش یافته اما به هدف های خود نرسیده اند.
دلایل بیرونی افسردگی در روز تولد
عوامل بیرونی شامل تاثیراتی است که اجتماع بر زندگی فرد گذاشته است. افراد با حضور در جامعه سرگرم کلیشه هایی می شوند که توسط جامعه شکل گرفته است. برغای مثال در جامعه قوانینی برای سن ورود به مدرسه و کنکور وجود دارد و یا سن خاصی برای ازدواج معمولا وجود دارد که در صورتی که افراد در این سنین مشخص به اهداف نرسند می تواند احساس یاس در آن ها ایجاد شود. تولد یکی از عواملی است که نشان دهنده گذر زمان و دیر شدن برای انجام این کار هاست و نتیجه آن افسردگی در روز تولد می باشد.
زندگی کردن فرد در خانواده ای که علاقه ای به آن ها ندارد یا اعضا خانواده دارای ارتباط بد با هم می باشند یا فرد مشکلات درون خانواده ای بسیاری دارد در روز تولد احساس غم دارد. زیرا جشن تولد سبب دوری از این غم می شود و این در حالی است که فرد علاقه به برگزاری جشن با چنین خانواده ای ندارد. همچنین روز تولد باعث این می شود فرد به یاد آورد که در این خانواده به دنیا آمده است و تمام تنش های زندگی او بخاطر این خانواده است.
امروزه یکی از عوامل موثر در احساس افسردگی در روز تولد مشاهده ی کادو ها و جشن تولد های دیگران در این فضا است. افراد با مشاهده ی جشن و کادو های دیگران و دانستن این که برای آن ها چنین چیزی قابل دستیابی نیست دچار نوعی یاس می شوند و تصور میکنند افراد به آن ها اهمیت نمی دهند یا قدرشان را نمی دانند. این احساسات در نهایت سبب افسردگی در روز تولد می شود.
درمان افسردگی روز تولد
برای درمان ناراحتی در روز تولد اول از همه یک چیز را در نظر بگیرید. اگر برای محقق نشدن اهدافتان نگرانید، باید خوشحال باشید که اصلا "هدفی" در زندگی دارید.این را در نظر بگیرید که اگر تلاشتان را کرده اید و هنوز به چیزی که می خواهید نرسیده اید (مثلا تا سی سالگی، شغل دلخواهتان مالِ شما نشده است) شاید زمان بندی شما با آنچه قرار است در بهترین حالت برای شما رخ بدهد کمی متفاوت است.
ریچل هالیس با اعتقاد به اینکه "زمان بندیِ خدا حرف ندارد"، اینطور می گوید: به زندگی تان و اهدافی که فکر می کردید تا سی و پنج سالگی به آن ها دست خواهید یافت، نگاه می کنید و افسرده می شوید. اما شاید دلیلش آن باشد که شما هنور تجربه ی کافی ندارید. شما مثل همان دختر بچه ای هستید که زمانی که تازه شروع به راه رفتن می کند وسطِ اتاق تلو تلو می خورد، شاید مجبور باشید کمی بیشتر تحمل کنید.
شاید آن هدف اصلا قرار نبوده مالِ شما باشد. شاید در انتها چیز بهتری نصیبتان شود، چیزی که قرار است پنج سال دیگر به آن برسید. شاید باید در این مسیر قدم بردارید تا برای به دست آوردن آن چیزِ بهتر آماده شوید. هیچ چیز بیهوده نبوده. تک تک لحظات شما را برای لحظه ی بعدی آماده تر می کند.اگر برای اهدافتان تلاشی نمی کنید، فرقی نمی کند تولد سی سالگیتان باشد یا تولدِ نود سالگی ! به هرحال شما در روز تولدتان غمگین و ناخشنود خواهید ماند. پس به جای شکایت کردن از خودتان و زمین و زمان، بگذارید امسال سالی باشد که شما "تغییر کردن" را انتخاب می کنید و شاید این لازمه ی رسیدن به هر هدفی در زندگی باشد.
پیش از دنبال کردنِ هر هدفی در زندگی، یادبگیرید "خودتان را دوست داشته باشید". وقتی این قدمِ بزرگ را در زندگی برداشتید، دیگر خودتان را بابت اهداف ناکامتان سرزنش نمی کنید.یاد می گیرید خودتان بهترین و زیباترین اتفاقی هستید که در دنیا رخ داده. خودتان را بابت چیزی که هستید دوست بدارید نه تنها بابت چیزی یا هدف هایی که به آن رسیده اید.از تولدِ امسالتان شروع کنید. از خداوند برای شانسی که برای زندگی کردن به شما داده شاکر باشید و شادی کنید. برای اهدافتان زمانبندی داشته باشید ولی در عین حال به یاد داشته باشید "زمان بندیِ خدا حرف ندارد".
حرف آخر
اگرچه تولد معمولاً با احساسات شاد و تجربیات مثبت همراه است اما این ممکن است برای همه صادق نباشد.اگر افسردگی تولد را تجربه می کنید، لطفاً خجالت نکشید. بسیار معمول و طبیعی است که افراد در حوالی روز تولد خود احساس غمگینی کنند. با این حال، اگر افسردگی روز تولد شما منجر به احساسات شدید غم و اندوه، اضطراب یا انزوا شود، ممکن است بهتر باشد برای کمک با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید.