به گزارش ساعد نیوز، طرحی در مجلس توسط برخی از نمایندگان طرح شده است که قرار است خروجی آن تأسیس سازمانی به نام "سازمان طب اسلامی-ایرانی" باشد. بسیاری از دلسوزان معتقدند که این طرح از طریق نفوذ در مجلس و با طراحی قبلی مطرح شده است و هدف آن، تأسیس نهادی رسمی برای قدرت گرفتن افرادی چون آیت الله تبریزیان در نظام سلامت کشور است در حالی که هیچ نوع سند علمی مبنی بر وجود چیزی به نام "طب اسلامی" وجود ندارد. این در حالی است که "دانشکده طب سنتی" به صورت رسمی از سوی نهادهای علمی کشور تأئید شده و مشغول به کار است و طرح طب اسلامی ضربه به این دانشکده است. رهبری تأسیس دانشکده طب سنتی را یک "مژده" خطاب کرده بودند. بسیج دانشجویی در واکنش به تلاش نمایندگان برای رسمیت بخشی به طب اسلامی با طرح تأسیس سازمانی به نام سازمان طب اسلامی-ایرانی بیانیه ای صادر کرده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان» پیامبر اکرم (ص)
در واپسین روزهای سال 1399، «طرح تشکیل سازمان طب اسلامی-ایرانی» از سوی جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، واکنش های زیادی را برانگیخت. تشکل بسیج دانشجویی لازم می داند نکاتی را در این خصوص اعلام نماید:
1- سازمانی بهداشت جهانی در سال های اخیر برنامه استراتژیک جهت بهره گیری از طب سنتی ارائه نموده است. همچنین تا سال 2019 تعداد 109 کشور قوانین و مقررات مربوط به توسعه طب سنتی و مکمل را وضع نموده اند. در ایران نیز جهت بهره مندی هرچه بیشتر از گنجینه ی علمی و فرهنگی طب سنتی، در قوانینی از جمله سیاست های کلی سلامت، سند نقشه ی علمی جامع کشور، نقشه جامع سلامت کشور، سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی و برنامه ی توسعه پنجم و ششم به این مقوله پرداخته شده است.
در سال گذشته شاهد تشکیل فراکسیون و کمیته ی طب سنتی در مجلس شورای اسلامی بودیم. اکنون نیز جمعی از نمایندگان دغدغه مند مجلس شورای اسلامی جهت ساماندهی و تقویت طب سنتی طرح تشکیل سازمان طب اسلامی-ایرانی را مطرح نمودند. نفس توجه و پرداختن نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به مقوله ی طب سنتی ارزشمند و قابل تقدیر است. در همین جا از این توجهات و دغدغه ی نمایندگان ملت سپاسگزاری می نماییم.
2- اما طرح ارائه شده اشکالاتی جدی دارد. مهمترین این اشکالات، به رسمیت شناخت چیزی است که «طب اسلامی» نامیده می شود. طب، شاخه ای از علوم است و جایگاه علوم در نظام اسلامی، دانشگاه ها و حوزه های علمیه است. حال آنکه طب اسلامی، مورد تأیید دانشگاه و حتی حوزه ی علمیه نیست و به نوعی ادعای عده ای است. لذا به رسمیت شناختن و جایگاه قائل شدن برای آنچه که طب اسلامی نامیده می شود، آن هم از سوی نمایندگان ملت در قوه ی مقننه تعجب برانگیز است! البته در اسلام توصیه ها و آموزه های بهداشتی و طبی وجود دارد و باید به درستی و با روش صحیح از آن ها بهره برد اما اسلام مکتب طبی جدایی ندارد که اکنون مورد ادعای عده ای قرارگرفته است.
با شناختی که از دغدغه و منطق نمایندگان طراح طرح وجود دارد، پیشنهاد و پیگیری این طرح را از خارج مجلس شورای اسلامی و توسط افرادی می دانیم که نفعشان در پیوند اعتقادات پاک اسلامی و علم طب است که منجر به ابداعی شده است به نام «طب اسلامی». متأسفانه برخی از این افراد با ایجاد جو تبلیغات و روانی سنگین، قبل از اثبات وجود علمی به نام طب اسلامی، به دنبال گسترش و ساماندهی آن هستند و به اصطلاح «برادری خود را اثبات نکرده، ادعای ارث و میراث دارند.» با عنایت به بحث های مفصل صورت گرفته در حوزه ی علمیه و نظر علماء، از نمایندگان محترم مجلس تقاضا داریم، فارغ از توصیه ها و پیگیری های ذی نفعان نام طب اسلامی، بار دیگر و اصولی تر به این مقوله بنگرند و اگر به وجود طب اسلامی رسیدند اقدام به ساماندهی و تقویت آن کنند.
3- اما باید به علل گسترش چنین تفکرات غیرعلمی، حال به هر نامی که باشند، توجه نمود. مهمترین این علل عملکرد وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و عده ای از مؤثرین و اهالی علوم پزشکی کشور در این مورد است.
اعتقاد به طب سنتی در جامعه ایرانی جزئی از فرهنگ ملت است. در این شرایط اگر نسخه ی صحیح به مردم ارائه نشود، نسخ ناصحیح رواج می یابد. قریب به 14 سال است که رشته ی طب سنتی ایرانی (که از زمان استبداد رضاخانی محدود شده بود) ایجاد شده است و به موازات آن دانشکده های طب ایرانی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور فعالند. اما هنوز هم عده ای سعی دارند وجود چنین علمی را انکار کنند! این افراد حتی حاضر نیستند دستاوردهای علمی این رشته که در مراجع معتبر علمی جهان ثبت شده است را مورد توجه قراردهند که این خود عملی ضد علم است.
حتی مجمع و انجمن های علمی پزشکی در بیانیه ی اعتراضی خود به طرح تشکیل سازمان طب اسلامی-ایرانی نیز، انجمن علمی طب سنتی ایرانی را نادیده گرفته اند. این رویکرد که در موضوعی، وجود و نظرات مرتبط ترین انجمن علمی انکار گردد، خود جای تأمل بسیار دارد. طبعاً تا زمانی که به اهالی طب سنتی ایرانی که دانش آموختگان مورد تأیید علوم پزشکی هستند و با روش های علمی به این مقوله ورود کرده و می کنند بهای کافی داده نشود، هر روز باید منتظر افرادی بود که بدون داشتن تخصص کافی از اعتقادات مردم بهره ببرند.
البته در همه ی آنچه نگاشته شد، حساب علاقه مندان طب سنتی از سودجویان این عرصه جداست. همانان که دغدغه مندانه به دنبال مجرایی برای فعالیت و همیاری در این مقوله ی علمی و فرهنگی هستند اما راهی نیافته اند و از این رو به سمت نام های مدعی طب سنتی هدایت شده اند.4- در نهایت پیشنهاد بسیج دانشجویی نیز ارتقاء اساسی ساختار طب سنتی ایرانی و حتی تشکیل سازمان طب سنتی است؛ اما نه به آن صورتی که طرح گردید. در صورت تمایل مراجع ذی ربط، آمادگی تبیین لزوم و فواید تشکیل چنین ساختاری وجود دارد. همچنین تشکل بسیج دانشجویی آمادگی خود را برای هرگونه کمک در زمینه ی توسعه ی صحیح طب سنتی ایرانی اعلام می دارد.
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بابل
بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد