به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، وقتی زن و شوهر از هم دور می شوند، زندگی مشترکشان از عشق و عاطفه خالی می شود. این سردی و بی تفاوتی معمولاً به این دلیل است که یک نفر یا هر دو از تلاش برای بهبود رابطه شان دست برداشته اند. خانم هایی که مورد بی توجهی و بی مهری شوهرشان قرار می گیرند، راهکارهای متفاوتی را برای سر شوق آوردن شوهر بی احساسشان به کار می گیرند. ممکن است به شوهرشان التماس کنند، بر سرش فریاد بزنند یا خود نیز به جبران بی محبتی های شوهرشان به او بی محلی کنند و نسبت به زندگی مشترکشان بی تفاوت شوند. بدیهی است که هیچ کدام از این راهکارها کمکی به جلب توجه و محبت شوهر بی احساس نمی کند و گرما و صمیمیت را به کانون خانواده برنمی گرداند. در ادامه دلایل سرد و بی احساس شدن شوهر و شیوه صحیح برخورد با او را توضیح می دهیم.
دلایل بی احساس شدن شوهر
تا به حال شده است با کسی درد دل کنید و فرد شنونده شما را مقصر بداند؟ یا بگوید که شما زیادی حساس شده اید؟ ممکن است واقعاً هم چنین باشد و حساسیت شما زیاد شده باشد اما از کجا باید متوجه شوید که شما حساس شده اید یا واقعاً یک شوهر بی احساس دارید؟ علاوه بر این، ممکن است همسر شما از چیزی یا کسی ناراحت یا عصبانی باشد.
در نظر عموم، مردان نسبت به زنان کمتر احساسات خود را بروز می دهند و گاها داشتن یک شوهر بی احساس امری طبیعی است. این باور کاملاً اشتباه است و بسیاری از مردان به دلیل دیدگاه جامعه از بروز احساسات خود سر باز می زنند. به عنوان مثال، در باور عموم همیشه گفته می شود «مرد که گریه نمی کنه». این در صورتی است که بروز احساسات به اشکال مختلف، امری طبیعی برای هر دو جنسیت محسوب می شود. فرقی ندارد شما چند سال دارید، مرد هستید یا زن، شما این اجازه را دارید که ناراحت شوید، گریه کنید، برای ابراز خوشحالی اشک شوق بریزید و… .
این عدم بروز احساسات می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که برخی از آن ها می توانند به شخص و همین طور خانواده و به ویژه همسر او صدمه روحی و روانی وارد کند. عدم بروز احساسات حتی منجر به خطر افتادن زندگی مشترک افراد هم می شود و به هر دو شخص از لحاظ روانی و جسمانی آسیب می زند. به همین دلایل ممکن، باید ریشه عدم بروز احساسات یک شوهر بی احساس را بررسی کرد.
۱- مشکلات مالی و اقتصادی
مشکلات مالی و اقتصادی به راحتی روح و روان افراد را درگیر می کند و این فشار در جامعه ما بر مردان بیشتر است. هر چند زنان هم رو به استقلال مالی آورده اند اما هنوز سنت های جامعه مرد را نان آور خانه می داند. این مشکلات موجب می شوند مردان نتوانند به درستی تمرکز کنند و از لحظات زندگی خود لذت ببرند. در این مواقع بهتر است همسر خود را یک شوهر بی احساس ندانید و او را درک کنید. البته نمی توانیم این امر را دلیلی موجه برای بی احساس شدن مرد بدانیم. با این حال، بهتر است با درک کردن همسر و صحبت کردن با او، کمکش کنید.
۲- ناراحتی از شخص دیگر
گاهی افراد ناراحتی و عصبانیت خود از دیگران را بر روی همسر و فرزندانشان خالی می کنند. ممکن است شوهر بی احساس شما از فردی ناراحت باشد و نتواند احساس غم و عصبانیت خود را با آن شخص در میان بگذارد. به عنوان مثال، اصولاً عصبانیت و ناراحتی از رئیس و مدیر کار، به جای خوشی ختم نمی شود.
همین امر موجب می شود همسر شما با نشان دادن بی میلی به اعضای خانواده، هیجانات خود را تخلیه کند. این امر نشان دهنده عدم بلوغ روانی فرد است. با این حال، همه ما می توانیم مشکلاتی این چنینی داشته باشیم. بهتر است با همسر خود حرف بزنید و به وی نشان دهید که عصبانیت و ناراحتی او را درک می کنید. در عین حال، به او بگویید که از این رفتار، شما هم ناراحت و دل زده می شوید.
۳- بی علاقه شدن شوهر
گاهی نه مشکل مالی وجود دارد، نه کسی مرد را عصبانی کرده است و نه پای فرد سومی در میان است. در این صورت ممکن است همسر شما نسبت به شما واقعاً بی احساس شده باشد. موارد زیر در کنار هم می توانند نشانه بی علاقه شدن شوهر نسبت به همسرش باشند:
- زود از کوره در رفتن و عصبانی شدن با هر مسئله کوچکی
- کاهش گفتگوی روزانه و درد دل کردن با هم
- کاهش نظرخواهی از همسر در مورد مسائل مختلف
- از زیر بار کار و مسئولیت ها در رفتن
- بی احترامی به همسر به ویژه در جمع و مهمانی ها
- کاهش تمایل جنسی
- انجام کارها به تنهایی
اگر همسر شما همه این موارد را با هم دارد، پس یک جای کار می لنگد و باید زودتر دست به کار شوید و از راه های تخصصی وارد عمل شوید تا به علت بی علاقه شدن شوهرتان پی ببرید.
۴- تنبیه همسر
برخی از مردان از عدم بروز احساسات در جهت تنبیه کردن همسرشان استفاده می کنند. این امر کاری بسیار اشتباه است و می تواند مشکلات روحی و فیزیکی زیادی در زنان ایجاد کند. به عنوان مثال، مرد از برخی از رفتارهای زن خوشش نمی آید و از این طریق می خواهد همسرش را تنبیه کند و تلافی آن رفتارها را این گونه نشان دهد.
۵- فرد سوم
بهتر است این گزینه آخرین موردی باشد که به ذهنتان می رسد؛ زیرا همان گونه که گفتیم بی احساس شدن دلایل مختلفی دارد؛ اما ممکن است کاهش بروز احساسات همسر به علت وجود فرد سومی باشد. با این حال، نباید به همسرتان تهمت بزنید، زیرا این گونه کار خراب تر خواهد شد. اگر احساس کردید بی احساس شدن همسرتان به خاطر وجود فرد سومی است و شما از آن خبر ندارید، به مشاوره مراجعه کنید و تفکرات و مسائلتان را با مشاور خانواده در میان بگذارید و سپس اقدام به حرف زدن در این رابطه با همسر خود کنید.
۶- درون گرا بودن شوهر
دلیل دیگر عدم بروز احساسات توسط شوهر می تواند درون گرا بودن او باشد. انسان ها درون گرا یا برونگرا هستند. افراد برونگرا هیجانات خود را بروز می دهند، بودن در جمع را دوست دارند، سر صحبت را با بقیه باز می کنند، اغلب دوست دارند با دیگران وقت بگذارند و… .
اما افراد درون گرا تنهایی را ترجیح می دهند، در جمع زیاد صحبت نمی کنند، مانند افراد برون گرا ابزار احساسات نمی کنند، بیشتر شنونده هستند و… . البته این موارد نشانه بی احساس بودن یا اجتماعی نبودن آن ها نیست اما در ظاهر چنین به نظر می رسد.
۷- بلد نبودن ابراز احساسات یک شوهر بی احساس
گاهی مردان ما یاد نگرفته اند چگونه ابراز احساسات کنند. ممکن است شوهر بی احساسی نداشته باشید و صرفاً همسر شما نحوه ابراز احساسات را بلد نباشد. این افراد اصولاً به صورت سنتی تربیت شده اند و همان تفکرات قالب جامعه که در ابتدا به آن ها اشاره کردیم، موجب می شود مردان نتوانند به درستی احساسات خود را بروز دهند.
۸- با شوهر بی احساس چگونه رفتار کنیم؟
بهترین کار در برخورد با شوهر بی احساس، صحبت کردن منطقی است. جر و بحث، دعوا کردن و قهر کردن نمی تواند زندگی زناشویی شما را حفظ کند. با همسر خود صبحت کنید. احساسات خود را بیان کنید و به او بگویید که عدم ابراز علاقه او موجب بروز ترس، نگرانی، غم و… در شما می شود. از ارزشمند بودن زندگی زناشویی خود با او حرف بزنید و به او بگویید که زندگی تان چقدر برای شما ارزش دارد.
رفتار اشتباهی که خانم ها در برخورد با چنین همسری نشان می دهند، ابراز احساسات بیش از حد و غیرطبیعی است. این امر ممکن است مردانی را که بلد نیستند احساسات خود را بروز دهند و گاهی در حال تلاش کردن هستند، بترساند؛ زیرا این افراد اغلب از بروز احساسات می ترسند و زیاده روی شما می تواند ترس را در آن ها بیشتر کند. بهتر است در رفتار خود زیاده روی نکنید و از طرف دیگر، مانند او سرد و خشک رفتار نکنید.
بهترین کار این است که از افراد باتجربه و مشاور خانواده کمک بگیرید. گاهی برخی از افراد از رفتن به مشاوره سر باز می زنند. در این مواقع، به همسرتان بگویید که تمام این کارها به خاطر ارزشمند بودن زندگی مشترکتان انجام می شود. اگر همسرتان همچنان از مراجعه به مشاوره خانواده سر باز می زند، خودتان نزد مشاور بروید و مشکلات را مطرح کنید. اصولاً مشاوران می توانند به شما کمک کنند تا کاری کنید که همسرتان هم بپذیرد که به مشاوره مراجعه کند.
گاهی بی احساس بودن همسرتان تنها در ذهن شما وجود دارد و ممکن است شوهر شما چنین تفکری نداشته باشد و فکر کند به درستی دارد به شما ابراز علاقه می کند. به هر حال، افراد تفاوت هایی با یکدیگر دارند و این تفاوت ها در بروز احساسات هم نمایان می شود.