مردان در خانواده وظایفی برعهده دارند. یکی از وظایف آنان را، می توان عبارت از تأمین نفقه زن و فرزندان دانست. اما تفاوت هایی هم بین نفقه زن و فرزندان وجود دارد؛ که گروه تخصصی وکیل خانواده قصد دارد با هدف حمایت از حقوق این دو قشر آسیب پذیر در جامعه، با بررسی تفاوت های بین نفقه آنان بپردازد. به این امید که از این طریق، شما مخاطبین عزیز نیز، با شرایط و جزئیات مربوط به نفقه زوجه و اولاد به خوبی آشنا شوید. و در اختلافات احتمالی میان اعضای خانواده، بتوانید راه حل های مناسبی برای رویارویی با این مشکلات پیدا کنید. پس بررسی تفاوت های بین نفقه زن و فرزندان، از اهمیت زیادی برخوردار است!
آیا نفقه دین محسوب می شود؟
یکی دیگر از تفاوت های بین نفقه زن و فرزندان، مربوط است به دین محسوب شدن یا نشدن نفقه. زیرا درصورت خودداری مرد از تأمین هزینه های زندگی همسرش، زن می تواند برای مطالبه نفقه گذشته و حال خود، به دادگاه مراجعه نماید. اما دررابطه با فرزندان، تنها از روزی که در دادگاه اقامه دعوا می کنند؛ نفقه تعلق می گیرد. و نسبت به ایام پیش از آن تاریخ، حقی ندارند. به همین دلیل می توان نتیجه گرفت که نفقه زوجه، دینی است بر ذمه شوهر. که گذر زمان، این تکلیف را از عهده او ساقط نمی کند. اما نفقه اولاد، اگرچه حق مسلم آنها است؛ دین محسوب نمی شود. و درواقع نفقه گذشته آنان قابل مطالبه نیست. دانستیم که نفقه فرزندان، دین محسوب نمی شود. اما نفقه زن، بدهی و دینی است بر عهده شوهر، که با مرور زمان از بین نرفته؛ و حتی درصورت طلاق یا مرگ مرد، از محل دارایی و اموال او، به صورت تمام و کمال قابل وصول است. اما در اینجا می خواهیم نکته دیگری را نیز بیان کنیم. و آن اینکه نفقه زوجه، بر طلب سایر طلبکاران او مقدم است. اگر شوهر ورشکسته شود؛ اداره تصفیه امور ورشکسته، ابتدا نفقه های به تأخیر افتاده همسر او را پرداخت می کند؛ و اگر چیزی باقی بماند؛ نصیب بستانکاران خواهدشد.
وضعیت اشتغال مستحق نفقه
بر اساس قانون مدنی ، نفقه زن در عقد دائم بر عهده شوهر است . به این معنا که زمانی که زن و مرد به عقد دائم یکدیگر درآمدند ، مرد مکلف می شود که به همسر خود نفقه بپردازد . همانگونه که از این ماده مشخص است ، تکلیف پرداخت نفقه زن بر عهده مرد است و زن در این خصوص هیچگونه وظیفه ای نخواهد داشت و حتی در صورتی که شاغل باشد هم موظف نیست برای زندگی مشترک هزینه ای بپردازد ؛ چرا که بر اساس شرع و قانون وظیفه تامین نفقه زن بر عهده همسر وی قرار گرفته است حتی اگر زن شاغل باشد؛ و ماهانه درآمد خوبی را به دست آورد؛ باز هم نمی توان شوهر را از پرداخت نفقه او معاف دانست. اما پدر تکلیفی نسبت به پرداخت نفقه فرزندانی که بزرگ شده؛ و از توانایی کار کردن و کسب درآمد برخوردار هستند؛ ندارد.
وضعیت مالی مستحق نفقه
درآمد و دارایی زن ارتباطی بر حق نفقه نداشته و تکلیف نفقه زن همچنان بر عهده مرد می باشد. ممکن است به زنی، میلیاردها تومان ارث رسیده باشد. این موضوع هیچ ربطی به شوهر نداشته؛ و وضعیت مالی عالی و ثروت زوجه را، نمی توان دلیلی برای معافیت شوهرش از پرداخت نفقه او دانست. اما دررابطه با فرزندان، اگر پولدار باشند، دیگر نیازی نیست که پدر پس از بلوغ آنان، همچنان نفقه شان را پرداخت کند. میزان پرداخت نفقه زوجه به لحاظ مصالح اجتماعی و خانوادگی می باشد، کارشناسان در موقع تعیین میزان نفقه به توان مالی مرد نیز توجه می نمایند و بر طبق آن نفقه زوجه را مشخص می نمایند.
جایگاه اجتماعی و خانوادگی مستحق نفقه
یکی دیگر از تفاوت های بین نفقه زن و فرزندان، مربوط است به شئونات خانوادگی و اجتماعی آنان. زیرا در تعیین نفقه زن، شئونات و جایگاه خانوادگی و اجتماعی او مهم است. مثلاً نمی توان خانمی را که سالها در پنت هوس یک برج، واقع در بهترین نقطه تهران سکونت داشته؛ وادار به زندگی در آپارتمانی کوچک و محقر در حومه جنوب شهر نمود. اما دررابطه با فرزندان، این وضعیت مالی و توانایی پدر است که میزان نفقه آنان را مشخص می کند. نه شئونات و جایگاه اجتماعی فرزند. اگر پدری دارای درآمد مالی خیلی پایین باشد؛ فرزندش که در سطح شهر و استان، از دانش آموزان نخبه و برتر به شمار می آید؛ نمی تواند از پدر خود انتظار داشته باشد که جهت رشد و ترقی روزافزون خود، کتاب ها و نرم افزارهای علمی و آموزشی گران قیمتی را، برای او تهیه نموده؛ و یا او را در مدارس و آموزشگاه های غیرانتفاعی و آزاد، با هزینه های بالا و سنگین ثبت نام کند.
یکطرفه یا دوجانبه بودن پرداخت نفقه
قبلاً گفتیم که وضعیت مالی نامطلوب مرد، هیچ تأثیری در نفقه همسرش ندارد. او در هر حال مکلف به تأمین هزینه های زندگی زوجه است. زن نیز از استقلال مالی برخورداربوده؛ و حتی اگر دارای درآمد و ثروت زیادی باشد؛ هیچ وظیفه ای درقبال هزینه های زندگی شوهر خود ندارد. حتی اگر مرد به شدت مریض بوده؛ و نیاز به درمان فوری در بیمارستانی مجهز، با خدمات پزشکی بسیار گران باشد. اما همین مردی که سالها با رنج و زحمت فراوان، برای رفع نیازهای خانواده اش تلاش نموده؛ و حالا ایام پیری و بیماری را تجربه می کند؛ می تواند برای تأمین مخارج مداوای خود، از فرزندانش که بالغ و کبیر و شاغل هستند؛ مطالبه کمک و نفقه نماید. پس یکی دیگر از تفاوت های بین نفقه زن و فرزندان، مربوط است به متقابل بودن یا نبودن وظیفه پرداخت نفقه، که بررسی شد.
تمکین و اطاعت از نفقه دهنده
یکی دیگر از تفاوت های بین نفقه زن و فرزندان، مربوط است به تمکین و اطاعت از نفقه دهنده. قانونگذار به اطاعت و فرمانبرداری زن و فرزندان از رئیس خانواده، در موارد زیادی تأکید نموده؛ و رعایت احترام او را بر همه اعضای خانواده واجب دانسته است. اما اگر اولاد به این تکلیف قانونی خود عمل نکنند؛ همچنان حق دریافت نفقه خود را دارند. درصورتیکه اگر زوجه، فقط در یک فرض لغو دستور نماید، دیگر نفقه ای به او تعلق نمی گیرد. و آن عبارت است از خودداری زن از نزدیکی با شوهر خود. در سایر موارد، مثل رعایت احترام، همکاری در تربیت فرزندان و …، اگر زن از شوهر خود تمکین و اطاعت نکند؛ حق نفقه او ساقط نمی شود. ناگفته نماند که زن می تواند تا زمانی که شوهرش، مهریه او را نداده است؛ از نزدیکی با او خودداری کند. در این مدت، به او نفقه نیز تعلق می گیرد.
دائمی یا موقتی بودن نفقه
مرد تا پایان زندگی مشترک، در هر شرایطی باید نفقه همسر خود را پرداخت کند. اما دررابطه با فرزندان، همینکه رشد کنند؛ و توانایی کار و اشتغال برای اداره امور خود را به دست آورند؛ دیگر پدر وظیفه ای درقبال تأمین هزینه های زندگی آنان ندارد. حتی اگر چنین پدری خیلی پولدار باشد!!!در عقد موقت، زن، حق نفقه ندارد و به او، نفقه تعلق نمی گیرد. تنها راه برقراری نفقه در صیغه، این است که هنگام وقوع عقد، یا پیش از آن، بر نفقه عقد موقت، توافق گردد و مرد، مسئولیت پرداخت نفقه زن در صیغه را بر عهده بگیرد. درج نفقه زن در عقد موقت، به صورت شرط ضمن عقد نیز موجب تعلق نفقه صیغه، به زوجه، در عقد موقت می گردد.
ضمانت اجرای خودداری از پرداخت نفقه
اگر مردی، از پرداخت نفقه همسر و فرزندانش خودداری کند؛ درصورت شکایت در دادسرا، به حبس از محکوم می شود. و در صورت امتناع شوهر از دادن نفقه، و عدم امکان الزام او به پرداخت این حق زوجه، زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند؛ و مقام قضایی، شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز و ناتوانی شوهر از دادن نفقه. درضمن جهت وصول نفقه، باید به دادگاه خانواده مراجعه نمود. به موجب ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده، که دررابطه با ضمانت اجرای کیفری پرداخت نکردن نفقه زن و فرزندان، تصویب شده است؛ (هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف می شود.) حبس تعزیری درجه ۶، عبارت است از حبس بیش از شش ماه تا دو سال. تبصره ـ امتناع از پرداخت نفقه زوجه ای که به موجب قانون مجاز به عدم تمکین است و نیز نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول مقررات این ماده است.
نحوه مطالبه نفقه زن و فرزندان
ممکن است این سؤال مطرح شود که فرزندان، با توجه به اینکه به سن قانونی نرسیده اند؛ نمی توانند جهت مطالبه نفقه خود، در دادسرا یا دادگاه اقامه دعوا کنند. پس دراینصورت تکلیف چیست؟ باید توجه داشت که پدر، ولایت طفل خود را برعهده دارد. اما اگر در انجام وظایفی که به عنوان ولی قهری کودک برعهده او است؛ کوتاهی نماید؛ دادستان و یا هر یک از بستگان نزدیک طفل ازجمله مادر او، می تواند رسیدگی به این موضوع را از مرجع قضایی صالح خواستار شود. و معمولا؛ چون بعد از طلاق، حضانت طفل تا هفت سالگی با مادر او است؛ و بعد از آن هم، مادر بیشتر از سایر اقوام، نسبت به فرزند خود دلسوزی می کند؛ و از وضعیت او باخبر است؛ پس در بیشتر موارد، این مادر است که برای مطالبه نفقه فرزندش طرح دعوا می کند. بدیهی است که پرداخت نکردن نفقه فرزندان هم، تخلفی است که از سوی پدر رخ داده؛ و صلاحیت و شایستگی او را زیر سؤال برده، و وی باید نزد قاضی پاسخگو باشد. نفقه فرزند و اقارب و مصادیق آن : اقارب از قبیل فرزندان و پدر و مادر می باشند و نفقه اقارب از قبیل مسکن ، پوشاک و غذا و اثاث منزل به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت پرداخت کننده نفقه است. در اقارب کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسائل معیشت خود را فراهم نماید و کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد و برای تشخیص تمکن باید کلیه تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود . نفقه اولاد بر عهده پدر است و پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب و در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها ، نفقه بر عهده مادر است . هرگاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری طفل واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه مساوری تأدیه کنند .
- مطالبه نفقه : در صورتی که بدون علت قانونی نفقه زوجه و یا سایر اشخاص واجب النفقه پرداخت نگردد ، می توان دادخواست مطالبه نفقه را مطرح نمود .
- ترک انفاق : چنانچه زوج با داشتن استطاعت مالی نفقه زوجه خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند بابت ترک انفاق به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود . شکایت ترک انفاق از جرایم قابل گذشت بوده و در صورت گذشت زوجه از شکایت در هر زمان تعقیب کیفری یا اجرای مجازات موقوف خواهد شد و امتناع از پرداخت نفقه زوجه ای که به موجب قانون مجاز به عدم تمکین است و نیز نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول این مجازات می باشد .
تفاوت نفقه اقارب با نفقه زوجه
با وجود تمام مشابهت هایی که بین نفقه زوجه و نفقه خویشان(نفقه اقارب) وجود دارد ولی به نظر می رسد که لااقل در۵ مورد اختلاف فاحشی بین آنها برقرار است. تعیین نفقه زوجه با توجه به وضعیت زن خواهد بود ولیکن تعیین نفقه اقارب به اندازه رفع حاجت است با در نظر گرفتن درجه استطاعت پرداخت کننده نفقه .
- نخست اینکه نفقه زن یک نفقه یک طرفه است. به این معنی که اگر بر فرض مثال، زن ثروتمند ومرد فقیرباشد باز هم مردباید به همسر(زن) خود آن را پرداخت کند. درحالی که در نفقه اقارب این تکلیف به صورت متقابل وجود دارد. هر طرف که نیازمند باشد می تواند از طرف دیگر که توانایی پرداخت آن را دارد این حق را مطالبه کند.همچنان که در مثال بالا به آن اشاره شد.
- زن میتواند نفقه زمان گذشته خود را مطالبه کند. یعنی اگر زن در طول زمان هیچ چیزی از شوهر نگرفته میتواند برای تمام آن مدت دادخواست بدهد و نفقه ایام گذشته را از شوهر مطالبه کند. اما نفقه اقارب فقط مختص زمان آینده است. به این نحو که از زمانی که دادخواست داده می شود به بعد قابل مطالبه است و حتی اگر ثابت شود که شخص مدت ها قبل هم مستحق آن بوده است دراین خصوص تاثیری ندارد.
- نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است. بر اساس ماده ۱۲۰۳ قانون مدنی : درصورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر، زوجه مقدم است. فرض کنیم شخصی یک زن دارد و یک مادر که هردو مستحق دریافت هستند. دراین حالت اگر مرد فقط توانایی پرداخت یکی را داشته باشد، آن به زن تعلق می گیرد. مگر اینکه مرد علاوه بر نفقه همسر بتواند به راحتی مثلاً نفقه مادر خود را هم پردخت کند.
- نفقه زن مطلق است. به این معنی که ربطی به فقر یا تمکّن مالی مرد ندارد. زن در هر صورت مستحق آن است واین حق، مشروط به مالدار بودن و توانایی مالی شوهرنیست. به عبارت خیلی ساده مرد اگر تنگدست وفقیر هم باشد باید نفقه همسر خود پرداخت کند. امّا در رابطه با نفقه اقارب، درصورتی واجب می شود که فرد توانایی پرداخت آ ن را داشته باشد. و از طرفی هم شخصی که آن را می گیرد محتاج آن باشد. در حالی که هیچ یک از این دو شرط در نفقه زن وجود ندارد.
- وآخرین نکته اینکه نفقه زن جزء طلب ممتاز محسوب میشود. یعنی اگر شوهر فوت کند یا ورشکسته شود واموال او برای پرداخت به طلبکاران کافی نباشد، زن می تواند بابت نفقه خود قبل از همه طلبکاران به میزان نفقه(طلب خود) از اموال شوهر ورشکسته یا متوفای خود برداشت کند و آنچه باقی می ماند بین طلبکاران تقسیم می شود.
- نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است.
- زن می تواند نفقه گذشته خود را مطالبه کند ولی اقارب تنها می توانند نفقه آتیه خود را مطالبه نمایند.
- نفقه زن منوط به تمکن مرد نیست در حالی که پرداخت نفقه اقارب منوط به تمکن منفق و به میزان استطاعت وی است.
- نفقه زوجه یک جانبه است یعنی شوهر تکلیف به انفاق زوجه را دارد در حالی که زوجه چنین تکلیفی ندارد اما نفقه اقارب دو جانبه است یعنی هم اولاد و هم پدر و مادر در صورت استحقاق نفقه دیگری ملزم به انفاق هستند.